در آغاز هفته جاری ژنرال اسکات میلر، فرمانده عمومی نیروهای حمایت قاطع که در چارچوب این ماموریت در افغانستان مستقرند، به شهر شبرغان، محل استقرار ژنرال عبدالرشید دوستم، معاون ناراضی محمد اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان رفت و با وی ملاقات کرد. در این سفر اسدالله خالد، سرپرست وزارت دفاع افغانستان، و نیز ژنرال دان هیر، فرمانده نیروهای ویژه امریکایی در افغانستان، و فرمانده لشکر ۲۰۹ افغانستان هم حضور داشتهاند.
این سفر از سوی دفتر رسانهای ناتو به عنوان یک سفر رسمی جهت تبادل نظر در مورد مسایل امنیتی و سپاسگزاری از تلاشهای ژنرال دوستم در پیوند با تامین امنیت در شمال غرب افغانستان مطرح شده است، و طی آن، ژنرال اسکات میلر نشان ناتو را به سینه ژنرال دوستم نصب کرد. حزب جنبش ملی که توسط ژنرال دوستم ایجاد شده است، میگوید که در این دیدار گذشته از نشان ناتو، نشان «قهرمانی نیروهای امنیتی افغان» نیز به دوستم اهدا شده است، اما در گزارش ناتو اشارهای به این نشانِ دوم نشده است.
نصب نشان از سوی فرمانده نیروهای ناتو در افغانستان به سینه دوستم، هیاهیوی زیادی در محافل سیاسی و شبکههای اجتماعی افعانستان به راه انداخته است. خیلیها این سوال را مطرح کردهاند که در بحبوحه اعتراضهای تیم ثبات و همگرایی علیه آنچه تقلب در انتخابات عنوان میشود، سفر فرمانده ناتو همراه با سرپرست وزارت دفاع افغانستان نزد دوستم چه علت و مفهومی دارد. ژنرال دوستم در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۹ از دکتر عبدالله عبدالله حمایت کرد و یکی از نزدیکانش، معاون اول اوست. آقای دوستم همچنین از اعتراضها علیه کمیسیون انتخابات نیز حمایت کرده است.
اما به راستی چرا ناتو در چنین فرصتی به سراغ دوستم رفته است؟
ژنرال دوستم از یک شبهنظامی تفنگدار تبدیل به قدرتی شده است که او را پادشاهساز مینامند. معمولا در انتخاباتها از هر جانبی که او حمایت کند، ضریب برد آن بالا میرود و این تاثیر، به لطف یک دست ساختن ازبکها در افغانستان است. ژنرال دوستم در اواخر دهه شصت شمسی یکباره در افغانستان مطرح شد. او که در آغاز فرمانده یک گروه کوچک شبهنظامی در شمال افغانستان بود، در دوران حکومت محمد نجیبالله یکباره رشد یافت و فرماندهی یک ارتش بیست هزار نفری را بر عهده گرفت. نیروهای تحت فرمان او با قساوت تمام علیه دشمنانشان میجنگیدند، و به همین دلیل، آنان را «گلیم جمع» مینامیدند. دوستم در اواخر حکومت نجیبالله از وی روی گرداند و به مجاهدین پیوست و باعث سقوط دکتر نجیب نیز شد.
در حکومت مجاهدین، گاه با مسعود همراه بود و گاه علیه وی بود. دوستم در دوران تسلط طالبان در ترکیه به سر میبرد و هرازگاهی برای بسیج نیروهایش علیه طالبان به افغانستان میآمد. با آغاز حملات آمریکا علیه طالبان، او نیز در همکاری با آنان نیرهای خود را بسیج کرد و با پس راندن طالبان از شمال غرب افغانستان، دوباره قدرت بلامنازع در آن نواحی شد. دوستم در سال ۲۰۱۴ معاونت اول اشرف غنی را پذیرفت و با بسیج نیروهای ازبک و ترکمن، نقشی اساسی در پیروزی وی بازی کرد، اما پس از آن کم کم به حاشیه رفت، تا جایی که بالاخره به تبعیدی خودخواسته در ترکیه تن در داد و چند سالی در آنجا اقامت گزید. این بار، در انتخابات ریاست جمهوری ششم مهر سال جاری، از دکتر عبدالله عبدالله حمایت کرد. دکترعبدالله نیز یکی از نزدیکان وی را به عنوان معاون اول خود انتخاب کرده است. حالا که تیم ثبات و همگرایی مدعی تقلب در انتخابات شدهاند، ژنرال دوستم نیز میخواهد نفوذ خود را علیه اشرف غنی اعمال کند.
به نظر میرسد که سفر ژنرال اسکات میلر که اسدالله خالد، سرپرست وزارت دفاع افغانستان را نیز با وی همراه بوده است، برای ایجاد تفاهم میان دوستم و آقای غنی بوده باشد. در این رابطه دو گزینه بیش از موارد دیگر محتمل به نظر میرسد. با توجه به به حضور سرپرست وزارت دفاع در سفر فرمانده نیروهای حمایت قاطع، احتمال میرود که میلر و خالد سعی در تطمیع یا نزدیک ساختن دوستم با تیم دولتساز به هر طریق ممکنِ دیگری داشته باشند. پیش از این نیز، شایعههایی مبنی بر تمایل دوستم به نزدیکی با اشرف غنی، منتشر شده بود، تا جایی که دکتر عبدالله برای جلوگیری از این احتمال، دست به دامان ترکها شده بود. گزینه دوم این است که اسکات میلر و خالد با لحن ملایم به دوستم هشدار داده باشند که در پی حرکتهای نامتعارف نباشد.
دوستم یک بار تلویحا هشدار داده بود که او باز هم میتواند از اهرم فشار مسلحانه استفاده کند. کارشناسان بر این باورند که دوستم میتواند در صورت تمایل، دو یا سه استان در شمال و شمال غرب افغانستان را به آشوب بکشاند. به هر صورت، حوادث پس از آن سفر و دیدار، مشخص کرده است که اهدای نشان از جانب ناتو تا حدی موثر بوده است و در شرایط کنونی بهنظر نمیرسد که دوستم قصد داشته باشد که از اهرم فشارهای «غیرمتعارف» برای تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات استفاده کند.