در حالی که بیش از دو ماه از خیزش سراسری در ایران میگذرد و دامنه آن به تمام ابعاد زندگی ایرانیان گسترش یافته و حتی ورزش نیز در امان نمانده است، تیم ایران در میانه جنجال حضورش در جام جهانی قطر، در سیاسیترین بازیاش به مصاف تیم آمریکا میرود، مسابقه با «شیطان بزرگ» که برای جمهوری اسلامی اهمیتی ایدئولوژیک دارد. این مسئله از دید رسانههای بینالمللی نیز پنهان نمانده است، که در ادامه شماری از آنها را مرور میکنیم.
جام جهانی که جامعه ایران را دو دسته کرده است
فوتبال همیشه محل اختلاف نظر بین خانوادهها در سراسر جهان بوده است، یک نفر طرفدار این تیم است و دیگری طرفدار آن تیم، اما تیم ملی معمولا اختلافنظرها را به اتفاق نظر میرساند و همه زیر یک پرچم از تیم ملی حمایت میکنند، بهویژه در جام جهانی فوتبال. اما در جام جهانی قطر، این موضوع درباره ایران صدق نمیکند.
فایننشال تایمز در مطلبی به حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی میپردازد که همزمان است با اعتراضهای سراسری ایرانیان و شکاف میان جمهوری اسلامی و مخالفانش را بیش از پیش آشکار میکند.
مخالفان حکومت تیم ملی را که در بحبوحه سرکوب خشونتبار اعتراضهای مردمی، زیر پرچم جمهوری اسلامی بازی میکنند و پیش از سفر به قطر با ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری، دیدار کردند به چشم خائن میبینند.
سهیلا، پرستار بازنشسته ۵۸ ساله، خواهان شکست تیم ملی است، حتی اگر مقابل تیم آمریکا باشد، مسابقهای که نه تنها برای جمهوری اسلامی اهمیت ایدئولوژیک دارد بلکه تکلیف صعود به مرحله بعد را نیز روشن میکند. در حالی که سحر، دختر سهیلا، با مادرش همنظر است، سهیلا منزجر و مایوس است که پسرش، حامد، از تیم ملی حمایت میکند.
سهیلا به فایننشال تایمز میگوید: «نمیدانم کجای تربیت پسرم اشتباه کردم. چطور میتواند از تیم ملاها حمایت کند؟ وقتی بینی بیرانوند در دقیقه هشت بازی مقابل انگلستان آسیب دید و خون روی صورتش ریخت، خدا را شکر کردم و امیدوارم همه اعضای تیم درهمشکسته برگردند چون دل ایرانیها را شکستند. من پرستار را به جایی رساندهاند که اینطور تلخ و عصبانیام.»
سحر، که مربی یوگا است و به صف معترضان پیوسته است، میگوید: «بازیکنان فوتبال چطور توانستند به این همه کشتار در کشورشان بیتفاوت باشند؟ من در دو ماه گذشته حتی یک دقیقه هم خوشحال نبودهام. اگر به جام جهانی نرفته بودند، دنیا توجه بیشتری به خشونتها در ایران نشان میداد. چهرههای شناختهشده باید از جایگاهشان برای برجسته کردن اعتراضها استفاده کنند، نه اینکه طوری رفتار کنند انگار زندگی عادی در جریان است.»
کورش محمدی، رئیس انجمن جامعهشناسان ایران، معتقد است چنین واکنشهایی میزان بالای نارضایتی در جامعه را نشان میدهد. او در ادامه میافزاید: «وقتی مردم فکر میکنند مطالباتشان در هیچ زمینهای برآورده نشده است، فوتبال نیز بخشی از دستگاه سیاسی و بازیکنان به چشم همدست حکومت دیده میشوند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در حالی که شکست ۲-۶ تیم ملی ایران مقابل انگلستان شادی معترضان ایرانی را در پی داشت و برخی از آنها با پرچم بریتانیا به خیابانها آمدند، پیروزی ۲ بر صفر تیم ملی مقابل ولز فرصتی برای حامیان حکومت فراهم کرد تا تیم ملی را مصادره کنند و به خیابانها بریزند.
سمیرا، ۲۲ ساله، به فایننشال تایمز میگوید پس از بازی ایرانـولز، همراه دوستانش بدون به خیابان رفت. او میگوید: «نیروهای امنیتی بدون هیچ اعتراضی به بیحجابیمان به سمت ما آمدند و متعجب بودند که چرا نمیرقصیم! ما گفتیم از کی رقص در ملاءعام مجاز شده است؟ از حالتی که از فوتبال سوءاستفاده میکردند حالمان به هم خورد.»
شادی بازیکنان تیم پس از پیروزی نیز معترضان را خشمگین کرد. آرین، یک طرفدار ۳۰ ساله فوتبال، به فایننشال تایمز میگوید: «دقیقا همان موقعی که بازیکنان جشن پیروزی گرفته بودند، معترضان در سیستان و بلوچستان سرکوب، کشته و زخمی میشدند و به دارو و خون نیاز داشتند.»
درگیری داخلی ایرانیها بر سر جام جهانی این هفته وجههای بینالمللی پیدا کرد، وقتی فدراسیون فوتبال آمریکا پرچم ایران را بدون آرم جمهوری اسلامی نمایش داد. مایکل کمرمن، مسئول رسانهای تیم فوتبال آمریکا، روز یکشنبه گفت هدف «حمایت از زنان ایران بود که برای حقوق انسانی اولیه مبارزه میکنند».
چنین حرکتهایی نشان میدهد که ورزش و سیاست از یکدیگر جدا نیستند. سحر میگوید: «اگر روسیه سر قضیه اوکراین از جام جهانی محروم شد، ایران هم باید محروم میشد. دنیا به ما اهمیت نمیدهد. هیچوقت اینقدر احساس تنهایی نکرده بودم.»
پس از دو دهه، تیم فوتبال ایران و آمریکا دوباره با یکدیگر روبرو میشوند
واشنگتن پست نیز در مقالهای به قلم فردریک فرومر به مقایسه دو رویارویی تیم فوتبال ایران و آمریکا با فاصلهای ۲۵ ساله میپردازد.
حدود ربع قرن پیش، ایران و آمریکا در جام جهانی ۱۹۹۸ در فرانسه به مصاف یکدیگر رفتند، مسابقهای جنجالی که اهمیت سیاسی داشت. دو کشور یکدیگر را «شیطان بزرگ» و «کشور شرور» خطاب میکردند و رسانهها این مسابقه را «مادر تمام مسابقات» میخواندند.
یک ماه پیش از این مسابقه، وزارت خارجه آمریکا ایران را «بزرگترین حامی تروریسم» خوانده بود. اما بهرغم تنشهای سیاسی، برخورد بین بازیکنان و تماشاگران دوستانه بود. دو تیم پیش از مسابقه عکس مشترک انداختند، بازیکنان پیراهنهایشان را با یکدیگر عوض کردند، و بازیکنان ایرانی به همتایان آمریکاییشان گل رز سفید دادند.
هرچند درگیریهایی هم بود، البته بین هواداران ایرانی که حامی گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی بودند. پلیس فرانسه پرچمهای سیاسی را توقیف کرد و برخی هواداران را از ورزشگاه بیرون برد. پیش از مسابقه نیز ماموران امنیتی لباس و پلاکاردهای هواداران را رصد میکردند که محتوای سیاسی نداشته باشند.
اکنون بعد از ربع قرن، در جام جهانی قطر، گویی تاریخ بار دیگر تکرار میشود. با هوادارانی که پرچم یا تیشرتهایی حاوی پیامهای ضد حکومت ایران داشته باشند برخورد میشود. در جایگاهها نیز بین حامیان جمهوری اسلامی و مخالفانش تنش وجود دارد.
نویسنده مقاله در ادامه میافزاید هرچند جلال طالبی، سرمربی وقت تیم ملی ایران در سال ۱۹۹۸، تاکید کرده بود که فردی سیاسی نیست و آمدهاند تا «به همه نشان بدهند بین مردم دو کشور هیچ مشکلی وجود ندارد»، شرایط سیاسی بین دو کشور بر انگیزه برخی بازیکنان تاثیر گذاشته بود. به گزارش تایمز، خداداد عزیزی وعده داده بود «ما در این مسابقه نمیبازیم». او آمریکا را بانی جنگ ایران و عراق خوانده و گفته بود: «بسیاری از خانوادههای شهدا از ما انتظار دارند پیروز شویم. بهخاطر آنها برنده میشویم.»
اما به نظر میرسید بازیکنان آمریکایی انگیزه سیاسی ندارند. استیو سمپسون، سرمربی وقت تیم آمریکا که اندکی پس از شکست تیمش مقابل ایران از سمتش کنارهگیری کرد، در سال ۲۰۱۸ به نشریه گاردین گفت فیفا و فدراسیون فوتبال امریکا از او خواسته بودند مسابقه را سیاسی نکند، هرچند ایران این کار را کرده بود. او در ادامه افزود اگر زمان به عقب برمیگشت، از تاریخچه میان دو کشور بهعنوان ابزاری انگیزشی استفاده میکرد تا نتیجه بگیرند.
الکسی لالاس، مدافع سابق تیم فوتبال آمریکا، این هفته در مصاحبهای با آسوشیتدپرس گفت آمریکاییها میزان اهمیت سیاسی آن مسابقه برای ایرانیها را دستکم گرفته بودند و ابراز امیدواری کرد تیم فعلی آمریکا از آن تجربه درس گرفته باشد.
تاریخچهای که نقطه اشتعال رویارویی تیم ایران و آمریکا است
نشریه گاردین نیز در مطلبی با اشاره به مصاف تیم ایران و آمریکا در زمین فوتبال، به درهمتنیدگی سیاسی اجتنابناپذیر این مواجهه میپردازد.
هرچند گرگ برهالتر، سرمربی تیم آمریکا، میگوید از سیاست بینالملل مطلع نیست و فقط مربی فوتبال است، ۲۴ ساعت پیش از مسابقه میان ایران و آمریکا، آماج سوالهای خصمانه رسانههای جمهوری اسلامی قرار گرفت و سوالهایی در همه زمینهها از «سانسور» گرفته تا «نژادپرستی آمریکاییها» و «حضور ناوگان آمریکا در خلیج فارس» به سویش روانه شد؛ تجربهای که قبلا هرگز نداشت و کمتر مربی ورزشی با آن مواجه خواهد شد.
به نوشته گاردین، با توجه به سابقه و تنشها میان دو کشور، دور از انتظار نیست که حتی یک رویارویی ورزشی ساده بین دو کشور سیاسی شود، همانطور که اولین مواجهه دو کشور در جام جهانی فرانسه در سال ۱۹۹۸ از این امر مستثنی نبود.
گاردین در ادامه به شرح اعتراضهای جاری در ایران میپردازد که حتی حضور تیم ملی ایران و تماشاگران ایرانی در قطر را تحت شعاع قرار داده است.
هرچند دولت آمریکا در حمایت از معترضان ایرانی موضعگیریاش را آشکارا اعلام کرده است، تیم فوتبال آمریکا سعی کرده بود خارج گود بماند. اما این بیطرفی دیری نپایید و شنبه شب فدراسیون فوتبال آمریکا در پستی در رسانههای اجتماعیاش پرچم ایران را بدون آرم جمهوری اسلامی به نمایش گذاشت. تیم آمریکا در واکنش گفت از این اقدام مطلع نبودهاند و سرمربی تیم روز دوشنبه عذرخواهی کرد، اما سرمربی از سوالهای سیاسی خصمانه رسانههای جمهوری اسلامی در امان نماند و فرصتی برای حکومت ایران فراهم شد تا توجهها را از آنچه در ایران میگذرد منحرف کند.
اولین رویارویی تیم ایران و آمریکا در سال ۱۹۹۸ تحت تدابیر امنیتی برگزار شد تا احتمال هرگونه برخورد و خشونت به حداقل برسد. به گزارش گاردین، در پروتکل فیفا آمده بود بازیکنان ایرانی به بازیکنان آمریکایی نزدیک نشوند و دست ندهند. هرچند ایرانیها به آمریکاییها گل دادند و آرامش در زمین حفظ شد.
برهالتر در نشست مطبوعاتیاش گفت آن روز در لیون فرانسه شاهد بازی ایران و آمریکا بود و «اولین و تنها» مسابقهای بود که بهعنوان کارشناس تلویزیونی حضور داشت. اما تجربهای که او از آن بازی در سال ۱۹۹۸ کسب کرد سیاسی نبود، ورزشی بود. او در بازیکنان تیم ایران ویژگی دید که برای بازیکنانش در بازی روز سهشنبه در ورزشگاه الثمامه آرزو میکند.
او میگوید: «آن مسابقه هنوز توی ذهنم است. آن روز، یک تیم بود که واقعا میخواست برنده شود و یکی که نمیخواست. ما اگر میخواهیم فرصتی داشته باشیم تا در این جام جهانی صعود کنیم، باید مثل آنها بازی کنیم.»