یک سال پیش در چنین ایامی، سوژه اصلی رسانهها درباره سینمای ایران، ترکیب فیلمهای حاضر در چهلمین جشنواره فجر بود و نگرانی از سانسور و سختگیری مسئولان فرهنگی دولت ابراهیم رئیسی آشکار شده بود. در سازمان سینمایی وزارت ارشاد حتی مجوزهای دولت قبل به رسمیت شناخته نمیشد. اما کمتر کسی فکر میکرد مجموعه تحولات در ایران به سمتی پیش برود که درست یک سال بعد، هشدار درباره تعطیلی سینما و بیکاری سینماگران حتی به ادبیات مسئولان راه یابد.
در کنار همه اتفاقهایی که بعد از آغاز خیزش اعتراضی اخیر در ایران رخ داده است، سینمای ایران وارد بحرانی کامل شده که بنیادش را به خطر انداخته است. رویگردانی مردم از فیلمهای تولیدشده در فضای رسمی و تحت نظارت دولت فاجعهای تمامعیار را برای گیشه رقم زده و وضعیت شبکه نمایش خانگی بهعنوان دیگر دریچه تولید و کسب و کار سینماگران دچار رکود شده است.
کار به جایی رسیده است که فریدون جیرانی بهعنوان فیلمساز و روزنامهنگاری باسابقه که از طرفداران سینمای مخاطبمحور در ایران است، روز چهارم دی در یادداشتی به شکل صریح اعلام کرد: «فکر نمیکنم درآینده، سینمای ایران بتواند با حال و هوای قبل از این اعتراضات به حیاتش ادامه دهد.»
آنچه وضعیت سینمای ایران را به این نقطه رسانده است، محصول چند دهه سیاستگذاری با محوریت نظارت و سانسور و سلطه حکومت بوده است که جلوه بیرونی آن طی ۱۶ ماه اخیر با روی کار آمدن دولت سیزدهم علنیتر شد. اعتراضهای سراسری بعد از کشته شدن مهسا امینی ضربهای تعیینکننده بود که حباب سینمای متورم و رانتی و به دور از خواستههای مردم و نیازهای مخاطب را ترکاند.
جشنوارهای که دولتیتر شد
آغاز فاز نهایی این دگرگونی را میتوان در شکل برگزاری جشنواره فیلم فجر در سال ۱۴۰۰ دانست. وقتی مشخص شد که دولت جدید اجازه نمایش فیلمهای مورد نظر هیئت انتخاب را هم نمیدهد و به گفته یکی از اعضای این هیئت، حداقل دو فیلم قربانی سانسور و غیر قابل نمایش اعلام شدهاند.
همچنین غیبت زنان در ترکیب هیئت داوری بعد از سالها، نشانه دیگری بود که مسئولان جدید اعتقادی به حضور نماینده سینماگران زن در داوری آثار ندارند. انصراف مسعود کیمیایی از داوری شدن در این جشنواره بعد از اعلام نام حضور شهاب حسینی در جمع داوران -بهدلیل مواضع حسینی درباره کنار کشیدن کیمیایی در جشنواره سال ۹۸- نشان داد باسابقهترین فیلمساز حاضر در جشنواره چهلم و یکی از مهمترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران، اعتبار جشنواره را به رسمیت نمیشناسد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در جریان جشنواره چهلم هم جنجالهای زیادی رخ داد؛ فرایند رایگیری از تماشاگران برای انتخاب فیلم برگزیده تماشاگران با تقلب همراه بود و در روزهای پایانی باطل اعلام شد و به همین دلیل بعد از سالها، سیمرغ فیلم برگزیده تماشاگران اهدا نشد. همچنین، فهرست برندگان جشنواره چند ساعت پیش از برگزاری مراسم اختتامیه لو رفت که باعث خشم محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی، شد و او در یک برنامه زنده تلویزیونی رسانههای منتشرکننده برندگان را تهدید کرد.
خروجی جشنواره فجر سال ۱۴۰۰، اختصاص بیشترین جوایز به «موقعیت مهدی» بود؛ فیلمی درباره جنگ هشت ساله که با بودجه تلویزیون ساخته شده بود و نشان میداد در ادامه روند آغازشده در دولت قبل، آثار تولیدشده در نهادهای حکومتی قرار است بیشترین تشویق را در جشنواره دولتی فجر به دست بیاورند.
اعتراض به سانسور
با پایان جشنواره فجر و در حالی که سینمای ایران خود را برای اکران نوروز ۱۴۰۱ آماده میکرد تا بعد از شیوع دو ساله کرونا، رونق به گیشه بازگردد، حذف فیلم «لامینور» ساخته داریوش مهرجویی از ترکیب این اکران با اعتراض شدید سازندهاش مواجه شد.
در ماههای اولیه حضور مسئولان جدید سازمان سینمایی، سازندگان فیلمهای «چپ راست» و «عنکبوت» از سانسور شدید و صادر نشدن مجوز نمایش این آثار انتقاد کرده بودند. اما داریوش مهرجویی بهعنوان یکی از مشاهیر زنده تاریخ سینمای ایران سرشناسترین چهرهای بود که صدای اعتراضش بلند شد. مسئولان نظارتی سازمان سینمایی به بهانه «منقضی شدن» پروانه نمایش فیلم -که در سال ۹۸ ساخته شده بود- اجازه اکران ندادند و مهرجویی در ویدیویی آنها را «اشباحی» خواند که از پشت پرده فیلمها را ممنوع میکنند.
البته بعد از دیدارهایی، این کارگردان کهنهکار بخشی از حرفهایش را پس گرفت. با این حال، «لامینور» به اکران نوروز ۱۴۰۱ بازنگشت و در نهایت اردیبهشت امسال روی پرده رفت. اما اعتراض اولیه مهرجویی نشان داد که وزارت ارشاد در سانسور و کنترل مناسبات سینمایی سینماگر تازهکار و معتبر نمیشناسند و قرار است این رویه ادامه یابد. مهمترین قربانی این رویه در ماههای بعد «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی بود.
جنجال جشنوارههای خارجی
با اعلام فیلمهای منتخب بخش مسابقه جشنواره کن، مشخص شد که فیلم سعید روستایی به این رویداد سینمایی معتبر راه یافته است. اما بلافاصله در داخل ایران، مسئولان سازمان سینمایی اعلام کردند این فیلم بازبینی نشده و بدون مجوز نمایش برای جشنواره کن فرستاده شده است. به علاوه، «عنکبوت مقدس» ساخته علی عباسی درباره قتلهای زنجیرهای مشهد در دهه ۱۳۷۰ که در خارج از ایران ساخته شده بود، دیگر فیلم حاضر در بخش مسابقه کن بود.
اظهار نظر کارگردان و بازیگران «برادران لیلا» در این جشنواره و تاکید روستایی مبنی بر اینکه تن به سانسور فیلمش نمیدهد، باعث شد بعد از پایان این فستیوال، سازمان سینمایی در اطلاعیهای به شکل رسمی توقیف این فیلم را اعلام کند. همچنین اهدای جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن به زر امیرابراهیمی برای «عنکبوت مقدس» خشم مسئولان فرهنگی ایران را برانگیخت. رسانههای نزدیک به جمهوری اسلامی این خط خبری را دنبال میکردند که سازندگان این فیلم به مقدسات و امام هشتم شیعیان توهین کردهاند.
چند ماه بعد، «عنکبوت مقدس» بهعنوان نماینده دانمارک به آکادمی اسکار معرفی شد و سپس به فهرست اولیه نامزدهای اسکار بهترین فیلم بینالمللی هم راه یافت، در حالی که «جنگ جهانی سوم» بهعنوان نماینده ایران از راهیابی به این فهرست جا ماند.
با نزدیک شدن به زمان برگزاری جشنواره ونیز، نام فیلم دیگری از ایران به میان آمد؛ «شب، داخلی، دیوار» ساخته وحید جلیلوند که مانند «برادران لیلا» بدون بازبینی وزارت ارشاد ارائه شده و به بخش مسابقه ونیز راه یافته بود. مضمون سیاسی فیلم هم بعد از نمایش آن در این جشنواره فاش شد و دردسر جدیدی برای سازمان سینمایی ایجاد کرد. در حالیکه به نظر میرسید «شب، داخلی، دیوار» هم به سرنوشت «برادران لیلا» دچار میشود، اعتراضهای سراسری در ایران آغاز شد و جلیلوند در اعتراض به اظهار نظر وزیر ارشاد درباره هنرمندان همراه جریان اعتراضی اعلام کرد از دریافت مجوز و اکران این فیلم انصراف داده است.
نقشآفرینی اعتراضی سینماگران زن
آغاز اعتراضها از ۲۵ شهریور به سرعت سینمای ایران و بهخصوص زنان سینماگر را درگیر کرد. در همان هفته اول اعتراضها، چند بازیگر زن تصاویر بدون حجاب خود را منتشر کردند که مشهورترین آنها کتایون ریاحی بود. این روند به شکل متناوب طی چهار ماه بعد ادامه پیدا کرد و چهرههایی مانند فاطمه معتمدآریا، افسانه بایگان، هنگامه قاضیانی، الهام پاوهنژاد، گلاب آدینه و ترانه علیدوستی عکسها یا ویدیوهای بدون حجاب خود را منتشر کردند.
حکومت که از این حرکت اعتراضی به خشم آمده بود، در یک نوبت قاضیانی و ریاحی را بازداشت کرد و این دو بازیگر چند روز بعد آزاد شدند. اما ترانه علیدوستی که علاوه بر انتشار تصویر بیحجاب، به اعدام معترضان هم اعتراض کرده بود، بازداشت شد و تا روزهای آخر سال ۲۰۲۲ در زندان انفرادی باقی ماند. بازداشت او با واکنش گسترده بینالمللی مواجه شد و جشنوارههای کن، ونیز، برلین، لوکارنو و همچنین سینماگران معتبری مانند رابرت دنیرو، ژولیت بینوش و کیت وینسلت با محکوم کردن این اقدام، خواستار آزادی او شدند.
علیدوستی مدتی پیش از آغاز اعتراضها، همراه با عدهای دیگر از بازیگران جنبشی به نام «۸۰۰ زن» را برای مقابله با آزار جنسی در فضای سینمای ایران شکل داد و باعث خشم عدهای در داخل سینما و همچنین مسئولان دولتی شد. این اقدام با جنبش «میتو» که از چند سال پیش در کل جهان فراگیر شده بود، مقایسه میشود.
بازداشت و برخورد با هنرمندان
اما برخورد امنیتی جمهوری اسلامی به بازیگران زن محدود نماند. بر اساس اطلاعاتی که خانه سینما منتشر کرد، در جریان اعتراضهای سراسری مردم ایران، ۶۳ عضو خانه سینما بازداشت شدند. کمیته پیگیری حقوقی و قضایی خانه سینما همچنین گفت که بیش از ۱۰۰ سینماگر برجسته ممنوعالخروج شدند و رئیس هیئتمدیره خانه سینما هم گفت برخی هنرمندان حتی دچار ممنوعیت از خرید و فروش و دیگر حقوق اجتماعی شدهاند.
بازداشت هنرمندان تئاتر و موسیقی هم به شکل موازی ادامه داشت و به همین دلیل، جلسات مشترکی بین خانه سینما، خانه تئاتر و خانه موسیقی برگزار شد. یکی از مهمترین اتفاقها، صدور حکم اعدام برای حسین محمدی، بازیگر تئاتر، بود که با واکنشهای گسترده داخلی و بینالمللی همراه شد.
همچنین بعد از بازداشت حمیدرضا پورآذری و سهیلا گلستانی از چهرههای سرشناس تئاتر ایران بعد از اجرای یک پرفورمنس علیه حجاب اجباری، تعدای از پیشکسوتان هنر نمایش مقابل زندان اوین رفتند و در نهایت این کارگردان و بازیگر تئاتر آزاد شدند.
این برخوردها با خروج حمید فرخنژاد از ایران و موضعگیری علیه علی خامنهای به نقطه عطف رسید. او که قبلا خبر از چند نوبت احضار و ممنوعالخروج شدن خود داده بود، متنی در اینستاگرام منتشر کرد و از رهبر جمهوری اسلامی خواست «دیکتاتور باشخصیت» باشد و خودش کنار برود. خروج او از ایران با بهت و خشم حامیان جمهوری اسلامی مواجه شد. بعد از او، اشکان خطیبی دیگر بازیگر سینما هم خبر داد به مدت ۹۰ روز تحت فشار نیروهای امنیتی بوده و حتی لباس شخصیها در خیابان به او حمله کردند و خودش بر اثر تهدیدها «سکته» کرد.
سقوط گیشه
در حالیکه طی فصلهای بهار و تابستان به نظر میرسید فروش فیلمهای اکرانشده بیشتر از فیلمهایی بود که طی دو سال شیوع ویروس کووید ۱۹ اکران شدهاند، با آغاز اعتراضها، گیشه سینمای ایران به مرز تعطیلی رسید. در سه ماه اول این خیزش، تماشاگران سینما به کمتر از نیمی از مخاطبان تابستان همین سال رسید و حتی نسبت به پاییز سال گذشته دچار یک میلیون ریزش شد.
نکته قابل توجه آنکه تماشاگران باقیمانده فقط به سمت تعداد محدودی از فیلمهای روی پرده رفتند و بیشتر فیلمهای در حال اکران در ماه اول بعد از اعتراضها برای سالنهای خالی به نمایش درآمدند. حتی اکران فیلم کمدی «بخارست» در آبان ماه نتوانست گیشه را نجات دهد. وضعیت به جایی رسید که حتی پخشکنندگان و تهیهکنندگان جریان اصلی سینمای ایران هم معترض شدند و دولت را بهدلیل بیتفاوتی به سقوط گیشه سرزنش کردند.
تحریم جشنواره فجر چهلویکم
مجموعه تحولات رخداده در جامعه و سرکوب شدید معترضان که بر اساس اعلام سازمانهای حقوق بشری به کشته شدن بیش از ۵۰۰ نفر و دستگیری ۱۰۰۰ نفر انجامید، باعث مطرح شدن مطالبه تحریم جشنواره فیلم فجر در سومین ماه اعتراضها شد. سینماگران مستقل داخل ایران و چهرههای فرهنگی و هنری خارج از ایران در بیانیهها و موضعگیریهای جداگانه خواستار تحریم جشنواره فجر شدند.
بعد از بازداشت ترانه علیدوستی، نه تنها سینماگران چند روز پیاپی مقابل زندان اوین حاضر شدند، بلکه سینماگرانی مانند مانی حقیقی هم به جمع مخالفان شرکت در جشنواره فجر پیوستند. روز دوم دی، روزنامه کیهان خبر داد چند فیلمساز که با بودجه نهادهای حکومتی فیلم ساختهاند و تهیهکنندگانشان متقاضی شرکت در دوره پیش روی جشنواره فجرند، قصد دارند با کند کردن روند تولید این فیلمها، «به شکل غیررسمی» جشنواره را تحریم کنند و بهشدت به این فیلمسازان تاخت.
روزنامه جوان هم روز هشتم دی در یادداشتی به شکل غیررسمی با اعلام اینکه نباید از مشارکت نکردن «سینماگران غربزده خم به ابرو آورد» و جشنواره فجر «محل عرض اندام سلبریتیها نیست»، به شکل تلویحی پذیرفت که امسال افراد سرشناس سینمای ایران در جشنواره فجر شرکت نمیکنند.
سال ۲۰۲۲ در حالی به پایان میرسد که هنوز فیلمهای حاضر در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر معرفی نشدهاند و حتی مشخص نیست چه کسانی اعضای هیئت انتخاباند. اما سازمان سینمایی و رئیسش که چند هفته پیش اعلام کرده بود سال آینده «سال بیکاری» برای سینماگران ایرانی است، بعد از جشنواره هم با چالشهای بیشتری مواجه میشوند.
در حالی که اکثریت جامعه از جمهوری اسلامی و نمادهایش مانند حجاب اجباری عبور کرده است و مردم طبقه متوسط بخش اصلی مخالفان حکومت را تشکیل میدهند، آنچه تحت نظارت و سانسور دولت در سینما تولید و عرضه شود، به شکل بیسابقهای از خواستههای مردم دور است و اغلب سینماگران هم قاعده بازی چهار دههای جمهوری اسلامی را نمیپذیرند.
فارغ از سرنوشت کلیت نظام جمهوری اسلامی، حتی در وضعیت فعلی هم نفس سینمای ایران -به معنای آنچه چهار دهه وجود خارجی داشته است- به شماره افتاده است و پیشبینی میشود ورشکستگی محسوس آن رخ داده است و در سال ۲۰۲۳ شکل رسمی و علنی به خود بگیرد.