حملات موشکی ایران علیه پایگاههای نظامی آمریکا در عراق، تلافی نمادین جمهوری اسلامی در مقابل ترور قاسم سلیمانی در روز سوم ژانویه است. آیتالله خامنهای، رهبر ایران، پیشتر گفته بود که نیروهای مسلح ایران مستقیما علیه آمریکا وارد عمل خواهند شد، و حال این اقدام تلافیجویانه انجام شده است. پیام این حمله، این است که دستگاه رهبری ایران مایل است از شدت بحران بکاهد، و توییت دونالد ترامپ در واکنش به حمله نیز حاکی از همین خواست است.
اما این بدان معنا نیست که ایران از گروههای نیابتیاش برای حمله علیه یکی از متحدان آمریکا استفاده، و سپس آن را تکذیب نکند. مشابه چنان اقدامی، در حمله روز ۱۴ سپتامبر به تاسیسات نفتی «بِقِیق» و «خُرِیص» عربستان سعودی مشاهده شد. اما حتی چنین اقدام محدود چریکی نیز اجتنابپذیر است، زیرا ایران نشان داده است که مایل به یک جنگ تمامعیار با آمریکای از نظر نظامی برتر، نیست.
بیتردید، ترور سلیمانی برای ایران تکاندهنده بود. اطمینان خاطر از این که ترامپ تحت هیچ شرایطی حاضر به جنگ نیست، با حمله به سلیمانی، از میان رفت. هرچه باشد، سلیمانی بهای محاسبه غلطش را در مورد خشم آمریکا پیرامون حملات سال گذشته ایران، با جانش پرداخت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ایران به احتمال قوی از ترور سلیمانی برای منافع سیاسیاش، به ویژه گسترش نفوذش در عراق و اقدام از طریق دولت عراق، استفاده خواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران از دولت عراق، پارلمان آن کشور، و احزاب سیاسی آن انتظار خواهد داشت که از آمریکا بخواهند تعداد ۵۲۰۰ سرباز آن کشور را از خاک عراق تخلیه کند. نیروهای آمریکا از سال ۲۰۱۴ با هدف کمک به ارتش عراق برای مقابله با داعش در این کشور مستقر بودهاند، اما از لحظهای که قاسم سلیمانی ترور شد، سربازان آمریکایی در عراق تنها در صدد دفاع از خودشان بودهاند. داعش که پس از فروپاشی به عنوان یک خلافت در پی احیای خود بوده است، یکی از طرفین پیروز در قتل سلیمانی است.
حتی اگر نیروهای آمریکا فعلا در عراق ابقاء شوند، موقعیتشان کمابیش به گروگانهایی میماند که در محوطههای غیرقابل دفاع پایگاههای نظامی عراق نگهداری میشوند. تمایل نیروهای امنیتی عراق به دفاع از پرسنل آمریکا، مورد تردید است. این امر، هفته گذشته در بیتفاوتی سربازان عراقی دیده شد که به تظاهرات کنندگان شبهنظامی طرفدار ایران اجازه دادند وارد محوطه سفارت آمریکا شوند.
ایران نیز به شرط آن که پا را از حد فرا نگذارد و آمریکا را تحقیر نکند، از بحران جاری منافع دیپلماتیک چشمگیری به دست آورده است. همین چند هفته پیش، خیابانهای ایران مملو از معترضانی بود که علیه افزایش قیمت بنزین قیام کردند و با نیروهای امنیتی درگیر شدند. به گفته سازمان عفو بینالملل، در آن برخوردها دستکم ۳۰۴ نفر کشته شدند. چه کسی باور میکرد که تظاهرات گسترده بعدی در شهرهای ایران، تجمع میلیونها نفر برای تشییع جنازه دومین فرد مهم در دستگاه رهبری ایران باشد که هدف ترور قرار گرفته است؟
این سوگواران، خواهان انتقام علیه آمریکا بودهاند. تظاهرات کنندگان، پیشتر، دستگاه رهبری کشور را برای هدر دادن منابع کشور در ماجراجوییهای خارجی مانند آنچه توسط سلیمانی انجام میشد، سرزنش میکردند. مشکل میتوان قضاوت کرد که داعش تا چه حد از قِبَلِ بالاگرفتن بحران اخیر، مشروعیت یافته است، اما موضع این گروه در داخل (ایران)، به گونهای تقویت شده است که میتواند روزهای دشوار ناشی از تحریمهای آمریکا را بدون نگرانی از قیام مردمی تحمل کند. در عراق، بسیاری از ترور سلیمانی – مردی که (نیروهای تحت هدایت و حمایت او. م.) از ماه اکتبر، اعتراضات مردم آن کشور را در مورد نبود کار و فساد دولت سرکوب کرده بود- خشنود شدهاند. در آن اعتراضها، حدود ۵۰۰ نفر کشته و ۲۰ هزار نفر مجروح شدهاند.
اما فرش از زیر پای معترضان عراقی نیز کشیده شده است، زیرا دخالت آمریکا در عراق از محدوده دخالتهای ایران فراتر رفته است. معترضان، متهم خواهند شد که به دولتی حمله میکنند که در صدد دفاع از حق حاکمیت عراق است. هیچیک از رهبران عراق مایل نیستند به دیده هوادار ایالات متحده نگریسته شوند. در این میان، شبهنظامیان طرفدار ایران نیز خود را گروهی وطنپرست عنوان خواهند کرد، نه افراد تحتالحمایه ایران.
سلیمانی، در مرگ، به مراتب بیش از دو دهه فرماندهی نیروی قدس – بازوی فرامرزی سپاه پاسداران – به جمهوری اسلامی خدمت کرد. از منظر ایالات متحده، ترور او نتیجهای منفی بهبار آورده است، و ایران و متحدان منطقهایاش را بیش از پیش قدرتمند ساخته است.
© The Independent