پس از گذشت نه سال از توقیف فیلم خانه پدری، ساخته کیانوش عیاری، این فیلم از چهارشنبه، اول آبانماه، در ۱۵ سالن سینمای تهران به نمایش درآمد تا طلسم نزدیک به ۳ هزار روز دوری فیلم از اکران عمومی شکسته شود. پیش از این فیلم برای دو نوبت، در جشنواره فجر و سپس سال ۱۳۹۳ در اکرانی محدود در گروه هنر و تجربه، به نمایش درآمد که اگر چه با تحسین منتقدان سینمایی روبرو شد، اما اعتراض منتقدان سریع فیلم را به پشت صحنه راند.
اگر چه مخالفان این فیلم بسیارند و بعید نیست که ماجرای پنج سال قبل تکرار شود و فیلم بعد از یکی دو روز نمایش از پرده سینما پایین کشیده شود، اما تا این لحظه(عصر جمعه) که فیلم در ۱۵ سالن سینمای تهران اکران شده است و استقبال از آن هم بسیار خوب بوده، و بهرغم تمامی مخالفتها، دستاندرکاران وزارت ارشاد و شورای پروانه نمایش پای نمایش فیلم ایستادهاند.
مهمترین صحنه فیلم که شاید تاثیرگذارترین آن هم باشد در همان آغاز اثر رخ میدهد. جایی که فیلمساز نحوه کشتن دختر از سوی پدر و برادر را نشان میدهد. صحنهای که حتی توصیف آن نیز خشن است و به همین دلیل توصیه شده است افراد زیر ۱۵ سال فیلم را نبینند. این همان صحنهای است که حرف و حدیث درباره آن در همان نخستین نمایشش برای منتقدان بالا گرفت و اسباب توقیف فیلم را فراهم ساخت.
چه صحنهای حذف شد؟
صحنهای که پدر و برادر سر دختر را با سنگ خرد کرده و او را به قتل میرسانند از فیلم حذف شد. ممیزان ارشاد بر این باور بودند که این صحنه باید حذف شود، اما عیاری معتقد بود این صحنه به دلیل نقش کلیدی که دارد، حذفش به ساختار روایتی فیلم آسیب وارد میسازد. اما در نهایت به نظر میرسد که این صحنه حذف شده است.
پیش از نمایش فیلم عنوان شده بود که فیلم بدون سانسور به نمایش در خواهد آمد اما روزنامه همشهری در گفت وگوی تلفنی که با کیانوش عیاری داشت از او پرسید: «آیا فقط همان پلان کشتن دختر با سنگ از فیلم حذف شده است؟» که عیاری پاسخ داد «فقط همان پلان سنگ و والسلام…»
اگر چه از قول محمد مهدی طباطبایینژاد معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی هم نقل شده که «کلاهخود درون صندوق که نشان میداد شغل پدر تعزیهخوانی است نیز حذف شده است».
عرف سانسور فیلم در ایران چه میگوید؟
اگر از زاویه عرف سانسور فیلمها در جمهوری اسلامی بخواهیم نظر افکنیم، فیلم کیانوش عیاری نمیبایست از همان ابتدا سانسور میشد و حتی حذف این دو صحنه هم با ملاکها و معیارهای ممیزان و تاریخ ممیزی در ایران، چندان همخوانی ندارد، چرا که این سطح از خشونت را میتوان با گذاشتن منع سنی برطرف ساخت. چنانکه در همین دوره هم بر پوستر فیلم آمده که فیلم برای افراد زیر ۱۵ سال مناسب نیست. در واقع فیلم صحنه جنسی ندارد و تنها یک صحنه خشن در آن به کار رفته که صحنههای بسیار فجیعتر از آن هر روزه در صدا و سیمای جمهوری اسلامی نشان داده میشود. جالب این که در همان بار نخست که فیلم از پرده پایین کشیده شد. خانم پوران درخشنده که فیلم «هیس» او مدتها محل بگو مگوهای منتقدانی از این دست بود، به همین نکته اشاره کرد و گفت: «زمانی که تصاویر خشونتآمیز به بدترین شکل در رسانههای عمومی پخش میشود؛ دلیلی برای مخالفت با نمایش یک فیلم آن هم در چند سینمای محدود وجود ندارد».
مشکل منتقدان اما صحنههای خشن نبود، بلکه تصویری است که این صحنهها میتواند در اذهان کسانی ایجاد کند که آنها «مدعیان حقوق بشر در خارج از ایران» میخوانند. به همین دلیل از همان روز اکران فیلم در دوره جدید مخالفتها شروع شد.
جمال شورجه از جمله این منتقدان است که در همان اکران نخست به انتقاد از این فیلم پرداخت و آن را «یک دادخواهی علیه زن ایرانی و مسلمان» دانست «که تحت ظلم و ستم قرار گرفته، آنهم در خانوادهای ایرانی، مسلمان و معتقد» و سپس نوشت «این فیلم در جهت تضییع حقوق زن در ایران - با عقبه دینی – است و این پیام و مفهومی است که به ذهن متبادر میشود».
روزنامه کیهان که از ابتدا منتقد و مخالف اکران این فیلم بود در یادداشتی ضمن انتقاد از نمایش تصاویری مشمئزکننده از قتل و دفن یک دختر توسط پدر و برادرش، این جنایت را به فرهنگ و عقاید و سنتهای ایرانیان نسبت داد و نوشت. «پیش از این بارها نسبت به این فیلم و احتمال اکران آن هشدار داده بودیم و چندی پیش نیز در صفحه تصویر روز، نقدی منتشر شد که در آن اشاره شد: «فیلم «خانه پدری» به کارگردانی کیانوش عیاری یکسره در خانهای قدیمی و با معماری سنتی ترسیم شده بود و افرادی با پوشش و ظاهر بومی در آن حضور داشتند، اما خلق و خو و خصلت آدمهای فیلم، هیچ شباهتی به ایرانیان در هیچ بخش از تاریخ و در هیچ کجای جغرافیای این سرزمین نداشت».
خبرگزاری فارس اما نگاه را فراتر برده است و نه تنها به این بخشهای خشن انتقاد کرد بلکه بر این باور است تصویر ارائه شده از این خانه با سابقهای هفتاد ساله یک نمادی از کل کشور ایران است که همه چیزش مشکل دارد.
خانه نماد چه چیزی است؟
به باور نویسنده فارس:عیاری میخواهد بگوید سایه شوم این خشونت افراطی علیه زنان که با قتل بهتآور دختر خانواده توسط پدر و برادرش به اتهام مبهم بیآبرویی در ابتدای فیلم به اوج خود میرسد چندین نسل و دهها سال بر روی این خانه و اهالی آن حضور دارد و تنها راه نجات از این «قبرستان» و خلاص شدن اعضای این خانواده از نحسی این جنازه مدفون در زیرزمین خانه، ویرانکردن و ساخت «متجددانه» آن است که نماینده گفتمان تجدد در این فیلم، عروس جدید خانواده با بازی مینا ساداتی است».
این همان نگاهی است که سه دهه قبل و هنگام نمایش فیلم اجارهنشینهای داریوش مهرجویی گمانه زنی شد. جایی که نوشته شد آقای مهرجویی ساختمان را نمادی از جمهوری اسلامی گرفته است که همهجایش در حال فروریختن است. و حتی نمادپردازی و توهم توطئه تا نشست و برخاستن یک کبوتر از روی منبع آب هم ادامه پیدا کرد.
با توجه به چنین هجمه سنگینی به نظر میرسد که حداقل در دو روز نخست اکران اتفاق خاصی رخ نداده و فیلم و اکران به راهش ادامه داده و امکان تکرار حادثه سال ۹۳ اندکی بعید به نظر میرسد. به خصوص که از سال گذشته وزیر جدید ارشاد که رابطهای مناسب با دفتر رهبری دارد، به تعیین تکلیف برای تمامی فیلمهای توقیفی پرداخته و خواسته بود سریعتر مشکلات این فیلمها برطرف شود. به همین دلیل میتوان این انتقادات را چندان موثر ندانست مگر آنکه فضا به سمتی حرکت کند که اعتراضهای خیابانی و یا مشکلات غیرقابل پیشبینی دیگری از سوی منتقدان بروز کند.