بی شک پدیده خانواده تکسرپرست متعلق به جامعه مدرن است. صنعتی شدن، شهرنشینی، فردگرایی و طلاق در ساختار خانواده هستهای ترک ایجاد کرده است. این روندی رو به رشد در جهان است.
استقلال معیشتی زنان، آگاهی آنان و تن ندادن به زندگی در خانواده هستهای - که در آن تفاهم وعشق وجود ندارد، روند جدایی را تسهیل کرده است. در ایران دو عامل مرگ همسرو طلاق از عوامل اصلی خانوادههای زنسرپرست است.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته امکانات اجتماعی ویژهای برای خانوادههای زنسرپرست و توانمندی اقتصادی آنان وجود دارد تا کودکان از این مسئله آسیب نبینند؛ آنچه ما درایران هنوز با آن فاصله زیادی داریم. اما همه پیامدهای خانوادههای تکسرپرست برای کودکان الزاما منفی نیست؛ از جمله در پیوند با مفهوم«جایگاه من» که دراین نوشته به آن میپردازیم.
آمار خانوادههای تکنفره
از سال ۱۹۶۰ میلادی در جهان خانوادههای تکوالدی یا تکسرپرست گسترش یافتند. در ایران نیز شاهد این روند هستیم. خانوارهای زنسرپرست بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ شمسی بیش از یک و نیم میلیون نفر بوده و ده سال بعد به بیش از سه میلیون رسیده که رشدی دوبرابر را نشان میدهد.
در سال ۱۳۷۵ هشت درصد خانوارها به وسیله زنانسرپرستی میشدند. طبق سرشماری سال ۹۵ از ۲۱ میلیون خانوار موجود در ایران، ۱۲ درصد سرپرست زن دارند. مقایسه این دو آمار در دهه ۷۰ و ۹۰ نشان از روند رو به رشد خانوادههای زنسرپرست دارد.
عادل آذر، رییس مرکز آمار، ضمن اعلام افزایش خانوادههای تکسرپرست، پیشبینی کرده که تا سه سال آینده آمار زنان سرپرست خانوار به ۱۵ درصد خواهد رسید. و به نظر میرسد تعداد خانوادههای تکوالد با والد مرد، بسیار کمتر از تعداد این خانوادهها با والد زن باشد.
علل خانوارهای تکسرپرست زنانه
زنان تکسرپرست خانوار کسانی هستند که مدیریت، معاش و اقتصاد خانواده را در مرگ، جدایی، نکاح منقطع، سربازی، اعتیاد، حبس، از کارافتادگی، بیکاری یا معلولیت همسر برعهده دارند.
طبق آمار در درجه اول مرگ و سپس طلاق از عوامل اصلی گسترش این پدیده است. اعتیاد شوهران، مهاجرت، بیکاری و بزهکاری نیز از عوامل دیگری است که به شیوع این پدیده دامن زده است.
بررسی آماری در ایران نشان میدهد ۷۰ درصد همسران این زنان فوت شده اند و ۱۱ درصد براثر طلاق سرپرست خانواده میشوند.
فقر زیر صفر زنان تکسرپرست
محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، از سه میلیون و ۲۰۰ هزار زن سرپرست خانواده خبر میدهد که توانمندی اقتصادی ندارند. او در تابستان ۹۸ اذعان کرد هر چند میلیاردها تومان اعتبار برای رفع فقر مطلق خانوارهای تکسرپرست - به ویژه زنان، صرف شده ولی رشد تورم به گفته او تا ۷۹ درصد این منابع را عملا بیاثر کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تحقیقات بر فقیر بودن خانوادههای مادرسرپرست نسبت به دیگر خانوادهها تاکید دارد، به ویژه آنکه این زنان باید چند نقش را همزمان به عهده بگیرند؛ از جمله شاغل بودن، نقش مادری، کمک درسی به فرزندان و غیره.
پژوهشی که توسط فهیمه غلامحسین قشقایی در سال ۹۰ انجام شده، مشکلات عدیدهای را برای زنان بر میشمارد؛ از جمله مشکل کنترل فرزندان، احساس تنهایی، مشاغل سطح پایین، کمبود امکان ارتقای شغلی، کمبود حقوق و دستمزد پایین در مقایسه با مردان.
فراموش نکنیم که زنان اساسا فاقد شبکههای اجتماعی هستند که بتوانند مانند مردان به شغلهای مناسب دست پیدا کنند. افزون بر آن، نرخ بیکاری زنان درایران دوبرابر مردان است. با شرایط امروز که شاهد تورم و رشد قیمتها هستیم، قابل تصور است که وضعیت اقتصادی این خانوادههای زنسرپرست به زیر خط فقر سقوط کند.
واکاوی آسیبهای خانوادههای مادرسرپرست
پژوهشهای دهه ۸۰ شمسی نشان میدهد که از هر ۴ خانوار، یک خانواده - اعم از هستهای یا تکسرپرست، آسیب پذیر است.
یکی از مصادیق گونههای آسیب پذیری خانوادههای تکسرپرست یا تکوالد بودن است. با گسترش مدرنیسم، شهرنشینی و فردگرایی، خانوادههای تکسرپرست به عنوان یک پدیده جهانی در حال افزایش است. حلقهای که آنها را به هم وصل میکند، وجود یک نفر است که مسئولیت خود و فرزندان را بر عهده میگیرد.
پژوهشی تحت عنوان «واکاوی آسیبهای خانوادههای مادرسرپرست» در سال ۹۴ در اصفهان توسط گروه تحقیقی از جمله محمود روغن چی و مریم فاتحی زاده صورت گرفت. این تحقیق ۳۸ مادر خانوار زنسرپرست را - که بین ۳۰ تا ۵۵ سال دارند، مورد پژوهش قرار داده و نشان میدهد که نداشتن اطلاعات لازم برای ورود به بازار کار، ناراحتی از کار پارهوقت و نداشتن کار مناسب و تماموقت، از مشکلات اشتغال آنان، کاهش و افت شدید درآمد و مشکل تامین پوشاک و غذا برای فرزندان، ازمشکلات مالی این مادران است.
در حوزه روانشناختی مادر، چکیده این مجموعه به نقشهای گوناگون از جمله طولانی شدن ساعات کار برای کسب درآمد بیشتر، نقش پدری و جبران کسری ناشی از عدم حضور پدر، درگیر شدن در تعارض حضور در خانه و کار در بیرون خانه و افسردگی اشاره دارد.
پیامدهای ساختار خانوادگی هستهای و تکوالد-مادر
پژوهش دیگری توسط سیده زهرا فردوسی، ۱۲۰ دانش آموزان دختر دبیرستانهای منطقه ۴ شهر تهران را در مقطع تحصیلی ۹۴-۹۵ مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق تمرکز خود را برروی ۴ مورد در مقایسه با خانوادههای هستهای و خانوار تکوالد-مادر قرار داده است. ۱- واکنش پذیری عاطفی ۲- جایگاه من ۳- گریز عاطفی ۴- هم آمیختگی با دیگران.
در چکیده این پژوهش تنها متغیری که وجود تفاوت معنادار بین خانوادههای هستهای و خانوار تک والد- مادر را نشان میدهد، «جایگاه من» است. مفهوم جایگاه من به داشتن عقاید و باورهای مشخص در زندگی برمیگردد. این فرزندان هویت شخصی قوی دارند و به خاطر کسب رضایت دیگران رفتار و عقاید خود را تغییر نمیدهند.
در مجموع یکی از توانمندیهای خانوادههای تکوالد، گرایش بیشتر آنان به دموکراسی است. اعضای خانواده هنگام تصمیمگیری به نیازهای یکدیگر توجه دارند. از دیگر توانمندیهای خانوادههای تکوالد به نقشها و قوانین باز میگردد. به علت محدودیت منابع، بسیاری از خانوادههای تکوالدی نسبت به انجام وظایقی که از اعضای خاواده انتظار میرود، انعطافپذیر هستند.