تعدادی از سینماهای انگلستان و ایرلند، ۱۵ سپتامبر، شاهد نمایش یک فیلم تازه با محتوای مهاجرت بودند. نام این فیلم «فریمونت» است و داستان زندگی یک دختر اهل افغانستان را روایت میکند که از دست طالبان فرار کرده و به آمریکا پناهنده شده است. سازنده این فیلم بابک جلالی، فیلمساز مشهور ایرانی-بریتانیایی ساکن بریتانیا است که پیش از این، ساخت چند فیلم چون رویاهای رادیویی، سرزمین و داستانهای مرزی را در کارنامه دارد. فیلم فریمونت روایت یک دختر جوان اهل افغانستان به نام دنیا است که در گذشته بهعنوان مترجم با نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان کار میکرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دنیا در کالیفرنیا زندگی میکند و از بیخوابی شدید رنج میبرد. او در یک کارخانه کوچک شیرینیپزی چینی کار میکند، جایی که نوعی شیرینی مخصوص «طالعبینی» تهیه میشود. نقش دنیا را آناهیتا ولیزاده، مجری برنامههای تلویزیونی در افغانستان بازی میکند که دو سال قبل با پروازهای تخلیه به آمریکا آمد. هرچند توقع میرفت این فیلم نیز مانند فیلمهای دیگر در مورد زنان، از رنج کلیشهای زنان افغانستان و مظلومیت آنها روایت کند، اما این بار بابک جلالی هنجارشکنی کرده است.
دنیا در فریمونت آزاد است، عواطف خود را بروز میدهد و از کلیشههای زن افغان خارج شده است. دنیا در میان شیرینیهای فال، اسم و مشخصات خود را مینویسد تا شاید از این طریق رابطهای را تجربه کند. او همزمان به دیدار یک روانپزشک عجیب میرود که هر مشکلی را با وضعیت خودش مقایسه میکند. این فیلم تاکنون در جشنوارههای متعددی شرکت کرده است.
فریمونت برای نخستین بار در ژانویه ۲۰۲۳ در جشنواره ساندنس، بزرگترین جشنواره فیلمهای مستقل در آمریکا، حضور یافت. این فیلم توانست تحسین مخاطبان را به دست بیاورد و مورد استقبال گسترده قرار گرفت. همچنین این فیلم توانست از جشنواره کارلووی واری در کشور چک، جایزه بهترین کارگردانی را برای بابک جلالی به ارمغان بیاورد و در جشنواره فیلم دوویل در فرانسه، نهم سپتامبر، جایزه ویژه داوران را هم به خود اختصاص دهد.
آناهیتا ولیزاده که نقش اصلی این فیلم را بر عهده دارد، می گوید روایت داستان مانند زندگی خودش است، به همین دلیل با آن احساس نزدیکی کرده و توانسته تا حدی زیادی در نقش فرو برود. او میگوید: «هر آنچه در افغانستان برای من اتفاق افتاد، آن را در فیلم هم دیدم، بهخصوص صحنههای برخورد با گرگ را. به این دلیل فکر میکنم روایت فیلم و زندگی من بهشدت شبیه هماند.»
بابک جلالی، سازنده فیلم نیز میگوید زمانی که برای نقش دنیا فراخوان دادیم، با آناهیتا مواجه شدم و وقتی با هم صحبت کردیم، فهمیدم که فرد ایدهآل را برای بازی در این نقش پیدا کردهام.
به گفته جلالی، آناهیتا با این که انگلیسیاش کامل نبود، ولی توانست بهخوبی در جریان فیلم غرق شود. او میگوید: « آناهیتا تنها در یک صحنه از فیلم با مشکل روبرو شد و آنهم سکانسی بود که باید مقابل همسایه خود با صدای بلند فریاد بزند، ولی او نمیتوانست این کار را بهخوبی انجام دهد. زمانی که از او پرسیدم چرا صدایت بلند نمیشود؟ گفت من هیچگاه روی کسی صدا بلند نکردهام.»
آناهیتا میگوید هم او و هم افغانهایی که فیلم را دیدهاند، از آن راضیاند، زیرا فیلم برخلاف کلیشههای همیشگی، روایت کشتار و چهره منفعل و گریان زن افغان نیست. در این فیلم زن افغان سرنوشت خود را به دست میگیرد و به دنبال آن میرود. او نمیخواهد مثل همیشه قربانی باشد و تا جایی که در توانش است از این قربانی بودن فرار میکند.
روایت فیلم فریمونت تنها حول محور مهاجرت و پناهندگی نمیچرخد. این فیلم عواقب و تبعات مهاجرت را نیز پیگیری میکند و نشان میدهد که مهاجر از هویت خود جدا میشود و رها شده در یک هویت تازه، باید با صدها مشکل و چالش و حتی گاهی با خود نیز بجنگد.
تفاوت جالب دیگر فیلم در سیاه و سفید بودن آن است. این فیلم کاملا بهصورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده است. شاید هدف جلالی ترسیم دنیای سیاه و سفید مهاجرت بوده است. بهجز آن، مخاطب هیچگونه هیجان و انقلابی در فیلم نمیبیند. حرکت آرام و دلفریب فیلم آرامشبخش است و طنز درونی فیلم بهخوبی احساسات مخاطب را برمیانگیزد.