آنچه در مورد زنان در افغانستان زیر تسلط طالبان میگذرد بهدرستی میتوان آپارتاید جنسیتی نامید. طالبان با ایمان و عقیده عمیق برای ایجاد جامعهای کاملا مردانه و بدون حضور هیچ زنی، تلاش میکنند؛ اما در برابر این عقیده و این رفتار، اکنون چه کسانی قرار دارند؟ آیا همانطور که طالبان همان طالبان بیستوپنج سال پیشاند، زنان نیز همان زنان گذشتهاند؟
زنانی که در دو سال گذشته با وجود انواع سرکوب، از شکنجه و بازداشت و زندان تا تجاوز و قتل، هنوز به اعتراض علیه دستورها و سیاستهای طالبان ادامه میدهند، نمونه بارزی از تغییری جدی در نسل نوین زنان افغانستاناند. اخیرا شماری از زنان افغانستان با پخش ویدیوهایی در رسانههای اجتماعی از رقص با برقع (روبنده)، با عنوان «رقص در ناامیدی»، به سرکوب زنان در آن کشور اعتراض کردند. در این ویدیو، زنان با آهنگ پشتویی که از سرودهای طالبان است میرقصند و کسی را که در نقش سرباز طالبان به آنان حمله میکند، به زمین میزنند.
این حرکت اعتراضی در واقع انعکاس خشم و انزجار زنان علیه طالبان است، خشمی که در بیستوپنج سال گذشته نیز وجود داشت، اما صدایی برای فریاد زدن آن نبود. اکنون نسل جوان زنان با استفاده از هر ابزار ممکن این خشم را منعکس میکنند.
رهبر طالبان همواره در پیامهایش گفته است که زنان افغانستان را «اصلاح» میکند. زنان معترض این ادعای رهبر طالبان را با این حرکت اعتراضی به سخره گرفتند و گفتند که «زنان افغانستان نیاز به اصلاح ندارند؛ کسانی که باید اصلاح شوند، طالباناند.»
بیستوهفت سال پیش، زمانی که طالبان نخستینبار در افغانستان به قدرت رسیدند، شمار زنان باسواد در آن کشور بسیار اندک بود، زیرا در نتیجه جنگهای پیدرپی، فرصتی برای تحصیل و پیشرفت زنان فراهم نبود. شمار اندکی از زنان که در آن زمان در مسیر تحصیل و کار و حضور در اجتماع قرار داشتند، پس از بهقدرترسیدن طالبان یا مهاجر شدند یا از آنجا که در اقلیتترین اقلیت بودند، سکوت اختیار کردند.
در شش سال حاکمیت طالبان، درحالیکه زنان از همه جوانب زندگی عادی و اجتماعی حذف شده بودند، صدای آنچنانی از آنان بلند نشد. البته در همان دوره نیز تعداد کمی مدرسههای مخفی و کارگاههای مخفی زنان در شهرها فعالیت داشت، اما در عرصه اعتراض روشن و آشکار حرکت زیادی مشاهده نمیشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در پی سقوط رژیم طالبان و روی کار آمدن دولت جمهوری با حمایت کشورهای غربی، هزاران در همزمان به روی زنان و دختران افغانستان باز شد. در آن مرحله، زنان بودند که باید با سنت و هنجارهای پوسیده و زنستیزی که تفکر طالبان بر ذهن جامعه تزریق کرده بود، مبارزه کنند و پای خود را از زنجیر اسارت خانگی بیرون بکشند.
نمیتوان ادعا کرد که در بیست سال اخیر، همه زنان افغانستان قادر به این کار شدند، اما نمیتوان چشمپوشی کرد که صدهاهزار دختر و زن در سراسر کشور تا مقاطع دانشگاهی تحصیل کردند و میلیونها دختر به مدرسه رفتند. به این ترتیب، میزان باسوادی در افغانستان از حدود ده درصد در سال ۲۰۰۲ به ۴۲ درصد در سال ۲۰۱۹ رسید. همین طور، صدها هزار زن در شغلها و مقامهای گوناگون دولتی و غیردولتی کار کردند و در بخش بزرگی از فعالیت رسانهای و سینمایی در افغانستان شرکت کردند.
اعتراضهای زنان علیه طالبان در یک سال و ده ماه گذشته به شکلهای گوناگون ادامه داشته است؛ از دیوارنویسی و پخش شبنامه تا تظاهرات خیابانی، که اغلب با خشونت طالبان روبهرو میشود. پخش ویدیو و عکس و پیام اعتراضی در فضای مجازی و راهاندازی تظاهرات در بیرون از افغانستان همه نشاندهنده آگاهی و شمّ اعتراضی زنان افغانستان در برابر حذف و تحقیر است.
تغییری که در زندگی و بینش دختران و زنان افغانستان در بیست سال گذشته به وجود آمده است، حاصل رفتن به مدرسه و دانشگاه، دسترسی به اینترنت و برقراری ارتباط با جهان بیرون، سفرهای تحصیلی و کاری، حضور آزاد رسانهها در کشور، و حمایت هزاران نهاد حقوق بشری، مدنی، هنری، و فرهنگی جهان از افغانستان بود.
اما در آن طرف خط، طالبان در بیست سال گذشته چه چیزی متفاوت با پیش آموختند که باید انتظار تغییر مثبت در رفتارشان را داشت؟ آیا سربازان و فرماندهان طالبان در این مدت به جای دیگری جز مدرسههای افراطی دینی رفتند؟ آیا کتاب دیگری جز کتابهای تفسیر و حدیث خواندند؟ آیا گاهی فیلم دیدند؟ حتی اینکه در کجا زندگی کردند نیز مورد بحث است. آیا آنها هرگز مظاهر زندگی مدرن و جدید را دیدند یا فقط در غارها و زیرزمینهای مرطوب و تاریک سرگرم آموزش علوم دینی و افکار جنگی بودند؟
زنان افغانستان در بیست سال گذشته با مبارزهای نفسگیر، در خانه و خانواده و در خیابان و محل درس و محل کار، به جایگاهی رسیدند که به مردم بفهمانند ارتباط انسانی میان زنان و مردان «فساد» نیست و زنان نباید منشا فساد شناسانده شوند. البته، زنان قربانیهای بیشماری نیز در این راه دادند و هنوز میدهند. این نشان میدهد که زنان افغانستان زنان بیستوپنج سال پیش نیستند. برخلاف طالبان که همان نسخه خاکزده و کهنه بیستوپنج سال پیشاند و به علت بیسوادی و رشد بیشتر افراط در میانشان، غبار بیشتری بر ذهن و ضمیرشان نشسته است.