پژوهش جدیدی نشان میدهد که انواع ژنهای نئاندرتال در انسانهای امروزی، حساسیت به درد را در دارنده آنها افزایش میدهد، و این پدیده احتمالا در بین جمعیتهایی با اصلونسب بومیان آمریکا رواج دارد.
بنا به گزارش لایو ساینس، نتایج این تحقیق سهشنبه، ۱۰ اکتبر (۱۸ مهر)، در مجله «کامیونیکیشنز بیولوژی» منتشر شده است.
این پژوهش بر سه نسخه از ژن اسسیام۹ای (SCN9A) متمرکز است. این ژن، پروتئینی را رمزگذاری میکند که مسئول انتقال سدیم به داخل سلولها است و به اعصاب تشخیص درد کمک میکند تا سیگنال ارسال کنند. افرادی که هر یک از این سه نوع ژن را دارند، به درد ناشی از برخورد با یک جسم تیز حساسترند، اما چنین حساسیتی به درد ناشی از قرار گرفتن در معرض گرما یا فشار ندارند.
پیر فاکس، متخصص ژنتیک در موسسه ملی کشاورزی، غذا و محیط زیست فرانسه و نویسنده اول این پژوهش، به لایو ساینس گفت: «در ۲۰۲۰، گروه دیگری از محققان، روی افرادی با اصلونسب اروپایی مطالعه کردند و به ارتباط این گونههای ژن نئاندرتال با افزایش حساسیت به درد، پی بردند.»
فاکس در ادامه افزود: «با گسترش این یافتهها با تحقیقات روی افرادی [از تبار مردمان منطقه] آمریکای لاتین، اینک نشان میدهیم که این گونههای ژنتیکی نئاندرتال در افراد دارای اصلونسب بومی آمریکا بسیار رایجتر است. همچنین نوع دردی را مشخص میکنیم که این گونههای ژنتیکی بر آن تاثیرگذار است و پیشتر شناختهشده نبود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در پژوهش جدید، دانشمندان نمونههای ژنتیک جمعآوریشده از بیش از پنج هزار و ۹۰۰ نفر را که در برزیل، شیلی، کلمبیا، مکزیک و پرو زندگی میکردند، تجزیهوتحلیل کردند.
تجزیهوتحلیلها نشان داد که حدود ۳۰ درصد از شرکتکنندگان دارای یکی از گونههای ژن اسسیان۹ای به نام دی۱۹۰۸جی (D1908G) بودند، و تقریبا ۱۳ درصد از شرکتکنندگان دارای دو نوع ژن دیگر به نامهای وی ۹۹۱ال (V991L) و ام۹۳۲ال (M932L) بودند که معمولا با هم به ارث میرسند.
شرکتکنندگان ساکن پرو که بالاترین نسبت دارا بودن اجداد بومی آمریکا را در میان کشورهای بررسیشده داشتنند، بیشتر احتمال داشت که حامل این گونههای ژن نئاندرتال باشند. اما شرکتکنندگان برزیلی کمترین نسبت دارا بودن اجداد بومی آمریکا را داشتند و همچنین، برخوردار از کمترین احتمال برای حمل این گونهها.
فاکس میگوید: «میدانیم که انسانهای امروزی و نئاندرتالها حدود ۵۰ تا ۷۰ هزار سال پیش با هم درآمیختند، و انسان مدرن نخستین بار حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار سال پیش از اوراسیا به قاره آمریکا رفت.»
فاکس خاطرنشان کرد: «زمانی که آستانه درد شرکتکنندگان را با قرار دادن آنان در معرض فشار، گرما یا سرما آزمایش کردیم، گونههای ژنی بر میزان حساسیت آنها به درد تاثیری نداشتند. بنابراین، گونههای ژنی نئاندرتال فقط بر واکنش آنها به فشار [چیزهایی از قبیل] سوزن تاثیر میگذارند.»
او همچنین گفت: «این احتمال نیز وجود دارد که برای نئاندرتالها و انسانهای مدرنی که نخستین بار در قاره آمریکا ساکن شدند، حمل این گونههای ژنی، نوعی مزیت برای بقا بوده باشد، اما این مزیت لزوما با میزان حساسیت آنها به درد مرتبط نبوده است.»
به گفته او، انسانهای مدرنی که نخستین بار به آمریکای شمالی رسیدند، باید شرایط سخت و سرمای محیط را تحمل میکردند و بنابراین، بعید نیست که این گونههای ژنی اثرات دیگری فراتر از [تاثیر بر میزان حساسیت به] درد داشته باشند؛ بر فرض، میتوانستند به نحوی به انسانها برای مقابله با سرما کمک کنند. به بیان دیگر، افزایش حساسیت به برخورد اجسام تیز، احتمالا فقط اثری جانبی از یک تغییر تکاملی دیگر بوده است.»
نویسندگان این پژوهش میگویند: «هنوز مشخص نیست که چرا نئاندرتالها حساسیت بیشتری به درد داشتهاند، و نیز مشخص نیست که ورود ژن اسسیان۹ایی [از نئاندرتالها به انسان امروزی] نشاندهنده مزیتی در طول تکامل انسان باشد.»