به فاصله حدود ۲۴ ساعت، دو اظهارنظر منتشر شد که یکی از آنها به «بیتوجهی» عوامل یک فیلم حاضر در جشنواره کن اعتراض داشت و دومی از «اظهارات غیرفرهنگی و غیرسینمایی با انگیزههای سیاسی و نمایش ژستهای اپوزیسیونی» انتقاد میکرد. اولی بیانیه کانون کارگردانان سینمای ایران بود و دومی مصاحبه محمد خزاعی، معاون وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی.
بر اساس شواهد، منظور هر دو موضعگیری کارگردان و بازیگران فیلم «برادران لیلا»، ساخته سعید روستایی، بودهاند. روستایی چند ساعت بعد از بیانیه صنف کارگردانان سینما، جایزه فیپرشی (فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم) را گرفت و آن را به مردم آبادان تقدیم کرد. احتمالا همین حرکت و البته حرفهای ترانه علیدوستی درباره مسئله حجاب اجباری در نشست پرسش و پاسخ همین فیلم باعث شد خزاعی احساس خطر کند و علیه آنچه «ژستهای اپوزیسیونی» خواند، موضع منفی بگیرد.
در حالی که با اهدای جایزه بهترین بازیگر زن به زهرا امیرابراهیمی، بازیگر فیلم «عنکبوت مقدس»، تبوتاب جشنواره فیلم کن تا ۲۴ ساعت بعد از مراسم اختتامیه، ادامه داشت، سازمان سینمایی در بیانیهای جداگانه که روابط عمومی این نهاد دولتی صادر کرد، بهشدت از این فیلم علی عباسی انتقاد کرد و آن را عامل جریحهدار شدن احساسات «میلیونها شیعه مسلمان در جهان» دانست.
حکومت ایران سازندگان «عنکبوت مقدس» را تهدید کرد
داستان «عنکبوت مقدس» در شهر مشهد میگذرد که حرم امام هشتم شیعیان در آن قرار دارد و ماجرای قتلهای زنجیرهای سعید حنایی را روایت میکند که با انگیزههای مذهبی و به قصد «پاکسازی»، زنان کارگر جنسی را به خانه خود میکشاند و میکشت. مشخص بود ساخت فیلمی با عوامل ایرانی در خارج از ایران درباره چنین موضوعی با واکنش منفی حکومت ایران مواجه میشود؛ بهخصوص که نمایش این فیلم در جشنواره کن زمینه دیده شدن گسترده آن در سراسر دنیا را فراهم میکند.
اما لحن بیانیهای که یک نهاد دولتی در ایران صادر کرد، از پیشبینیها هم تندوتیزتر است. سازمان سینمایی وزارت ارشاد این فیلم را «شبنامه سخیف تصویری» توصیف کرد و سپس به برگزارکنندگان جشنواره کن که «تحت سیطره و فرمانهای دولت فرانسه»اند، هشدار داد که این فیلم در همان مسیری حرکت میکند که سلمان رشدی با کتاب «آیات شیطانی» رفته بود یا افرادی که قرآن را آتش زدند.
این میتواند حاوی تهدیدی مستقیم درباره کارگردان و عوامل «عنکبوت مقدس» باشد و فتوای روحالله خمینی در سال ۱۳۶۷ برای قتل سلمان رشدی، نویسنده هندی-بریتانیایی را تداعی کند. مسئولان سینمایی دولت ابراهیم رئیسی از نمایش و تحسین شدن بازیگر درتبعید این فیلم چنان به خشم آمدهاند که قصد دارند با تشبیه آن به کتاب «آیات شیطانی» و اقدام برخی گروههای سیاسی در اروپا برای آتش زدن قرآن، احساسات شیعیان را تحریک کنند.
از سوی دیگر باید این نکته را در نظر گرفت که این مسئولان از طرف حامیان تندرو دولت فعلی تحت فشارند و ممکن است با این بیانیه و تکفیر سازندگان «عنکبوت مقدس» خواسته باشند آنها را راضی نگه دارند و بیانیه آنها بیشتر مصرف داخلی دارد.
شورای اخلاق حرفهای؛ جلوگیری از آزار زنان یا مجازات حاضران در کن؟
محمد خزاعی بعد از انتشار روایتهایی از آزار جنسی زنان در پروژههای سینمایی، در فروردین ۱۴۰۱ دستور تشکیل شورای جدیدی به نام «شورای اخلاق حرفهای» را صادر کرد و به ۸۰۰ زن امضاکننده بیانیه اعتراضی به آزار جنسی مداوم وعده داد که او و همکارانش به این اتهامها رسیدگی میکنند. اما کمتر از دو ماه بعد از این دستور، رئیس سازمان سینمایی کارکرد جدیدی برای این شورا رونمایی کرد. او از مدیرعامل خانه سینما خواست «حواشی حضور سینماگران ایرانی در جشنواره کن» در شورای صیانت خانه سینما بررسی و نتیجه به شورای اخلاق حرفهای سینما ارائه شود. ظاهرا علاوه بر موضعگیریهای سیاسی، مسئله بوسه نوید محمدزاده و فرشته حسینی روی فرش قرمز جشنواره کن هم برای مدیران دولتی قابل تحمل نبوده است.
او در مصاحبه خود، عوامل فیلمهای ایرانی را «آینه هویت فرهنگی جامعه و ساحت سینمای نجیب ما» دانست و گفت که آنها «باید در تمامی ساحتها، از گفتار و رفتار تا پوشش، جلوهای از فرهنگ و زیست عفیفانه، مومنانه، نجیبانه و غنی مردم ایران» باشند. اشاره این مقام دولتی به پوشش و رفتار هم میتواند متوجه نوید محمدزاده و همسرش، فرشته حسینی، باشد.
او در حالی به فرهنگ و زیست ایرانیها اشاره کرد که بعد از انتشار تصاویر عوامل فیلم «برادران لیلا» روی فرش قرمز کن، بسیاری از کاربران رسانههای اجتماعی از سینماگران زن ایرانی انتقاد کردند که با رعایت حجاب اجباری، نه نماینده مردم بلکه بهنوعی نماینده ایدئولوژی جمهوری اسلامیاند. همانطور که از آنها انتظار داشتند درباره فرو ریختن ساختمان متروپل در آبادان و سرکوب مردم عزادار به دست نیروهای نظامی و امنیتی هم موضعگیری کنند.
در سالهای گذشته، برخی بازیگران زن ایرانی در رویدادهای بینالمللی بدون حجاب ظاهر شدند اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای آنها دردسرهایی درست کرد. کوچکترین مجازات چنین عملی احضار به حراست این وزارتخانه یا نهادهای امنیتی است و در مواردی، فعالیت این بازیگران محدود شده یا صداوسیما پخش تصویر آنها از شبکههای تلویزیونی را ممنوع کرده است.
اگر خانه سینما با پذیرفتن دستور وزارت ارشاد بخواهد به رفتار و حرفهای سینماگران ایرانی در رویدادهای بینالمللی رسیدگی کند و به دولت پاسخگو شود، شکل جدیدی از ایجاد محدودیت در سینمای ایران آغاز میشود که حد و مرز آن دیگر سانسور فیلمها و نظارت شدیدتر نیست. با رویه فعلی، برخورد دولتی با فیلمسازان و بازیگران و اعضای سایر صنفهای سینمایی رسمیت مییابد و خانه سینما به شکل رسمی، بازوی سرکوب هرنوع اظهارنظر مخالف حکومت خواهد شد.
حساسیت همیشگی جمهوری اسلامی به فعالیت خارجی سینماگران
البته برخوردهای رسمی و غیررسمی با سینماگران ایرانی به دلیل اظهارنظر درباره وضعیت ایران و ارائه آثارشان در جشنوارههای بینالمللی سابقه دارد. محمد رسولاف به همین دلیل حکم زندان گرفت و عباس کیارستمی که در یک نشست پرسش و پاسخ در خارج از ایران، جنگ ایران و عراق را پوچ و بیهوده دانست، با انتقادهایی مواجه شد. حبیب احمدزاده هم که چند هفته پیش، نمایش فیلمش با حضور پرویز پرستویی در آمریکا اعتراض مخالفان جمهوری اسلامی را به دنبال داشت، بعد از آن اظهارنظر، متنی از مکالمه خود با کیارستمی را در رسانهها منتشر کرد که بیشتر شبیه بازجویی بود.
گلشیفته فراهانی دیگر سینماگر مشهور ایرانی بود که به دلیل فعالیت در خارج از ایران هدف خشم دولت و نهادهای امنیتی قرار گرفت. بازی او در فیلم «یک مشت دروغ» ساخته ریدلی اسکات به دلیل آنچه هماهنگ نکردن با مسئولان سینمایی خوانده شد، او را با پیامدهایی مواجه کرد که سرانجام به مهاجرت او منتهی شد.
بازداشت مستندسازان ایرانی در ابتدای دهه ۹۰ رویداد دیگری بود که دلیل آن همکاری با «خارجیها» اعلام شد و مدیرعامل وقت خانه سینما تایید کرد که آنها به دلیل فروش حق پخش آثار خود به یک شبکه خارجی دستگیر شدند. همین چند هفته پیش هم دو مستندساز دیگر بازداشت شدند که هر دو آثار خود را به رویدادهای جهانی عرضه کرده بودند. البته تاکنون دلیل بازداشت آنها اعلام نشده است و آنها موقتا آزاد شدهاند.
همین حالا هم نمایش فیلم «برادران لیلا» در جشنواره کن قبل از بازبینی وزارت ارشاد و دریافت پروانه نمایش بهشدت هدف اعتراض رسانههای تندرو جریان اصولگرا قرار گرفته است. طبق معمول، درباره فیلمهای اجتماعی ایران که به فستیوالهای بینالمللی میروند، اصطلاحی به کار میرود که به شکل مستقیم از سخنان و مواضع رهبر جمهوری اسلامی بیرون آمده است: «سیاه نمایی».
در شرایطی که سانسور فیلمها در ایران با روی کار آمدن دولت سیزدهم تشدید شده و مخاطبان سینما ریزش کردهاند و گیشه فیلمهای جدی و اجتماعی تدریجا سقوط کرده است، حضور در جشنوارههای معتبر جهانی از معدود دریچههای تنفس برای فیلمسازانی است که میخواهند در وضعیت موجود هم برداشتهای ذهنی خود از تحولات اجتماعی را- ولو به شکل محدود و کمتر از حد مطالبه مردم- به سینما بیاورند و همزمان با حضور در این رویدادها، انتقادهایی خفیف به ناکارآمدی حکومت و وضعیت ایرانیها را یادآوری کنند؛ اما به نظر میرسد که جمهوری اسلامی حتی این سطح از انتقاد را هم برنمیتابد و رفتار و گفتاری جز آنچه را اقلیت حاکم بر ایران میپسندد، تحمل نمیکند.