حضور اسماعیل قاآنی ، جانشین قاسم سلیمانی و فرمانده فعلی سپاه قدس، در افغانستان، آن هم تحت عنوان جعلی معاون سفیر ایران در کابل، سر و صدای زیادی در رسانهها و دولت افغانستان ایجاد کرده است. به تازگی مشخص شده که اسماعیل قاآنی - زمانی که جانشین فرمانده سپاه قدس بوده، تحت عنوان معاون سفیر ایران به دیدار استاندار بامیان در مرکز افغانستان رفته است.
دلیل این دیدار هم بررسی کار ساخت و ساز بیمارستان 200 تختخوابی امام خمینی - که توسط جمهوری اسلامی در شهر بامیان ساخته میشود، اعلام شده است. صفحه فیسبوک دفتر استانداری بامیان ملاقات استاندار را با معاون سفیر ایران در کابل ثبت کرده است. این دیدار در ژوئیه سال 2018 صورت گرفته است. همزمان با آن، اسماعیل قاآنی در دسامبر همین سال در چهارچوب یک هیئت به رهبری علی شمخانی، مشاور شورای امنیت ایران، به کابل سفر کرده است. هرچند در این سفر نام و سمت او ذکر نشده، در آن زمان آقای قاآنی جانشین فرمانده شاخه قدس سپاه پاسداران بوده است. آخرین رابطه قاآنی با افغانستان، حضور در ملاقات حمدالله محب، دبیر شورای امنیت افغانستان، با علی شمخانی در تهران است.
سرو صداهای برخاسته از حضور جعلی قاآنی در بامیان باعث شد تا وزارت خارجه افغانستان در این رابطه واکنش نشان بدهد. ادریس زمان، سرپرست وزارت خارجه افغانستان، در یک نشست خبری گفت در زمان حضور آقای قاآنی در بامیان - با نام اسماعیلی، معاون سفیر ایران در افغانستان - کسی به این اسم به عنوان معاون سفارت ایران در وزارت خارجه افغانستان ثبت نشده بوده. آقای زمان گفت تحقیقات خود را در رابطه با این دیدار آغاز کرده و میخواهند مشخص کنند که چگونه آقای قاآنی در آن زمان با استفاده از نام معاون سفیر ایران، در یک دیدار رسمی با استاندار بامیان حضور داشته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال به نظر نمیرسد که این تحقیقات به جایی برسد. مشخص است که آقای قاآنی در زمان سفرش به بامیان، جانشین فرمانده شاخه قدس سپاه پاسداران بوده و مسلما هیچگاه مشخص نخواهد شد که جانشین فرمانده سپاه قدس در بامیان چه میکرده است.
طاهر زهیر، استاندار بامیان، هم جز همان چند جملهای که در آغاز به بی بی سی گفته بود، حاضر نشده تا با رسانههای دیگر صحبت کند یا اطلاعات تازهای بدهد. او همین قدر گفته است که مشخصات قاآنی را - که در آن زمان به نام اسماعیلی معرفی شده بود، از کابل به او داده بودند. آقای زهیر توضیح نداده که کدام نهاد یا فردی قاآنی را با نام اسماعیلی به او معرفی کرده است.
با این حال آشکار شدن سفر فرمانده فعلی سپاه قدس به افغانستان، آن هم در بحبوحه افزایش لحظه به لحظهای تنش میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا، یک بار دیگر این پرسش را پیش میآورد که جمهوری اسلامی ایران - به خصوص سپاه پاسداران، تا چه حد در افغانستان نفوذ و حضور دارند. البته درباره نفوذ سپاه پاسداران در افغانستان تردیدی وجود ندارد. سپاه پاسداران از زمان جنگهای داخلی در افغانستان، حضور مداوم و قابل توجهی در این کشور داشته است. تقریبا تمامی احزاب هشتگانه تحت کنترل و نفوذ سپاه پاسداران بودند.
(در افغانستان گروههای جهادی را که در ایران بودند، احزاب هشتگانه و گروههای جهادی را که در پاکستان پایگاه داشتند، احزاب هفتگانه مینامند) فرماندهان پایینرتبه سپاه هرازگاهی سری به جبهههای جنگ احزاب شیعه در افغانستان میزدند و مشاورههای نظامی سپاه پاسداران نه تنها با احزاب هشتگانه بود که بعضی از احزاب هفتگانه هم از این مشاوره و گاه کمکها سود میبردند. پس از سقوط حکومت دکتر نجیبالله و آغاز حکمروایی مجاهدین، شعله درگیریها میان احزاب جهادی به شدت بالا گرفت. حزب وحدت اسلامی - که از اتحاد احزاب هشتگانه به وجود آمد، در تقابل با حزب جمعیت اسلامی و اتحاد اسلامی با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار و جنبش اسلامی نرال دوستم ائتلاف کرده و درگیری میان این دو گروه تا اواسط سال 1374 ادامه داشت.
در این زمان حضور شاخه قدس سپاه پاسداران در افغانستان بیشتر از همیشه شد. مشاوران سپاه قدس هم در کابل، هم در بامیان و هم در مزار شریف به حزب وحدت اسلامی و جنبش اسلامی کمک میکردند. البته این به معنای آن نیست که فقط این دو حزب از حمایتهای سپاه بهرهمند میشدند. سپاه - بر حسب منافع سیاسی، گاهی به حریفان حزب وحدت هم کمک میکرد. این وضعیت ادامه داشت تا زمانی که طالبان گلیم همه را جمع کرد و چیزی حدود 90 درصد افغانستان به چنگش افتاد.
سپاه در این دوره بیشترین فعالیتش را به سمت افغانستان معطوف کرده بود. زیرا طالبان به لحاظ ایدئولوژیک به شدت دشمن جمهوری اسلامی بودند. کشته شدن دیپلماتهای ایرانی در مزارشریف - که البته بعدها مشخص شد بیشترشان اعضای سپاه پاسداران بودند، عمق این دشمنی را هویدا ساخت. دولت جمهوری اسلامی ایران مصمم به انتقام گیری، نیروهای خود را به سوی مرزهای افغانستان اعزام کرد. اما این گسیل نیرو به یک مانور نظامی نزدیک مرزهای افغانستان تبدیل شد. با رخ دادن حوادث یازدهم سپتامبر و آغاز لشکرکشی آمریکا به افغانستان، جمهوری اسلامی ایران در آغاز برای از بین بردن طالبان و القاعده با ناتو همکاری کرد. گفته میشود خود قاسم سلیمانی همکاری با ناتو را برای ضربه زدن به طالبان و القاعده مدیریت میکرد.
اما پس از سقوط طالبان و حضور نیروهای نظامی ناتو در افغانستان، استراتژی جمهوری اسلامی نیز در قبال افغانستان تغییر کرد. همزمان با وعده کمک به بازسازی افغانستان، سپاه دوباره میزبان بخشی از طالبان در کشور خود شد. جالب است که مشاوران سپاه به صورت مستقیم در پایگاههای طالبان در غرب افغانستان حضور داشتند و حتی تعدادی از آنان توسط دولت افغانستان دستگیر هم شدند.
دولت افغانستان اما، یا به دلیل مصلحتهای همسایگی یا زیر فشار جمهوری اسلامی، هیچگاه به صورت واضح و آشکار از دخالت جمهوری اسلامی در افغانستان شکایت نکرد. در حالی که فرماندهان نیروهای انتظامی در مرز ایران گزارشهای مستندی از کشف تسلیحات ساخت جمهوری اسلامی ایران به رسانهها میدادند، دولت مرکزی افغانستان خود را به غفلت میزد.
امروز حمایت سپاه از گروههای مشخصی در افغانستان، موضوعی کاملا تثبیتشده و مشخص است. سپاه نه تنها از نیروهای نظامی در افغانستان حمایت میکند، حتی به تعدادی از رسانهها، نهادهای مدنی و احزاب سیاسی نیز کمک رسانده و آنها را تحت کنترل خود دارد. تعدادی از خیریههای افغانستان به صورت مستقیم از سپاه کمک میگیرند. البته نهادهای رسمی غیردیپلماتیک جمهوری اسلامی که در افغانستان فعالیت دارند تحت کنترل سپاه هستند.
در کنار آن بخشی از تشیع افغانستان نیز کاملا زیر نفوذ قدرتمند سپاه است تا جایی که به صورت آشکار تمامی برنامههای خود را با تقویم جمهوری اسلامی تنظیم کردهاند. نمونه واضح آن حضور بخشی از مهاجران افغان در ایران، در راهپیمایی تشییع جنازه قاسم سلیمانی و نشر کلیپهای مویه کردن افغانها به خاطر مرگ سلیمانی بود. مسلما سپاه این ابزار قدرتمند را که سالها فربه کردهاند، فراموش نکرده و در صورتی که تنشها میان ایران و آمریکا تشدید شود، این ابزار میتوانند نقش اساسی در آنچه (انتقام ایران از آمریکا) است بازی کنند، ولو دولت افغانستان تاکید کند که از خاک این کشور علیه هیچ کشور دیگری استفاده نخواهد شد و دولت افغانستان هم نخواهد گذاشت دوستان خارجیاش در این کشور مورد آماج کشور همسایه قرار بگیرد.