پس از آنکه عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران با میانجیگری چین تفاهمنامهای مبنیبر بازگشایی سفارتخانههای دو کشور امضا کردند، خوشبینی مثبتی بر سراسر منطقه حکمفرما شد. این روحیه خوشبینانه در میان نخبگان سیاسی، فرهنگی و مذهبی و حتی در میان افراد عادی که سیر تحولات منطقه خلیج فارس را دنبال میکنند، بهوضوح به چشم میخورد.
این خوشبینی ممکن است محتاطانه، یا با آرزوها و دعاهای بزرگ همراه باشد، به این امید که در انعقاد این توافق و اجرای آن، بهویژه از جانب ایران، حسن نیت و صداقت وجود داشته باشد، تا روابط بین ریاض و تهران گامبهگام و بدون مواجهشدن با چالش و نقض تعهد، توسعه یابد.
اکنون این پرسش مطرح میشود که چرا بسیاری از مردمی که در کشورهای حوزه خلیج فارس زندگی میکنند، بهرغم اینکه به جوامع، فرهنگها و محیطهای اجتماعی مختلفی تعلق دارند، از انعقاد توافق ایران و عربستان سعودی ایناندازه ابراز شادی و خوشحالی میکنند؟ بهویژه اینکه این خوشبینی تنها محدود به گروه مشخصی نیست و همه افراد جامعه به برقراری صلح و آشتی پایدار در منطقه امید بستهاند.
شاید دلیل اصلی این باشد که همگان در کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی در ایران و عراق، از اوضاع ناپایدار چند دهه گذشته خسته شدهاند و بر این باورند که زمان رهایی از تنشهای ناشی از چالشهای امنیتی و سیاسی فرارسیده و بهترین راه عبور از وضعیت دشوار کنونی، توسل به گفتوگوی شفاف و نشست رودررو بین دو طرف است تا زمینه حل همه مشکلات گذشته فراهم شود.
در واقع، این احساس خستگی در میان مردم کشورهای حوزه خلیج فارس و ایران و عراق، بهدلیل فشارهایی که بر شهروندان وارد شده و فضای سیاسی را با مسائل مذهبی و امنیتی درهم آمیخته، به اوج رسیده است. علاوهبر اینکه گروههای تروریستی با بهرهبرداری از آشفتگیهای حاکم، به جوامع مختلف نفوذ کرده و با دستزدن به کشتار و بمبگذاری، افراد بیشماری، اعم از نظامیان و غیرنظامیان، را به خاک و خون کشیدهاند. با این حال، حملات یادشده، همانقدر که ثبات و آرامش جامعه را برهم زد، باعث افزایش همبستگی و همکاری میان اقشار مختلف افراد جامعه شد و آنها را وادار کرد تا خشونت، تروریسم و فرقهگرایی را متحدانه و یکصدا رد کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از سوی دیگر، شرایط ناپایدار اقتصاد جهانی، موانع روزافزون فراروی زنجیرههای تامین، افزایش تورم، گرانی، وضعیت بلاتکلیف برخی بانکهای جهانی، افول اقتصادها، ازجمله اقتصاد کشورهای اروپایی، جنگ اوکراین و تشدید رقابت بین واشنگتن و پکن، باعث شده که مردم در کشورهای حوزه خلیج فارس درمورد آینده ابراز نگرانی کنند و پیوسته در جستوجوی امنیت پایدار باشند.
به همین دلیل، آنها از اعلام انعقاد توافق عربستان سعودی و ایران خوشحال شدند، زیرا این تحول، شبح جنگ مستقیم بین دو کشور را برطرف میکند و نشان میدهد که ریاض و تهران با وجود وضعیت بیاعتمادی و مشکلات انباشتهشده در بیش از یک دهه گذشته، امروز تصمیم گرفتهاند به جدایی و خصومت پایان دهند و ناسازگاریها را از طریق گفتوگوهای سازنده حل کنند.
از اینرو، میتوان گفت که مردم منطقه میخواهند در صلح و آرامش زندگی کنند و بر چالشهای ناشی از سیاستهای تنشآفرینی و «صدور انقلاب» فائق آیند. بنابراین، بسیاری به اهمیت موفقیت گفتوگوهای عربستان سعودی و ایران معتقدند و امید دارند که این توافق، گامی در راستای تغییر مثبت در خاورمیانه باشد و به گفتمانهای فرقهای و اقدامهای تحریکآمیز پایان دهد، از خطر گروههای شبهنظامی بکاهد و به حفظ امنیت آبراهها و خطوط تامین انرژی کمک کند، بدون اینکه کشوری بهدنبال حمله یا دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر باشد.
البته عربستان سعودی برای اجرای موفقیتآمیز «چشمانداز ۲۰۳۰» تلاش میکند و تحقق این هدف مستلزم برقراری ثبات و امنیت پایدار در منطقه است؛ شکی نیست که گفتوگو با ایران گامی مهم در این مسیر است که به کاهش تنش و محدودکردن اختلافها در محافل دیپلماتیک منجر میشود و دو طرف را بهسمت تفاهمهای پایدار و روزافزون سوق میدهد.
همچنین شهروندان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس عمدتا مردمان خوب و مهربانیاند و میخواهند زندگی را در صلح و آرامش سپری کنند. آنها هیچگونه کینهتوزی دربرابر ایران ندارند، همواره به مردم آن کشور احترام میگذارند و میدانند که ثبات همسایه شرقی آنها تاثیر مثبتی بر اوضاع سراسر کشورهای منطقه دارد؛ مشروط بر اینکه سیاستمداران ایرانی روابط خارجی را در چارچوبهای قانونی و هنجارهای بینالمللی دنبال کنند. البته درصورت تحقق این اقدام بایسته، خوشبینی از مرحله آرزو به مرحله واقعیت منتقل میشود و میتواند انتظاری را که همه برای برقراری ثبات، امنیت، توسعه و رفاه ملتهای منطقه دارند، برآورده کند.