اعتراض مدنی زینب کاظمپور در مجمع عمومی «سازمان نظام مهندسی استان تهران»، یکی از اخبار مهم روز جمعه، ۲۸ بهمن ۱۴۰۱، بود.
بر اساس اطلاعات موجود، دستاندرکاران برگزاری انتخابات هیات رئیسه «سازمان نظام مهندسی استان تهران» به زینب کاظمپور اجازه ندادهاند تا بهعنوان نامزد در این انتخابات شرکت کند. کاظمپور نیز به همین دلیل در مجمع عمومی سازمان مذکور به روی صحنه رفت و در اعتراض به تبعیض صورت گرفته علیه خودش، کشف حجاب کرد و روسریاش را به گوشهای انداخت.
انتشار ویدئوی مربوط به اقدام کاظمپور، بهویژه پرت کردن روسریاش، با استقبال کاربران رسانههای اجتماعی روبرو شد و پیرامونش بحثهایی شکل گرفت.
کاظمپور در سخنانش در مجمع عمومیِ «سازمان نظام مهندسی استان تهران» میگوید او را، بهدلیل رعایت نکردن حجاب اجباری، از نامزدی در انتخابات هیات مدیره منع کردهاند. او در ادامه به گروهی از مهندسان معترضِ عضو «سازمان نظام مهندسی استان تهران» اشاره میکند، که افرادی در همان محل برگزاری مجمع عمومی آنها را «کتک» زدهاند.
کاظمپور همچنین در انتها ادعا میکند انتخابات هیات مدیره، چیزی بیش از یک انتخابات صوری نیست و فهرست اعضای هیات مدیره جدید حتی پیش از برگزاری انتخابات معین شده است.
ادعای کاظمپور در مورد دخالت سیاسی کانونهای قدرت در امور گروهها و سازمانهای صنفی داخل ایران منطقی بهنظر میرسد، چون چهرههای مطرح دیگر حوزههای صنفی نیز در ماههای اخیر چنین ادعاهایی را مطرح کردهاند.
بهعنوان مثال یحیی گلمحمدی، سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس، در نشست خبری روز ۱۲ بهمن ۱۴۰۱، که پس از بازی تیمش در مقابل آلومینیویم اراک برگزار شد، گفت کسانی بهصورت سازمانیافته تلاش میکنند تا پرسپولیس به مقام قهرمانی نرسد. او در ادامه تاکید کرد که در روند برگزاری لیگ دخالتهایی «غیر فوتبالی» صورت میگیرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گل محمدی در نشست روز ۱۲ بهمن همچنین به بازی پرسپولیس در مقابل تراکتورسازی تبریز، که ۱۰ مهر ۱۴۰۱ برگزار شد، اشاره کرد و بهصورت تلویحی مبدا فشارهای سیاسی بر تیمش را به همان بازی ارجاع داد؛ مسابقهای که نهادهای امنیتی دو روز پیش از برگزاریاش کاپیتان پرسپولیس را بازداشت کردند و بازیکنان پرسپولیس نیز در روز مسابقه با بستن نشانهای سوگواری، همدلی و همراهیشان را با جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» نشان دادند.
مدیران و گردانندگان فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی نیز در روز سهشنبه هفته جاری جلسهای برگزار کردند که، به گمان برخی ناظران ورزشی، هدفش پیدا کردن راهکارهایی جدید بهمنظور اعمال سانسور بیشتر در نشستهای مطبوعاتیِ لیگ برتر ایران بود.
با تمامی این اوصاف، اقدام زینب کاظمپور از منظری دیگر نیز برای افکار عمومی جالب بود: او توانست در زمانی که مقامهای ارشد جمهوری اسلامی تاکید میکنند تحمیل حجاب اجباری به زنان لازمه «حفظ نظام» است، شعله مبارزه با حجاب اجباری را حفظ کند.
تازهترین اظهارات مقامهای ارشد جمهوری اسلامی در مورد مساله حجاب اجباری به سخنان رئیس دولتش مربوط میشود. ابراهیم رئیسی در گفتگوی ویژهای که روز ۱۱ بهمن با سازمان صداوسیما داشت نه تنها باردیگر بر ضرورت اجرای «قانون حجاب» تاکید کرد، بلکه مساله حجاب در ایران را موضوعی «امنیتی» دانست.
رئیسی در بخشی از گفتگوی ویژهٔ موردنظر این دستور را ابلاغ کرد:«در موضوع حجاب همه دستگاههای فرهنگی و رسانهای موظفاند با تبیین رویکرد اقناعی به گسترش فضای عفیفانه کمک و با تولید محتوایی مناسب به وظیفه اجتماعی خود عمل کنند.»
رئیسی در ظاهر «دستگاههای فرهنگی و رسانهای» را مامور «اقناع» جامعه میکند، اما واقعیت امر این است که نهادهای فرهنگی و رسانهای جمهوری اسلامی گوش به فرمان نهادهای امنیتی هستند و در موضوع سرکوب و نقض حقوق بشر با این نهادها همدستی میکنند.
سازمان صداوسیما بزرگترین رسانه جمهوری اسلامی و یکی از همان «دستگاههای فرهنگی و رسانهای» مدنظر رئیسی بهحساب میآید. در دهههای گذشته نهادهای مستقل مدافع حقوق بشر بارها بر نقش سازمان صداوسیما در نقض حقوق شهروندی مردم ایران تاکید کردهاند و دولتهای غربی نیز بارها تحریمهایی علیه این سازمان وضع کردهاند.
اظهارات مقامهای ارشد جمهوری اسلامی ایران بر ضرورت اجرای «قانون حجاب» در مملکت، بهدلیل این است که اقتدار سیاسی و ایدئولوژیکشان به اجرای این قانون وابستگی مستقیم دارد. در واقع جمهوری اسلامی ایران با تحمیل حجاب اسلامی به زنان به افکار عمومی داخلی و بینالمللی ثابت میکند که همچنان اقتدار نظامی و امنیتی کافی را دارد تا قوانین شریعت را، که فرسنگها از قوانین مدنیِ جهان متمدن عقب است، به همه مردم ایران تحمیل کند. از اینرو مبارزه با حجاب اجباری تنها مبارزهای مختص زنان نیست و دستاوردهای پیروزی در این مبارزه بهنفع همه گروههای جامعه ایران تمام میشود.
اجرای قوانین شریعت در ایران بهطور قطع سرمنشا همه تبعیضهایی است که به تمام ایرانیان داخل کشور اعمال میشود. آخرین فاجعهای که اجرای قوانین شریعت برای ایرانیان رقم زد در جریان اعدام فعالان جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، بهویژه مظلومیت سرفرازانه محمد حسینی، قابل مشاهده بود. در جریان آن فاجعه ملی، که هر لحظه خطر تکرار مجددش وجود دارد، مقامهای قضایی جمهوری اسلامی توانستند با توسل به اتهامهایی قرون وسطایی، مثل «جنگ با خدا»، به افراد بیگناه اتهام بزنند، جان شماری از آنها را بگیرند و در عینحال جمعیتی بزرگ را نیز در داخل زندانهای سیاسی شکنجه کنند.
در هر صورت اعتراض مدنی زینب کاظمپور توانست، بر خلاف میل کلیت نظام جمهوری اسلامی، بار دیگر اهمیت سیاسی مبارزه با حجاب اجباری را در سطحی وسیع یادآوری کند. اعتراض مدنی زینب کاظمپور در مقابل چشمان افکار عمومی قرار گرفت و هر فردی برداشتی از آن داشت. مروری بر برداشتهای کاربران رسانههای اجتماعی نشان میدهد که اقدام کاظمپور شعار شورانگیز و مترقی «زن، زندگی، آزادی» را در میان افکار عمومی زنده کرده است.
زینب کاظمپور در گفتههایش در مجمع عمومی «سازمان نظام مهندسی استان تهران» از تبعیض علیه زنان گفت، تاکید کرد گروهی از مهندسان را کتک زدهاند (یا به عبارتی «زندگی» آنها را تهدید کردهاند) و در مورد این مهم که اعضای سازمان نظام مهندسی استان تهران «آزادی» ندارند و حتی فهرست اعضای هیات مدیره بدون توجه به آرای آنها تعیین میشود، روشنگری کرد. بنابراین بیراه نیست اگر ادعا شود اعتراض مدنی زینب کاظمپور انقباضِ شعار «زن، زندگی، آزادی» را به افکار عمومی نشان داد.