کیفیت فنی نازل دربی تهران برای سکوت دو باشگاه کافی نبود. ۴۸ ساعت پس از تساوی ملالآور، پس از یک «هیچ» بزرگ، استقلال و پرسپولیس همچنان به بازی خود در بیانیهها و شکواییههای بیاساس ادامه دادهاند.
ادارهکنندگان این باشگاهها هیاهو و هیجان را نه در زمین فوتبال، بلکه در تولید انبوهی از خبر پدید میآورند؛ با موضعگیری تند علیه یکدیگر به رغم مالکیت مشترک دولتی. طنزآلود و مضحک و تکراری شده است که استقلال و پرسپولیس با مالکیت غیرقانونی مشترک و با بلعیدن سرمایه هواداران در بازار پایه فرابورس و ارائه فوتبالی که تماشایش دشوار و مایه ناامیدی از رشد کیفیت فوتبال در ایران است، خارج از زمین فوتبال به یکدیگر حمله میکنند.
جدل خارج از میدان مدیران تحمیلی دولت بر استقلال و پرسپولیس، جریانی برای توجیه کیفیت نازل باشگاهداری و فوتبال، توجیه ناکامی و حذف و محرومیت در آسیا و سروصدایی بیهوده برای ایجاد جذابیت جعلی است. کاری که در میدان مسابقه انجام نشده، هیجان و هیاهویی که در متن بازی از آن خبری نیست، با تیترهای درشت و اغراقآمیز و خبرسازی انجام میشود. جنجالی بیهوده جانشین فوتبال شده است.
فوتبال ایران به بیاعتباری دچار شده است. این بیاعتباری را ادارهکنندگان آن به فوتبال و چهرههایش تحمیل کردهاند. از این رو، داور نیز نزد تماشاگر معتبر نیست، تشکیلات داوری فدراسیون فوتبال نیز اعتبار ندارد و دربارهاش هزار و یک تردید پدید میآید، کمیته انضباطی فدراسیون هم مرجع معتبری نیست که تصمیماتش، تماشاگر یا حتی خود باشگاهها را قانع کند و این بیاعتباری چنان شدت گرفته است که در همهمه فوتبال، هیچکس صدای دیگری را نمیشنود و فقط در اظهارنظرهای حقبهجانب، به یکدیگر میتازند.
پس از دربی، موعود بنیادیفر، داور دربی، که برای نخستین بار از کمکداور ویدیویی در دربی استفاده میکرد و نشان میداد که در استفاده از این تکنولوژی آمادگی ندارد، دچار مشتی اتهام شده است. روشن است که فدراسیون فوتبال و کمیته داوران نمیتواند روابطی سالم در فوتبال پدید آورد و هر تصمیم و رای را بیاعتبار میکند. نهادی که مسئولیت اولش ایجاد اعتماد است، خود مظهر بیاعتمادی شناخته میشود.
شکایتهای استقلال و پرسپولیس علیه یکدیگر و داور و گزارشگر تلویزیون و زمین و زمان، نمیتواند چیزی را در جریان بازی تغییر دهد. طرح چنین شکایتهایی، در فوتبال حرفهای مرسوم نیست. از این گذشته، بسیاری از موارد طرحشده در شکایتها، حتی از قابلیت و اهمیت بررسی برخوردار نیست و فقط میتواند مایه سرگرمی باشد که سرگرمی جذابی هم نیست.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در سالهای اخیر و بهویژه پس از خیزش سراسری مردم ایران و میزانی از بیاعتباری اجتماعی که بر عرصه فوتبال نیز تاثیر گذاشته است، جدلهای خبرساز باشگاهها برای تماشاگران حتی کارکرد سرگرمی روزمره و کریخوانی ورزشی هم ندارد و حتی مخاطبان فوتبال را از تعلقخاطر به فوتبال دور میکند.
پرسپولیس و استقلال پس از بازی، علیه بازیکنان حریف به کمیته انضباطی شکایت کردهاند و با هر شکایت جدید، به شکایت باشگاه رقیب پاسخ میدهند. این رویکرد، رفتاری خارج از عرف و احتمالا بینتیجه، استکه جز توجیه آنچه در زمین نمایش دادند که صرفا پدیدهای شبیه به مسابقه فوتبال بود، دلیل دیگری ندارد.
حساسیتهای دربی از دیرباز به افت کیفیت بازی منجر میشده است، اما این توجیه نمیتواند همواره کاربرد داشته باشد. دربی چون بیشتر دیده میشود، درباره کیفیت نازل فنی آن بیشتر بحث درمیگیرد، وگرنه کیفیت سایر بازیهای لیگ نیز که بینندگان تلویزیونی و تماشاگر کمتری دارند، چندان تفاوتی با دربی ندارد و کیفیت واقعی فوتبال ایران، همان است در دربی به چشم میآید.
سوءمدیریت ویرانگر و تصمیمهای غلط در باشگاهداری دولتی و مدیران تحمیلی، نمیتواند سازنده جریان رشد فنی در فوتبال ایران باشد و بدیهی است که آنچه به جا میماند، همین تصویر زشت از فوتبال باشد؛ به اضافه خشونتهای رفتاری بعد از بازی و موضعگیریهای تند و زننده.
دربی تمام شده است، اما بازی ملالآور، از میدان به رسانهها کشیده شده و استقلال و پرسپولیس شبیه به ضربالمثل «خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی«، به جریانسازی پوشالی برای هیچ ادامه میدهند. شادی افشین پیروانی و جواد نکونام در فوتبالی ملالآور که چیزی برای شادی نداشت، سوژه داغ بعد از دربی است؛ سوژهای همینقدر بیمایه از بزرگترین بازی سال.