در یک ساختمان سهطبقه در گوشهای از شهر کابل یک کارگاه قالیبافی دایر است. در این کارگاه، تعدادی زن مشغول به کارند و با انگشتان ظریفشان گرههایی محکم به نخ قالیبافی میزنند و نقشی را زنده میکنند. گزارشگران آسوشیتدپرس به این کارگاه رفته و کار و فعالیت زنان را از نزدیک به نظاره نشستهاند.
الینا بیکاتوروس و رودریگو آبد که این گزارش را تهیه کردهاند، مینویسند که در این کارگاه چند دختر جوان نیز مشغول کارند. یکی از آنها زمرد نام دارد که با سرعت در حال بافندگی است. هرچند انگشتان زمرد سخت و بیرحمانه در حال گره زدناند، صدایش آرام و غمگین است. زمرد قبلا دانشجوی رشته کامپیوتر در دانشگاه کابل بود، اما طالبان پیش از اینکه او بتواند از دانشگاه فارغالتحصیل شود، در دانشگاه را به رویش بستند. حالا زمرد همراه با خواهر ۲۳ سالهاش در یک کارگاه قالیبافی کار میکند. او قالیبافی را در کودکی از مادرش یاد گرفته و اینک برای گذران زندگی و کمکخرج خانواده بودن از این هنر استفاده کند.
البته زمرد خوشحال است که این کار باعث شده است تا دستکم بتواند از خانه خارج شود و درآمد داشته باشد. هرچند از ترس طالبان خود را کامل معرفی نمیکند و تنها اسم کوچکش را میگوید. با این حال او رویاهای دوران تحصیلش را از یاد نبرده و به این فکر است که روزی حتما درسش را تمام کند. زمرد میگوید: «ما باید امیدوار باشیم. ما امیدواریم که روزی آزاد شویم. آزادی ممکن است؛ به همین دلیل است که ما زندگی میکنیم و نفس میکشیم.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در گوشه دیگر این کارگاه، حکیمه ۵۵ ساله به فرشته، دختر ۱۶ سالهاش، قالیبافی میآموزد. حکیمه امیدوار است با کمک فرشته بتواند آنقدر درامد داشته باشد تا چرخ زندگی را بچرخاند. البته حکیمه دوست داشت فرشته پزشک شود اما حالا با حضور و نفوذ طالبان، تنها میتواند آرزوی آن را داشته باشد؛ آرزویی که با وجود طالبان تحقق آن بعید است.
این زنان با مشقت توانستهاند همچنان بخشی از استقلال مالی خود را حفظ کنند و بیرون از خانه کار کنند. اما برای بخشهای قبیلهایتر در افغانستان، زنان تا آخرین مرحله محرومیت عقب رفتهاند و کلا در جامعه دیده نمیشوند. با تمام این احوال، هنوز تحصیل برای دختران یک اولویت محسوب میشود. در دهها مصاحبه در سراسر این کشور، تقریبا همهــ از جمله برخی اعضای طالبانــ گفتند که میخواهند دختران تحصیل کنند. اکثر آنها معتقدند که این ممنوعیت موقتی است و دختران در نهایت اجازه خواهند یافت به مدارس بازگردند؛ زیرا نگه داشتن زنان در خانه به کشور یا اقتصاد آن کمک نمیکند.
حاجی محبالله الکو که در روستایی در غرب قندهار معلم است، میگوید: «ما در افغانستان به معلم و دکتر زن نیاز داریم. بنابراین زنان در افغانستان باید به هر شکل ممکن درس بخوانند. این جملات حتی بر زبان برخی اعضای ارشد طالبان هم جاری میشوند، اما رویکرد رهبر طالبان در قبال زنان هنوز تغییر نکرده است و تازه هر روز هم بر ممنوعیتها افزوده میشود.
با وجود دیدگاههای رهبر فعلی این گروه، به نظر نمیرسد طالبان روزی به زنان اجازه دهند به عرصه تحصیل، کار و زندگی اجتماعی در افغانستان بازگردند.