در حالی که پیام محبی، رئیس جامعه دامپزشکان، بهصراحت میگوید تجویز داروی اشتباهی علت تلف شدن پیروز، تولهیوز ایرانی بود، علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، ادعا میکند برای نجات پیروز از «تمام امکانات کشور» استفاده شده است. حسن اکبری، معاون او، نیز جفتگیری ایران و فیروز، پدر و مادر پیروز، را به دولت سیزدهم نسبت داد و مدعی شد که در سالهای قبل از آن، جفتگیری تحت اسارت یوزها بهرغم کمک گرفتن از کارشناسان خارجی، ناموفق بود.
رئیس جامعه دامپزشکان ایران در نشست فراکسیون محیط زیست مجلس گفت که تزریق داروی اشتباه در همان روزهای اول تولد پیروز به بروز نارسایی کلیه در این حیوان منجر شد اما سازمان محیط زیست از اعلام این مسئله خودداری کرد.
معاون سازمان حفاظت محیط زیست در واکنش به این خبر وعده داد که چنانچه این خطای دامپزشکی احتمالی رخ داده باشد، برخورد لازم صورت بگیرد. حسن اکبری پس از تلف شدن پیروز، خطر انقراض یوزپلنگ ایرانی را به دولتهای قبل نسبت داد و گفت: «در سالهای گذشته، برای تکثیر یوز در اسارت فرصتهای اجتنابناپذیری به دست آمد اما تا سال ۱۴۰۰ به دلایل مختلف از جمله قدرت باروری پایین یوز نر، جفتگیری نکردن طبیعی و غیره موفق به این مهم نشد؛ در حالی که در مقاطعی از متخصصان خارج از کشور نیز استفاده شد.»
معاون سازمان حفاظت محیط زیست با تبرئه سازمان محیط زیست از هرگونه اتهام ناکارامدی، مدعی شد که دلیل تلف شدن تولهیوزهای «ایران» وضعیت جسمانی آنها بود.
علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز پس از تلف شدن پیروز، در مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا ادعا کرد: «از تمام ظرفیتهای داخلی استفاده کردیم تا پیروز به نحو مطلوب رشد کند.»
سلاجقه در حالی این ادعا را مطرح کرد که حسن اکبری، معاون او، اواخر آبان تلویحا توقف اقدامها برای نجات پیروز را تایید کرده و گفته بود: «در طبیعت یوزهایی داریم که برای ما بسیار ارزشمندترند و ترجیح این است که عمده اعتبار، هزینه، انرژی و وقت خود را بر یوزهای موجود صرف کنیم.»
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در مصاحبه اخیرش، بهجای پاسخگویی به افکارعمومی، تلف شدن پیروز را به «وضعیت جسمی» پدر و مادرش نسبت داد و گفت که آنها از ابتدا «در وضعیتی بودند که از قاچاقچیان گرفته شدند و در شرایط جسمی مناسبی نبودند و از همین پدر و مادر کمبنیه، سه توله یوز به دنیا آمد».
پیروز، تولهیوز آسیایی و فرزند ایران و فیروز، روز یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ به همراه دو برادر دیگرش به دنیا آمد. «ایران» در شرایط اسارت باردار شده بود و فرزندان خود را با عمل سزارین به دنیا آورد.
حاشیههای مربوط به تولههای ایران از همان روزهای ابتدایی بارداری او شروع شد اما در زمان زایمانش به اوج رسید. اولین سوالی که برای مردم و کنشگران حیات وحش به وجود آمد این بود که چرا ایران سزارین شد؟ بهرنگ اکرامی، دامپزشکی که او را سزارین کرد، در همان روزهای نخست در گفتوگو با روزنامه همشهری، از این اقدام دفاع کرد و گفت: «یوز ماده دهم اردیبهشتماه در آغاز زایمان درد زیادی را تحمل کرد و مجبور شدیم برای اینکه مادر آسیب نبیند و تولهها تلف نشوند، عمل جراحی سزارین را انجام دهیم.»
دومین حاشیه مربوط به او و تولههایش وقتی فراگیر شد که مسئولان حفاظت محیط زیست ادعای ماده بودن دو تا از تولهها را مطرح کردند.
ماده بودن تولههای ایران از آن جهت خبری مسرتبخش بود که امیدها برای احیای نسل یوز ایرانی را افزایش میداد اما این شادی هم چندان طول نکشید زیرا سازمان محیط زیست به اشتباه خود اعتراف و جنسیت هر سه توله را نر اعلام کرد. این مسئله دستمایه طنز برخی کاربران رسانههای اجتماعی شد و نگرانی کنشگران محیط زیست را هم در پی داشت. آنان تاکید میکردند وقتی سازمان حفاظت از محیط زیست حتی نمیتواند جنسیت تولهها را تشخیص دهد، چگونه ممکن است از جان «ایران» و تولههایش محافظت کند.
خیلی زود مشخص شد که این نگرانیها چندان هم بیپایه نبودند چون دو تا از تولههای این ماده یوز ایرانی به فاصله چند روز تلف شدند و مقامهای سازمان حفاظت محیط زیست اذعان کردند که به زنده ماندن توله سوم هم امیدی نیست.
حسن اکبری، معاون سازمان حفاظت محیط زیست، در مصاحبهای، مصرف «شیر بیکیفیت» را علت اصلی تلف شدن توله دوم خواند و گفت که توله سوم نیز از همین مسئله آسیب دیده است. معاون سازمان حفاظت محیط زیست این موضوع را به تحریمها مرتبط کرد و مدعی شد که به دلیل تحریمها امکان تامین شیر موردنیاز تولهها وجود نداشت. در فاصله کمتر از یک روز، بهرنگ اکرامی افشا کرد که شیر تولهها با کمک یک حامی در آمریکا خریداری و به ایران ارسال شده اما سازمان حفاظت محیط زیست با یک هفته تاخیر آن را به تولهها داده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس از اینکه دو توله ایران تلف شدند، نگرانیها درباره وضعیت جسمی توله سوم که بعدها پیروز نامیده شد، افزایش یافت. بخصوص اینکه کارشناسان گفته بودند، توله سوم هم با خطر مرگ مواجه است. در همان زمان، حسن اکبری، معاون سازمان حفاظت محیط زیست به «خطاها» و «نداشتن دانش و تجربه کافی» برای زایمان ایران و نگهداری از تولههایش اعتراف کرد اما توپ را در زمین سازمان برنامهوبودجه انداخت و گفت که این سازمان با تامین بودجه برای اعزام کارشناس به خارج از کشور مخالفت کرد.
در نهایت، پیروز آخرین تولهیوز بازمانده ایران و فیروز، هم روز سهشنبه نهم اسفند در پی عمل دیالیز تلف شد.
فرازونشیبهای زندگی این تولهیوز آسیایی و آسیبهایی که ناکارامدی به جان او وارد کرد، به زندگی ایرانیان در سالهای پس از انقلاب اسلامی شباهت زیادی دارد. به همین دلیل است که بسیاری از مردم ایران پیروز را نماد بیچونوچرای امید، تابآوری و مبارزه در برابر ناکارامدی، فساد ساختاری و اقدامهای غیرکارشناسی میدانستند.