اعتراض به زمان محدود برای آزار جنسی

قوه قضائیه حکومت اسلامی دخالت می‌کند

«حکایت غنیمت»

حکایت‌های طنز خبری معمولاُ بارش روی دوش یک خبر است. اول خبر را می‌نویسند و بعد حکایت را پیاده می‌کنند.  در اینجا اما اجازه می‌خواهم اول حکایت را بنویسم و بعد خبرش را برایتان نقل کنم:

« توی یک مغازه کهنه‌فروشی پر از خرت و پرت در گوشه‌ای از تهران»

- سلام پدر خیلی مخلصیم.

- آقائی.

- جنس تازه چی داری پدر؟

- جنس تازه، واسه کلکسیون شما ..... ، چی بگم والله. این ملاقه هست.

- این؟ خیلی سنگینه.

- بعله. ملاقه نظامیه.

- مگه ملاقه هم نظامی و غیرنظامی داره؟

- بلکه داشته باشه. این هم هست. کفگیرشه.

- چه کفگیریه که دو تا دسته داره؟

- واسه محکم کاریه لابد.

- سوراخ سوراخ هم نیست.

- نمیدونم. همینطوری واسه ما آوردن.

- این چیه؟

- این لگنه برای زیر بچه.

- چقدر کلفته.

- فولاد خالصه. هر قدر هم وزن بچه زیاد باشه دوام می‌آره. خودتون هم می‌تونین ازش استفاده کنین.

- ولی به نظر نمی‌آد لگن بچه باشه. ساچمه و بلبرینگ بهشه.

- نمی‌دونم. همین‌جوری آوردن.

- یک بوئی داره.

- لگن بچه بو داره دیگه.

- بوی باروت می‌ده انگار.

- لابد بچه‌هه فشنگ خورده بوده!

- مگه دست دومه؟

- نه بابا فابریکه.

- گرفتی مارو؟

- نه به امام رضا.

- از کجا می‌آرین این چیزارو؟

- والله بین خودمون بمونه آقا مهندس. یک سردار با صلابت پریروز آورد. با ماشین سپاه. دو تا بسیجی هم کمکش می‌کردن. خیلی چیزهای سنگین آورد. گفت از روسیه آمده، ولی محرمانه است. گفت هر قیمتی فروختی نصف نصف. بازم گفت داریم.

- یعنی اینها ساخت روسیه است؟

- نه خیر. گفت از اروپا و آمریکا رفته به روسیه. همه‌اش عجیب و غریب. یک لگن نوک تیز هم داریم که چپه است ولی سرش سوخته انگار. دو تا کفگیر هم بهش وصله. سردار هم خودش نمی‌دونست چیه. گفت اینا رو زود آب کن بره پولشو لازم دارم. همه دنبال درآمد اضافین این روزا. اگر به دردتون می‌خوره نصف قیمت ....

حالا خبرش:

« روسیه تسلیحات پیشرفته غربی از جمله موشک‌های ضدتانک را که در جنگ اوکراین به تصرف خود درآورده‌ است، به تهران می‌فرستد. این غنیمت‌های جنگی برای جمهوری اسلامی اهمیت راهبردی دارند و مهندسی معکوس این تجهیزات برای بالا بردن سطح جنگ افزارها مفید خواهد بود.» انشاالله!

«عدل اسلامی در ایتالیا»

به دنبال شکایت دختر دانش‌آموز ۱۷ ساله‌ای که می‌گوید «خدمتکار دبیرستان هنگام بالارفتن او از پله‌ها، شلوارش را پایین کشیده و لباس زیر او را لمس کرده است»، دادستان این پرونده تقاضای سه‌ سال‌و‌نیم زندان برای آولا به اتهام «آزار جنسی» کرده بود. اما قاضی می‌گوید که مدت انجام این عمل با زمانی که در قانون درباره اتهام «آزار جنسی» در نظر گرفته شده همخوانی ندارد چرا که زیر ۱۰ ثانیه بوده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

«نامه رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی به رئیس قوه قضائیه ایتالیا»

بسم الله الرحمن الرحیم. شهید نظر می‌کند به وجه‌الله. امام خمینی.

مطابق خبرهای رسیده یکی از قضات شریف شما پایین کشیدن شلوار دختر دانش‌آموز را جرم ندانسته، زیرا مدت دستمالی او کمتر از ده ثانیه بود.

ما ضمن پشتیبانی از رأی قاضیِ ذوب در ولایت و حمایت از عمل خدمتکار پاکدست مدرسه، بار دیگر عملیات جنسی تحریک‌آمیز را محکوم می‌کنیم. توجه عموم را به این بخش هیجان‌انگیز از ماجرا جلب می‌کنیم که دختر مدرسه در حال بالا رفتن از پله بوده. بفرما! بالا رفتن زنان و دختران از پله، خود عملی تحریک‌آمیز است و آسانسور برای همین اختراع شده.

خوشبختانه قاضی با شرافت شما تحت تأثیر رسانه‌های معاند قرار نگرفته، ولی در عین حال جای تأسف است که شاکی را تحت تعقیب قرار نداده. در حالی‌که با توجه به دختر بودن شاکی، به اضافه بی‌حجابی و به‌ویژه اقدام به بالا رفتنش از پله، طبق محاسبات منکراتی‌های ما، خدمتکار مستضعف حق داشته پس از پایین کشیدن شلوار، تا پنج دقیقه به کار خود را ادامه دهد. لذا مقتضی است به پیروی از منویات مقام معظم رهبری ما، ترتیبی اتخاذ کنید که خدمتکار زحمتکش بتواند باقی زمان از دست رفته را بمالد. فاتحه.

«جوک آخوندی»

«حکومت طالبان دستور داد شیعیان در ایالت بلخ بیرق های عزاداری محرم را جمع کنند.»

ماه محرم در راه است و با سختگیری طالبان اعلام شد که شیعیان افغانستان کلاً‌ باید فتیله محرم را پایین بکشند. دیگر برای شهادت امام حسین هم باید یواشکی گریه کرد. چه مصیبتی.

یاد آخوندی افتادم که برای روضه عاشورا رفته بود به دیاری که مسلمانانش شمر و یزید را گرامی می‌داشتند. وقتی از پله‌های منبر بالا می‌رفت، صاحبان مجلس به او تأکید کردند که هوای شمر را داشته باش. مبادا بگویی  سیدالشهدا را شمر کشت.

آخوند گفت پس چه خاکی به سر کنم؟ بگویم امام حسین را برق گرفت؟

«لشگرکشی پدر خامنه‌ای»

در خبرها بود که در جمهوری اسلامی دارند برای پدر رهبر خامنه‌ای - آخوند جواد خامنه‌ای ـ تاریخ‌سازی می‌کنند و چهره سیاسی به او می‌دهند. همین روزهاست که دامنه تملق و چشم و همچشمی به جایی برسد که بگویند و بنویسند آن زنده یاد دوش به دوش کورش کبیر با پادشاه ماد می‌جنگیده!

چی؟ محال است چنین بگویند؟ یک چیزی بگویم بگنجد؟ اغراق است؟ خنده دار است؟ ....... هیچچم نیست! مگر این همان بزرگواری نیست که حاصل تولید مثل اش به محض زاده شدن فریاد «یاعلی» سر داد؟

ادعای دیگری که راجع به ایشان می‌توانند عنوان کنند، همگامی اش با مرحوم توماس ادیسون است. به گفته فرزند بزرگشان:«محمد خامنه‌ای گفته که پدرش مخالف برق‌کشی خانه بود، اما در نهایت قبول کرده و وقتی لامپ روشن شده، هول شد و شروع کرد به عکس‌العمل و اعتراض از نصب آن چراغ و طبق معمول با ما دعوا کردن، ولی بعد از نشستن و شروع به کار و مطالعه، راضی و خوشحال آمد و گفت که برق هم خوب چیزی بوده است.»

این را می‌گویند سیر تحول به سرعت برق. البته ایشان از هرگونه «یاعلی» گفتن خودداری کرده.

یکی از نزدیکان مقام معظم رهبری به خبرنگار اعزامی ما گفت این روزها که مصادف با سالروز درگذشت پدر در سال ۶۵ است، آقای خامنه‌ای خیلی به یاد ایشان هستند و با افسوس می‌گویند پدرم همیشه به من می‌گفت در زندگی کاری نکن که به تو بگویند الدنگ!

آقای خامنه‌ای با افسوس نصیحت پدر را به یاد می‌آورد.

« مرغه بدو، خانمه بدو»

یک داستان سوررآلیستی در رابطه با گیر نیامدن مرغ در مملکت.

مرغه بدو خانمه بدو. مرغه دوید به طرف میدون، خانمه به دنبالش. خانمه داد می‌زد تو رو خدا واستا. واسه مریض می‌خوامت. مرغه دور میدون می‌دوید و خانمه از پی اون. چند تا خیابان را رد کردند. از دم بازار مرغ فروش‌های قاچاق دوباره رد شدند. خانمه دیگه به گریه افتاده بود: تو رو خدا واستا. خیلی وقته مرغ گیرمون نیومده. مرغه گوشش بدهکار نبود. می‌دوید و می‌دوید تا بالاخره از نفس افتاد و نقش زمین شد. خانمه خودشو رسوند و مرغه را برداشت انداخت توی سبدش و گفت: پولتو داده‌ام. سرتو بریده‌ان. پرهاتو کنده‌ان، هنوز درمی‌ری ناجنس؟

لینک اینستاگرام ناقابل من:
https://www.instagram.com/hadikhorsandi_official/

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه