توافق اخیر ایران و عربستان سعودی برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک با میانجیگری چین، نشاندهنده عزم چین برای ایفای نقش در خاورمیانه و حفظ سرمایهگذاریها و منافعش در منطقه خلیج فارس است. اما آزمون اصلی این است که آیا چین میتواند در عین حفظ منافعی که با هر دو طرف دارد، تعادل حفظ کند. جس مارکس در تحلیلی که در نشریه فارن پالیسی منتشر شده است به این موضوع میپردازد.
دولت چین بارها بهصورت مستقیم یا در قالب بیانیههای عمومی و همکاری دوجانبه، به ایران اعلام کرده است که تهران و ریاض را به چشم شرکای یکسان و برابر میبیند، اما عملکرد پکن حاکی از تغییر جهتی نامحسوس به سمت ریاض است، دستکم در آینده نزدیک.
در حالی که ایران ممکن است احساس کند از چشم چین افتاده، نویسنده فارن پالیسی معتقد است احتمال دارد چین اولویتهای کوتاه و بلندمدتش را تغییر بدهد و کفه ترازو دوباره به سمت ایران سنگینی کند. اما با توجه به اهمیت حیاتی امنیت در منطقه، حفظ توازن روابط با هر دو طرف دشوار خواهد بود.
به عقیده مارکس، بعید است چین بتواند برای رفع نگرانی کشورهای عرب، تضمینهای امنیتی لازم را بدهد. هرچند کشورهای عرب از چین انتظار دارند برای کاهش تنشها فعالانهتر میانجیگری کند، این کشور تاکنون از ایفای هرگونه نقش معنادار و هدفمند اجتناب کرده است.
از سال ۲۰۲۰، شورای همکاری خلیج فارس یکی از اولویتهای چین بوده است و در حالی که همکاری صرفا اقتصادی را پیشبینی میکرد، روابط چین و شورای همکاری خلیج فارس به سمت محدوده راهبردی رفته است، زیرا هر دو طرف تقویت همکاریها و هماهنگیهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیت بینالمللی را مدنظر دارند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مارکس در ادامه مینویسد هرچند گسترش همکاری میان چین و شورای همکاری خلیج فارس ممکن است آمریکا را وادار کند از نفوذش بر منطقه استفاده کند و حتی فشار بیاورد جریان نفت و گاز به چین قطع شود، کشورهای عضو شورا بهویژه عربستان سعودی از افزایش دخالت چین در منطقه استقبال کردهاند و حتی نشان دادهاند که مایلاند روابط چین و کشورهای عرب را از فشار غرب مصون نگه دارند.
در این بین، ایران روابط قدیمی و همکاری اقتصادی عمیق با چین را حفظ کرده است، روابطی که بهرغم جنگها و بحرانهای متعدد در منطقه دوام آورده است. اما چین هرچه به شورای همکاری خلیج فارس نزدیکتر شود، روابطش با ایران بیش از پیش سیاستزده خواهد شد.
در ادامه مقاله فارن پالیسی آمده بعید است سرمایهگذاریهای کوتاهمدت چین در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به این معنا باشد که آنها جای ایران را میگیرند، و بازارهای این کشورها همچنان تحت نفوذ منافع آمریکا است.
مسائل امنیتی اولویت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا باقی خواهد ماند و ایران به چشم یک تهدید منطقهای جدی دیده میشود.
اما موضوع اصلی این است که چین بهرغم لفاظی، به مداخله و میانجیگری بیشتر علاقه چندانی ندارد، زیرا خطر از دست دادن توازن راهبردی روابط بسیار بالا است. در موارد گوناگون تشدید تنش در منطقه خلیج فارس، پکن هرگز نقش میانجی را بازی نکرده است. اگر طرفین مایل به گفتوگو باشند، پکن فضا و شرایط را فراهم میکند اما فشار نمیآورد دو طرف را سر میز مذاکره بیاورد.
مارکس در ادامه مینویسد شورای همکاری خلیج فارس ایرانی بیخطر میخواهد، اما چین ایران را به چشم منبع راهبردی برای انرژی، امنیت، اقتصاد و سرمایهگذاری میبیند. پکن مشتاقانه منتظر روزی است که ایران از تحریمهای ثانویه رها شود و انحصار چین بر اقتصاد ایران سود و مزایای ملموس برایش به ارمغان بیاورد.
چین اکنون در تلاش است با ایفای نقش یک معتمد بینالمللی، موقعیت ایران را بهبود ببخشد و از ایران تصویر بازیگری مشتاق را ترسیم کند که بهشدت نیازمند کاهش تحریمها است. اما تشدید تنشها بین ایران، عربستان سعودی، اسرائیل، و آمریکا همواره تلاشهای چین برای عادیسازی جایگاه ایران در جامعه بینالمللی را تضعیف کرده است.
نویسنده مقاله معتقد است میانجیگری موفقیتآمیز چین بین ایران و عربستان سعودی شاید دوام نداشته باشد زیرا رقابت ایران و عربستان سعودی همچنان باقی و هر دو سوی خلیج فارس بیثبات است. نیروهای نیابتی ایران در یمن، سوریه، عراق، و لبنان همچنان منطقه را بیثبات میکنند و به ناامنی دامن میزنند. گزارش اقدام ایران به غنیسازی ۸۴ درصدی اورانیوم نگرانیهای بینالمللی از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای را افزایش داده است.
گسترش روابط ایران با روسیه عربستان سعودی را نگران کرده است که فناوری نظامی پیشرفته از روسیه به ایران انتقال پیدا کند و علیه عربستان سعودی و منطقه به کار رود.
در حالی که کاهش تنشهای نظامی در یمن پیشرفتهایی داشته است، تهدید حمله پهپادی حوثیها به زیرساختهای مهم همچنان نگرانی اصلی دولت سعودی است.
مارکس در پایان مینویسد توافق اخیر بیتردید گامی رو به جلو است، اما باید دید آیا این توافق تنشهای ناشی از رقابت ایران و عربستان سعودی در یمن و سوریه را کاهش میدهد یا خیر، هرچند با توجه به سابقه نه چندان درخشان میانجیگری چین در منطقه، او بعید میداند این کشور برای حل این چالش قد علم کند.