قاسم سلیمانی معمولا به عنوان شخصی «در سایه» توصیف میشود، فرماندهای موهوم که مخفیانه همه جای خاور میانه در حرکت بود تا ماموریت خویش برای برقراری اتحاد نظامی پایدار و وفادار به ایران را پی گیرد.
اما در روزهای بعد از قتل وی طی یک حمله پهپادی ایالات متحده در ماه گذشته، به یک باره تصویر چهره او همه جا ظاهر شد. پوسترها و تابلوهای تبلیغاتی عزاداری مرگ او در شهرهای بغداد، دمشق، صنعا و بیروت دیده شد، اماکنی که سلیمانی سالها را صرف آموزش و تثبیت گروههای شبهنظامی در آنها کرده بود.
در حومه جنوبی پایتخت لبنان که برای حمایت تمام قامت خویش از حزبالله، یکی از قویترین متحدان ایران، مشهور است عکسهای بسیار بزرگ از چهره این فرمانده ایرانی اکنون در خیابانها آویخته شده است.
حدود دو هفته بعد از مرگ وی، خشم حاصل از قتل سلیمانی هنوز برای هواداران حزبالله در این منطقه تازه و ملموس است. و علی رغم واشنگتن که امید دارد عواقب ماجرا تمام شده باشد بسیاری معتقدند انتقامجویی تازه آغاز شده است.
ام قاسم طارحین، که فروشگاه کوچکی در ضاحیه در جنوب بیروت دارد میگوید: «او تاثیر امریکا بر منطقه را به گونهای موفقیتآمیز محدود کرده بود. به همین خاطر او را کشتند.»
او گفت: «امریکاییها تظاهر میکنند صلحدوست و طرفدار دموکراسی هستند اما همیشه جنگ به پا کرده و ما را طوری میکشند که انگار هیچ اهمیتی ندارد. به نظرم آنها با حیوانات بهتر از ما رفتار میکنند. و این بر عهده افرادی مانند سلیمانی بود که مقابل ایشان بایستد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دنیا سلیمانی را به عنوان فردی تروریست و جنایتکار جنگی میشناختند و دلایل خوبی هم برای آن دارند. در سوریه او مسئول سازماندهی هزاران جنگجوی شیعی بود تا به کمک و تقویت نیروهای رئیس جمهور بشار اسد رفته و به حملات ویرانگر و محاصراتی دست بردند که جماعت کثیری از شهروندانی که از گرسنگی در حال مرگ بودند را به انقیاد کشید.
با این وجود در ضاحیه از او به عنوان یک نگهبان و محافظ مردم یاد میشود.
زعیتر، یک راننده ون در ارتباط با نقش سرلشکر سلیمانی در مبارزه با داعش در سوریه میگوید: «سلیمانی از تمام منطقه و نه فقط از ایران در برابر افراطیگری و تاثیرات امریکا و اسرائیل دفاع و محافظت کرد.»
او افزود: «ترور او فقط روحیه ما را قویتر خواهد کرد.»
سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس مسئول عملیاتهای خارجی سپاه پاسداران بود. ماموریت اصلی وی احداث «محور مقاومت» متشکل از گروههای شبهنظامی شیعی در منطقه بود تا به عنوان نیروهای ایران در برابر قدرت ایالات متحده و اسرائیل در خاورمیانه عمل کنند.
حزبالله که معمولا به عنوان یکی از موفقترین گروههای این دسته شناخته میشود توسط سپاه پاسداران در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی و با هدف اخراج نیروهای اسرائیلی از لبنان و تاسیس جمهوری اسلامی در این کشور به راه افتاد. در سالهای بعد حزبالله همواره متکی بر حمایت مالی و تسلیحاتی ایران بود و ادعا میکند این کمکها برای تلاشهای گروه به منظور مقابله با تجاوز اسرائیل ضروری است.
در طول این سالها، سلیمانی اتحاد و رابطه نزدیکی با حسن نصرالله، رهبر حزبالله، برقرار کرد و ظاهرا حتی چند روز پیش از مرگش نیز با او در بیروت دیدار داشته است.
در مصاحبهای نادر در ماه اکتبر سال گذشته میلادی، سلیمانی با یادآوری نقش خود در هدایت حزبالله در کنار حسن نصرالله در جنگ سال ۲۰۰۶ علیه اسرائیل گفت او در آن زمان ۳۴ روز را مشغول جنگ در خاک لبنان بوده است. نقش سلیمانی در این جنگ که منجر به با خاک یکسان شدن ضاحیه طی حملات هوایی اسرائیل شد، به عنوان نقشی حیاتی در جلوگیری از تجاوز و اشغال بیشتر اسرائیل دیده میشود.
بعد از کشتن سلیمانی، حسن نصرالله وعده داد انتقام مرگ او را با اجبار نیروهای ایالات متحده به ترک منطقه خواهد گرفت و از متحدان ایران خواست دست به کار شوند.
نصرالله با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ ایالات متحده گفت: «وقتی تابوت سربازان و افسران امریکایی به ایالات متحده برگردانده شود آنگاه دونالد ترامپ و کابینهاش خواهند فهمید واقعا این منطقه را از دست داده و بازنده انتخابات هم خواهند بود.»
انتقام خود ایران برای خون سلیمانی تنها چند روز پس از مرگ وی اتفاق افتاد. دستهای موشک به دو پایگاه ایالات متحده در عراق شلیک شد گرچه هیچ کس طی این حملات کشته نشد.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران بعد از آن گفت این حملات واکنش تهران به اقدام امریکا بوده و انتقامجویی ایران «خاتمه» یافته است و این کشور به دنبال «افزایش تنشها یا جنگافروزی» نیست. اما گروههای شبهنظامی هوادار ایران، از جمله حزبالله ممکن است انتقامجویی خود را پی گیرند.
در ضاحیه، هواداران این گروه وقوع اتفاقات بیشتری را انتظار میکشند.
زعیتر، همان راننده ون میگوید: «حمله ایران فقط شروع ماجرا بود. تنها راهی که حمله ایران خاتمه ماجرا باشد این است که نیروهای امریکایی مجبور به ترک عراق شوند چون این چیزی بود که سلیمانی میخواست.»
نصرالله در سخنرانی خویش دو روز بعد از مرگ سلیمانی گفت حمله به نیروهای نظامی ایالات متحده در منطقه آنها را مجبور خواهد کرد با «تحقیر، سرشار از ترس و شکست خورده منطقه را ترک کنند ... کما این که در گذشته هم مجبور به انجام چنین کاری شدهاند.»
حزبالله مسئول بمبگذاری انتحاری بود که مقر نیروی دریایی ایالات متحده در بیروت را در اکتبر ۱۹۸۳ ویران کرد و منجر به مرگ ۲۴۱ سرباز امریکایی شد، این گروه همچنین مسئول بمبگذاری انتحاری دیگری در همان سال در سفارتخانه ایالات متحده نیز است. نیروهای ایالات متحده سال بعد لبنان را ترک کردند.
یکی از مبارزان سابق حزبالله که از ذکر نامش خودداری کرد گفت واکنش خشمگینانه این گروه به خاطر آن است که قتل سلیمانی همانقدر که حمله علیه ایران بوده، اعلام جنگ علیه گروههای شبهنظامی هوادار آن نیز است.
مبارز سابق که اکنون گروه حزبالله را ترک کرده است گفت: «من ترور سلیمانی را به عنوان حمله به مرکز محور مقاومت میبینم. در میان هواداران حزبالله او به عنوان شخصیت شیعه مهمی شناخته میشد که قرار بود فلسطین را از اشغال اسرائیل نجات دهد.»
او افزود: «او مسئول تمام عملیاتهای نظامی گروههای شبهنظامی ایران در جنگ سوریه و در عراق بود. او همچنین اتخاذ تصمیمات مهم نظامی در یمن را بر عهده و تاثیر گسترده و پرنفوذی بر حزبالله داشت.»
اهمیت سلیمانی در ثبات اتحادیه ایران در منطقه بیشک یکی از دلایل کلیدی ترور او بود. دولت ترامپ موضع شدیدا تهاجمیتری را علیه حزبالله گرفته و تحریمهای سنگینی را علیه این گروه تحمیل کرده که باعث کم شدن منابع مالی آن شده است.
این اقدامات به علاوه ترور حافظ و حامی حزبالله توسط دولت ترامپ باعث شده هواداران و رهبران این گروه احساس کنند محاصره شدهاند.
ام قاسم طارحین میگوید: «جنگ را دوست ندارم و نمیخواهم اتفاق افتد اما اگر کسی به شما حمله کرده و بخواهد به کشورتان آسیب زند باید به مقابله علیه او برخیزید.»
© The Independent