یکی از خبرنگاران شاغل در ایران روز چهارشنبه ۱۲ مهر در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی، خبر داد که از روز دوشنبه هفته جاری به دستور نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی، تمامی خبرنگاران و رسانهها از پیگیری مستقل ماجرای آرمیتا گراوند، دختر ۱۶ ساله مخالف حجاب اجباری که همچنان در کما است، منع شدهاند و به خبرنگاران گفته شده چه در رسانهها و چه در شبکههای اجتماعی، تنها اجازه دارند اظهارات مقامهای رسمی و حکومتی درباره وضعیت پرونده آرمیتا را بازنشر کنند.
این خبرنگار که نخواست نامش فاش شود، افزود: «وقتی از پیگیری یک پرونده منع میشویم و یکی از همکاران ما را نیز مقابل بیمارستان بازداشت میکنند، یعنی اتفاقی رخ داده است که نمیخواهند مردم از آن مطلع شوند و قصد پنهانکاری دارند. در واقع حالا باید به آن ویدیو مصاحبه والدین آرمیتا که شبیه اعتراف اجباری بود، بیشتر شک کرد و گزارشها از احتمال حمله فیزیکی به این دانشآموز به دلیل بدون حجاب بودن در مترو تهران را جدی گرفت. منتشر نشدن ویدیو دوربینهای داخل واگن مترو از لحظه بیهوش شدن آرمیتا احتمال حمله ماموران به او را بیشتر میکند.»
او همچنین اطلاع داد که از روز یکشنبه نهم مهرماه که آرمیتا گراوند در حالت بیهوشی به بیمارستان نظامی فجر تهران منتقل شد، بخش مراقبتهای ویژه و همچنین اطراف این بیمارستان تحت تدابیر شدید امنیتی و شاهد حضور پرشمار نیروهای نظامی و لباسشخصی است و ماموران سرکوبگر از توقف و پرسشگری مردم و خبرنگاران جلوگیری میکنند.
روز یکشنبه نهم مهر بود که گزارشهایی از برخورد فیزیکی «ماموران حجاببان» در ایستگاه مترو شهدای تهران با آرمیتا گراوند، دانشآموز ۱۶ ساله هنرستان عروهالوثقی، در شبکههای اجتماعی منتشر و سپس توضیح داده شد که طی درگیری بهوجود آمده به علت مخالفت آرمیتا با رعایت حجاب اجباری، ماموری او را هل داده که باعث شده است سر او به میله آهنی واگن برخورد کند و بیهوش شود.
این نوجوان سپس با حضور نیروهای اورژانس به بیمارستان نظامی فجر، متعلق به نیروی هوایی ارتش در تهران، منتقل شد که با ایستگاه مترو شهدا فاصله چندانی نداشت. خبرها درباره بیهوشی او بر اثر ضربوشتم ماموران نیز از روز دوشنبه در شبکههای اجتماعی منتشر شد. همان روز مریم لطفی، خبرنگار روزنامه شرق، در حالی که مقابل بیمارستان فجر مشغول مصاحبه با مادر آرمیتا بود، برای ساعاتی بازداشت و سپس آزاد شد.
در ادامه، انتشار گفتوگوی مادر آرمیتا با خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی که در آن با بیان عباراتی مبهم مانند «دخترم فکر کنم... فشارِ... یهخورده فشارش افتاده بود، نمیدونم چهجوری... فکر کنم، حالا گفتن که فشارش افتاده...»، تلاش میکرد این گفتوگو را به پایان برساند، بر ظن خبرنگاران و شهروندان کنجکاو درباره «اعتراف اجباری» بودن این مصاحبه که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی هم سابقه زیادی در آن دارند، افزود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اتفاقی که در نهایت باعث شد در روزهای اخیر، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی در ایران وضعیت آرمیتا گراوند را با مهسا امینی، دختر جوان کشتهشده در بازداشت ماموران گشت ارشاد جمهوری اسلامی در شهریور ۱۴۰۱ مقایسه کنند و با زدن بیش از ۳۰۰ هزار هشتگ «آرمیتا گراوند»، آن را فراگیر و به ترند اول شبکه اکس (توییتر سابق) تبدیل کنند.
بر اساس اطلاعاتی که برخی نزدیکان و همکلاسیهای آرمیتا گراوند در اینستاگرام منتشر کردهاند، این دختر ۱۶ ساله متولد تهران است، مدرک دان ۳ تکواندو دارد، نقاشی را بهصورت حرفهای دنبال میکند و پدر و مادرش اصالتا از ایل گراوند در استان لرستان و اهل شهرستان کوهدشتاند.
وبسایت ههنگاو هم خبر داده که از شامگاه سهشنبه و پس از انتشار تصویری از آرمیتای بیهوش بر تخت آیسییوی بیمارستان، ماموران امنیتی گوشی تمامی اعضای خانواده گراوند را به دلیل «ظن ارسال هرگونه تصویر» به خارج ایران، ضبط کردهاند و ملاقاتهای بخش آیسییو در طبقه اول بیمارستان فجر نیز کلا لغو شده است.
شاهزاده رضا پهلوی در پستی در شبکه اجتماعی اکس، به کما رفتن آرمیتا را تاییدی دوباره بر این مسئله دانست که «با وجود این رژیم ضدایرانی، جان فرزندان ایران هر روز و هر لحظه در خطر است». او در ادامه به روندی که حکومت مانند ماجرای مهسا امینی در «دروغپراکنی و پنهانکاری» در پیش گرفته، اشاره و تاکید کرد که مانند یک سال پیش، اکنون هم نباید به جمهوری اسلامی اجازه «لاپوشانی خشونت و جنایت» داد.
گزارشها از حمله ماموران «حجاببان» در مترو تهران در حالی منتشر شد که نشریه اینترنتی فراز اواسط مرداد، خبر داده بود که این نیروها با حقوق ۱۲ میلیون تومان در ماه قرار است برای تحمیل حجاب اجباری به زنان تذکر دهند، از ورود آنها به مترو جلوگیری کنند و آنان را به نیروی انتظامی تحویل دهند.
در هفتههای اخیر و به موازات برنامه حکومت برای اجرای لایحه «حجاب و عفاف»، گزارشهای متعددی از شدت یافتن برخورد با زنان بدون حجاب اجباری در مترو تهران منتشر شده بود.