یارانه سوخت، از جنجالیترین سیاستهای دولتی در سطح جهان بوده است. این یارانهها با ارائه دسترسی به سوخت و برق ارزان، به نجات میلیونها نفر از فقر کمک کردهاند، اما در عین حال، بار مالی دولت را افزایش دادهاند و هم مصرف با اسراف را تشویق کردهاند، و هم به افزایش انتشار دیاکسید کربن انجامیدهاند. «آژانس بینالمللی انرژی» تخمین میزند که ارزش یارانههای سوختهای فسیلی در سطح جهانی در سال ۲۰۱۸ چهارصد میلیارد دلار بوده است، و «صندوق جهانی پول» رقم صحیح را ۵۰۰ میلیارد دلار در سال میداند. اگر هزینههای اجتماعی تشعشعات کربن و آلودگی را حساب کنیم، این تخمین به رقم بالاتری هم میرسد. علیرغم افزایش هزینهها، کاهش یارانهها، هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی بسیار دشوار از آب در آمده است. به گفته این نهادها، مجددا شاهد افزایش جهانی این نوع از یارانه هستیم.
گستره وسیع یارانههای سوخت
بسیاری کشورها نوعی از یارانه سوخت دارند؛ از معافیت مالیاتی تا قیمتهای تنظیمشده، و از یارانههای ضمنی تا کنترلهای اکید که قیمت فروش را زیر قیمت بازار نگاه میدارد. در این طیف، سنگینترین یارانهها را در میان کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت همچون ایران، عراق، عربستان سعودی، ونزوئلا و نیجریه میبینیم. منابع گسترده هیدروکربنی به این کشورها امکان داده است که سوخت بسیار ارزان، در بعضی مواقع بسیار ارزانتر از نرخ بازار، ارائه کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
قیمت پایین سوخت نه تنها رشد شدید تقاضا را تشویق میکند، بلکه باعث شده است که کشورهایی که ظرفیت پالایشگاهی محدودی دارند، مثل ونزوئلا، نیجریه و ایران (در گذشته)، برای تامین تقاضای داخلی، بنزین و دیزل وارد کنند. در مورد ایران، اعمال تحریمهای آمریکا در سال ۲۰۱۰ صادرات بنزین به آن کشوررا ممنوع کرد و دولت ایران را وادار به انجام اقداماتی کرد که نتیجه آن، افزایش تولید داخلی بنزین از طریق گسترش ظرفیت پالایشگاهها و اقداماتی برای کاهش تقاضا از طریق سهمیهبندی و افزایش قیمت بود.
در سوی دیگر این طیف، کشورهایی مثل چین، اندونزی و مالزی را داریم که واردکننده نفت و گاز هستند. این کشورها دست به اقداماتی زدهاند تا قیمت مصرفی سوخت برای مشتری داخلی، هماندازه قیمت بازار باشد، اما در عین حال، میزانی از کنترل دولتی بر زمانبندی و سطح نوسانات قیمت را در اختیار دارند تا از مشتریها حفاظت شود؛ بهخصوص زمانی که قیمت بازار بالا میرود. بدینسان، حفاظت از مصرفکنندگان در مقابل تغییرات کوتاهمدت در بازار، باعث تداوم هزینههای مالی و زیستمحیطی میشود. تحقیقات «آژانس بینالمللی انرژی» نشان داده است که این کار همچنین باعث میشود که قیمتهای بالا نتواند باعث کاهش تقاضا شود و بازار را به توازن برساند.
حذف یارانهها: وظیفهای ظریف
دلایل بسیاری برای حذف یارانهها موجود است؛ هم از نظر هزینههای دولتی و هم از نظر پایداری. اما انجام این اصلاحات میتواند برای اقتصاد گران تمام شود و نارضایتیهای اقتصادی آن بخش از جمعیت را که هدف یارانهها حفاظت از آنها است، تشدید کند. این امر بهویژه در مورد کشورهای در حال توسعه صدق میکند که مشکلات اقتصادی ساختاری، مانند بیکاری بالا و تورم دارند، و از شبکه پشتیبانی اجتماعی کافی برخوردار نیستند. حرکات سریع برای حذف یارانه، بدون برنامه کافی برای حفاظت از اقشار آسیبپذیر در مقابل فشارهای تورمیِ متعاقب، منجر به اعتراضات و ناآرامیهای گسترده میشود و در نتیجه، دولت عقبنشینی میکند.
در همین دو ماه گذشته، شاهد افزایش قیمت سوخت و درگرفتن اعتراض در اکوادور، شیلی، و حالا در ایران بودهایم. در شیلی، شورش گسترده باعث شده است که دولت میزبانی «کنفرانس اقلیمی سازمان ملل» (کوپ ۲۵) را نپذیرد و به گفته وزیر دارایی آن کشور، موجب شد که حدود ۳۰۰ هزار شغل از دست برود. در اکوادور، رئیس جمهوری، لنین مورنو، میخواست یارانهها را حذف کند، اما در پی شورشهای شدید، اعلام وضعیت اضطراری و دستگیری و زخمی شدن هزاران نفر، عقبنشینی کرد. در ایران، اعتراضات گسترده منجر به سرکوب دولت، کشته شدن مردم و قطع اینترنت شده است که همه، باعث بدتر شدن وضع اقتصاد تحریمزده آن کشور میشوند.
هر یک از این کشورها شرایط خاص سیاسی و اقتصادی خود را دارد، اما الگوی مشترکی که در این کشورهای در حال توسعه تکرار میشود، چالش حذف یارانهها است. این الگو، تاکیدی بر این واقعیت است که اصلاحات ناگهانی در یارانهها اختلالآمیزند و احتمالا ناکام میمانند؛ بهخصوص در جاهایی که دولت شفافیت ندارد و فاسد محسوب میشود. بررسیهای موردی نشان دادهاند که اصلاحات موفق، از طریق رویکردی جامع و تدریجی ممکن میشود که مردم نیز طرفدار آن باشند. برخی از راههای موجود در این زمینه، از این قرارند: آموزش عمومی و اعتمادسازی و داشتن طرحی شفاف برای حفاظت از آسیبپذیرها و اعمال تغییرات تدریجی همگام با آنچه از نظر اقتصادی ممکن است.
قیمت سوخت، موضوعی حساس درسطح جهان
تنش بر سر قیمت سوخت فقط مشکل کشورهای در حال توسعه نیست. اعتراضات جلیقهزردها در فرانسه در پاسخ به طرح رئیس جمهوری، امانوئل ماکرون، برای افزایش قیمت سوخت بود (که باعث شد تا او نیز عقبنشینی کند.) این واقعه، یادآور آن است که قیمت سوخت، در اقتصادهای توسعهیافته و با در آمد بالا نیز میتواند باعث افزایش نارضایتی مردم و برانگیختن تنش شود.
قیمت سوخت، از عوامل تعیینکننده در انتخاباتهای آمریکا نیز بوده است. بیهوده نیست که رئیس جمهوری، دونالد ترامپ، بارها در توییتهای خود خواستار همکاری کشورهای اوپک برای پایین نگهداشتن بهای نفت شده است. طبق تحلیل «مودیز» (آژانس تعیین اعتبار در آمریکا) قیمت بنزین از جمله متغیرهای اقتصادی است که بر وضع مالی شخصی رایدهندگان تاثیر میگذارد و در طول تاریخ، منجر به واکنش شدید از سوی رایدهندگان شده است.
مردم آمریکا هر روز (تغییرات) قیمت بنزین را دنبال میکنند. آنها تا حدی به این موضوع حساسند که طبق برخی نظرسنجیها از مصرفکنندگان، راننده حاضر است ۲۰ کیلومتر رانندگی کند تا گالونی ۵ سنت در قیمت سوخت صرفهجویی کند. قیمت سوخت همچنین نشانگر وضعیت کل اقتصاد است. گزارش «مودیز» نشان میدهد که وقتی قیمت بنزین افزایش مییابد، این احساس بین مردم آمریکا ایجاد میشود که کل اوضاع رو به زوال است. این عدم رضایت آنگاه منجر به گرایش به رای دادن علیه حزب حاکم میشود. جای تعجب نیست که قیمت باثبات و پایین بنزین در حال حاضر، احتمال انتخاب مجدد رئیس جمهوری ترامپ را افزایش میدهد.