سوفی ترنر، ستاره سریال «بازی تاج و تخت» این بار در سریال جدیدی به نام «جوآن»، نقش شخصیتی تخیلی را ایفا نمیکند. او در این سریال در نقش یک دزد جواهرات ظاهر میشود که روایت آن برآمده از یک ماجرای واقعی است.
این سریال بر اساس کتاب خاطرات جوآن هنینگتون با عنوان «من آنچه هستم: داستان واقعی معروفترین جواهردزد بریتانیا» ساخته و نمایش آن از ماه سپتامبر در شبکه آیتیوی (ITV) بریتانیا آغاز شده است.
داستان سریال «جوآن» در لندن دهه ۱۹۸۰ میگذرد و به تحولات زندگی جوآن، زنی در دهه ۲۰ سالگی عمرش میپردازد که مادر دختری شش ساله به نام «کلی» است و با یک جنایتکار به نام گری ازدواج کرده است. پس از آنکه گری فراری میشود، جوآن با استفاده از فرصت بهدستآمده، میکوشد تا با دزدی جواهرات، زندگی جدیدی برای خود و دخترش بسازد.
او که به دلیل سرقتهای جسورانه و شیوههای خاصش به «مادرخوانده سرقت الماس» مشهور است، به اینکه الماسهای تراشنخورده را از جواهرفروشی که آنجا کار میکرد، با قورت دادن به سرقت میبرد، شناخته شده است.
هنینگتون در کتابش مینویسد: «شکم شما بهترین بانک دنیا است؛ بهترین صندوق اماناتی است که وجود دارد.»
از آنجا که ترنر اخیرا دلفین، دومین فرزند خود را از شوهر سابقش، جو جوناس ۳۵ ساله، به دنیا آورده، میگوید که در وهله اول، به عنوان یک مادر با شخصیت جوآن ارتباط برقرار کرده است. ترنز میگوید: «من آن در آن زمان بهشدت تحت تاثیر تغییرات هورمونی در بدنم بودم و آن حس محافظت شدید مادر از فرزند را خوب میفهمیدم.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سوفی ترنر سال ۲۰۱۹ با جو جوناس، هنرمند شناختهشده در حوزه موسیقی، ازدواج کرد و از او دو دختر دارد: ویلا سه ساله و دلفی دو ساله. طلاق آنها پس از یک سال کشمکش، در سپتامبر ۲۰۲۴ نهایی شد.
به گفته ترنز، «جوآن در عمق وجودش مادری عاشق فرزندش است که برای او هر کاری انجام میدهد. او در این مسیر اشتباهاتی مرتکب میشود که در نهایت عواقبی ناخوشایند و دردناک دارد اما او برای فرزندش میجنگد. من فکر میکنم هر مادری با تماشای این سریال با آن ارتباط برقرار میکند».
ترنر افزود از این داستان واقعی که یکی از باورنکردنیترین ماجراها است، لذت میبرد. «این داستان استقامت و جاهطلبی است؛ این زن بهقدری جذاب است که نمیتوانید دوستش نداشته باشید. من نمیتوانستم نقش او را به هیچکس دیگری واگذار کنم!»
خود جوآن هنینگتون هم به صحنه فیلمبرداری سریال آمد و با سوفی ترنر ساعتها صحبت کردند.
ترنر میگوید: «من میلرزیدم. ترسیده بودم که جوآن وارد شد. او به گریه افتاد و گفت: تو عالی هستی، تو بینقصی!»
هنینگتون در حال حاضر ۶۷ سال دارد و مادربزرگ شده است. او حدود ۴۰ سال پیش این کار را کنار گذاشت و اکنون در شهری کوچک زندگی آرامی دارد.
ترنر میگوید که بهترین توصیف برای جوآن این است که بگویم در بهترین حالت او «خیلی غیرعادی و عجیب و غریب» است. این زن به قدری شخصیت جذاب و کاریزماتیکی دارد که اگر وارد اتاقی شود که ۳۰۰ تن از بهترین بازرگانان، زنان و کارآفرینان جهان حضور دارند، میتواند توجه افراد را به خود جلب کند و بر آنها تاثیر بگذارد؛ او کسی است که به آنها توصیه میکند در زندگی چه کنند.
هنینگتون در جلسه پرسش و پاسخ درباره این سریال گفته بود که هرگز قبل از این نام سوفی ترنر را نشنیده بود، اما فکر میکند که «آنها نمیتوانستند کسی بهتر از او پیدا کنند».
او ادامه داد: «من هرگز سوفی را در هیچ فیلمی ندیده بودم چون هر شب ساعت ۷ به رختخواب میروم. من به تیکتاک معتادم، بنابراین زیاد تلویزیون تماشا نمیکنم. این یک نکته مثبت بود، چون نمیتوانم او را با کسی مقایسه کنم.»
هنینگتون در کتابش «جوآن»، مینویسد: «قورت دادن الماس زندگی من بود، هیجان من بود، مخدر من بود. تنها کاری بود که واقعا دوست داشتم انجام دهم.»
او کوچکترین فرزند خانواده ایرلندی فقیری در لندن با شش فرزند بود که در سن ۱۳ سالگی برای رهایی از دست پدر خشنش، ریچارد اولری، بوکسور قدیمی، خانه را ترک کرد. او در نهایت با ری پاوی، که یک سارق بود، ازدواج کرد که دخترش، دبی، حاصل این ازدواج است. جوآن پس از آنکه ناچار شد به دلیل شرایط، دخترش را به فرزندخواندگی بدهد و با سابقهسازی دروغ برای خود، موفق شد در یک جواهرسازی درجه یک در لندن شغلی پیدا کند.
او به نشریه سان میگوید: «من برای برگرداندن دبی و به دست آوردن حضانت او مصمم بودم، اما به پول و جایی برای زندگی نیاز داشتم.»
او توضیح میدهد: «یک روز من را به گاوصندوق پشت مغازه، جایی که دوربینهای مداربسته کار نمیکردند فرستادند تا چند الماس تراشنخورده بیاورم. وقتی در گاوصندوق را باز کردم و آن سینیهای پر از سنگهای سفید و درخشان را دیدم، قلبم از شدت هیجان داشت منفجر میشد و متوجه شدم فرصت به دست آوردن پول فوری و پس گرفتن حضانت دبی درست جلو چشمم است.»
او میگوید: «من هرگز این همه الماس و زمرد درشت ندیده بودم. باورم نمیشد. فقط فکر کردم: به درک، من باید چند تا از اینها بردارم. و از هر سینی یک مشت الماس برداشتم و آنها را قورت دادم. آن موقع نمیدانستم اما بعد فهمیدم ۸۰۰ هزار پوند سنگ بلعیدهام.»
پس از اینکه الماسها مسیر طبیعیشان را در داخل بدن او طی کردند و خارج شد، او آنها را در یک کاسه پر از «جین» (نوعی مشروب الکلی) ریخت تا ضدعفونی شوند. البته او میگوید که بلعیدن الماسها دیوارههای داخلی معده و رودههایش را زخم کرده بود.
او در نهایت عاشق رونالد توماس هنینگتون شد که ۱۷ سال بزرگتر از او و یک دلال عتیقهجات و دزد جواهرات بود. رونالد توماس به جوآن فوتوفنهای بیشتری در مورد کلاهبرداری آموخت.
پس از آنکه پسرشان به نام بنی جونیور در سال ۱۹۸۷ به دنیا آمد، آنها در مسیر درستتر زندگی گام گذاشتند.
هنینگتون مدت زمان قابلتوجهی را پشت میلههای زندان سپری نکرده و تنها دو بار تحت پیگرد قانونی قرار گرفته است: یک بار برای دزدی ماشین و یک بار برای استفاده از یک دستهچک سرقتی.