اردشیر گراوند، جامعهشناس، معتقد است ایران با «فاجعه مهاجرت اقلیمی» روبرو است، چون نقاط خوشآبوهوایی در کشور باقی نمانده و در سالهای آتی مهاجرتهای اقلیمی افزایش خواهند یافت. گراوند در گفتوگو با خبرگزاری رکنا میگوید اگر اقدامات جدی در این زمینه صورت نگیرد، «با فاجعه مواجه خواهیم شد.»
گراوند با اشاره به محدودیت منابع آب در ایران میگوید: «قبل از اینکه تکنولوژی انتقال آب به این صورت پیشرفت کند، هر منطقهای بر اساس توان اکولوژیک خود، آب آن محدوده را تامین میکرد. بر همین اساس، جمعیت در آن منطقه نگاه داشته میشد.»
این جامعهشناس میگوید مشکلات آب، ریشه در زمان رضاشاه دارد که نهادهای مرکزگرا تصمیمات دولت مرکزی را اجرا میکردند؛ مثلا تصمیم انتقال آب از کارون و خراسان به یزد و کرمان، و از آن پس نیز تمام دولتهای مرکزی به این روند ادامه دادهاند. گراوند توضیح میدهد: «حوزههای آبریزی داشتیم که در شرایط مناسبی قرار داشتند؛ به محض اینکه سهمشان به حوزه دیگری منتقل شد، شروع فاجعه بود. بنابراین، اولین و مهمترین عامل خشکسالی، مداخله دولتهای مقتدر به پشتوانه پول نفت و حاکمیت سیاسی، بر محیط زیست بود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مشکل دیگر، فقدان تنوع فعالیت اقتصادی در استانهایی همچون کرمانشاه، لرستان و چهارمحالوبختیاری است. به گفته گراوند، در زمانی که شبکه برق در کشور وجود نداشت، کشاورزی فقط به صورت دیم و کنار رودخانهها انجام میگرفت، اما اینک کشاورزان با پمپ آب، آب را به هر جا که بخواهند، میبرند و مصولات آببر و پرفروشی مثل برنج، خربزه و هندوانه تولید میکنند.
گراوند با هشدار در مورد مهاجرتهای اقلیمی درون ایران، میگوید ظرفیت استانهای خوشآبوهوایی مثل گیلان و مازندران محدود شده است، چرا که مشکلات عدیدهای در زمینه پساب و فاضلاب، اشتغال، و نیز مدیریت زمین دارند. او یادآوری میکند که در پنج سال گذشته حدود ۴۰۰ هزار نفر به تهران و کرج مهاجرت کردهاند، و میپرسد: «تا کجا تهران ظرفیت مهاجر دارد؟»
این جامعهشناس هشدار میدهد: «اساسا نه شهرهای ایران طبق مطالعه ایجاد شدهاند و نه تکلیف مهاجرت در کشور معلوم است که چه زمانی متوقف میشود. پس وقتی مردم بنا به شرایط اقلیمی، مهاجرت میکنند، تقاضای مسکن هم خواهند داشت. در اینجا وقتی شهر از قبل آماده پذیرش چنین جمعیتی نشده باشد، موجب حاشیهنشینی میشود.»
این دانشور باتجربه، در مورد راه پیش رو گفت: «راه موجود، تنوع بخشیدن به فعالیتها، مراقبت از محیط زیست توسط مردم مناطق مختلف، و در نهایت، تامین معیشت مردم است. اگر محیط زیست تخریب میشود، تقصیر مردم نیست، چرا که در چنین شرایطی، تنها جایی که افراد زورشان به آن میرسد، محیط زیست است.»