نفتالی بنت که در سال‌های ۲۰۲۱-۲۰۲۲ نخست‌وزیر اسرائیل بود، طی یادداشتی ضمن انتقاد از رویه آمریکا و متحدانش در مقابل جمهوری اسلامی، آن‌ها را به موضع‌گیری شفاف در قبال این رژیم فرا خوانده و نوشته است تهران باید هزینه جنگ‌افروزی‌هایش را پرداخت کند. متن این یادداشت که در وال استریت ژورنال منتشر شده، از این قرار است:

حماس و جهاد اسلامی با حمایت جمهوری اسلامی هزار و ۲۰۰ اسرائیلی را در هفتم اکتبر قتل‌عام کردند و درنتیجه جنگی تمام‌عیار در غزه رخ داد. حزب‌الله نیز که تحت حمایت جمهوری اسلامی قرار دارد، از آن زمان تاکنون هزار موشک به مناطق شمال اسرائیل پرتاب کرده است. حوثی‌های تحت حمایت این رژیم در یمن به کشتی‌ها در کانال سوئز حمله می‌کنند و آن‌ها را می‌ربایند که تهدیدی برای یکی از حیاتی‌ترین آبراه‌های جهان است. شبه‌نظامیان در سوریه و عراق با حمایت جمهوری اسلامی به پایگاه‌های ایالات متحده آمریکا حمله می‌کنند و مثل همیشه کشورهای میانه‌رو عرب را تهدید می‌کنند. ‌

نکته چیست؟‌ رژیم جمهوری اسلامی در مرکز بیشتر مشکلات خاورمیانه و فعالیت‌های تروریستی جهانی قرار دارد. با وجود این، کسی آن را حس نمی‌کند. این رژیم در ۴۵ سال گذشته منبع جنگ، وحشت و رنج بی‌پایان در سراسر جهان بوده است. به نظرم دیگر کافی است. این امپراتوری شیطانی باید سرنگون شود.  

اواخر دهه ۱۹۸۰ جمهوری اسلامی راهبردی ساده و درعین حال هوشمندانه در پیش گرفت؛ در سرتاسر خاورمیانه نیروهای نیابتی تروریست تشکیل داد و به حمایت مالی، آموزش و تامین اسلحه برای آنان پرداخت تا آن‌ها کار کثیف جنگیدن و مردن را برایشان انجام دهند.

جنگی تاحدی مستقیم بین جمهوری اسلامی و اسرائیل درحال وقوع است. این رژیم دائم از طریق نیروهای نیابتی خود در مناطقی مانند لبنان، سوریه، عراق، غزه و یمن به اسرائيل حمله می‌کند. واحد خشن نیروی قدس به سراسر جهان وحشت صادر می‌کند. نیروهای تروریست نیابتی جمهوری اسلامی با هر عنصر میانه‌رو در خاورمیانه جنگ به راه انداخته‌اند. بارها به آرامکو، شرکت نفت سعودی، امارات متحده عربی، کردها و اسرائیل حمله کرده‌اند. اما جالب‌ترین قسمت ماجرا این است که تا حد زیادی بهای هیچ‌کدام از این [جنگ‌افروزی‌ها] را پرداخت نکرده است.

جنگ سرد تازه‌ای در خاورمیانه درحال وقوع است. در یک طرف، امپراتوری فاسد، بی‌کفایت و توخالی جمهوری اسلامی -‌ شبیه به اتحاد جماهیر شوروی دهه ۱۹۸۰- قرار دارد و در سوی دیگر، دموکراسی پررونق، آزاد و قدرتمند اسرائيل (و متحدانش) که یادآور ایالات متحده آمریکا در جنگ سرد اصلی است.  

در ژوئن ۲۰۲۱ که نخست‌وزیر شدم تصمیم گرفتم این [وضعیت] را تغییر بدهم. به سه رئیس امنیتی خود – سران نیروهای دفاعی اسرائيل، موساد و شین‌بت – گفتم در صورتی که به‌لحاظ منطقی امکان‌پذیر باشد، هدفم اجتناب از درگیری محلی با حزب‌الله و حماس و درعوض، متمرکز کردن منابع امنیت ملی اسرائیل بر تضعیف دشمن اصلی‌ ما – جمهوری اسلامی ایران – است.  

برای تضعیف جمهوری اسلامی راه‌های زیادی وجود دارد:‌ توانمندسازی مخالفان داخلی، اطمینان از اتصال اینترنت هنگام شورش‌ها علیه این رژیم، تقویت دشمنان آن، افزایش تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی، اما اسرائیل نمی‌تواند و نباید به‌تنهایی به این کار مبادرت کند. ایالات متحده آمریکا باید رهبری این تلاش‌ها را به عهده بگیرد. این کار نیازی به راه‌اندازی جنگ تمام‌عیار ندارد، همان‌طور که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی درنتیجه جنگ تمام‌عیار نبود. اتحاد جماهیر شوروی دراثر فساد داخلی و فشار خارجی از طرف ایالات متحده آمریکا فروپاشید.

در مقام نخست‌وزیر درمورد جمهوری اسلامی تصمیم دیگری گرفتم. به نیروهای امنیتی اسرائیل دستور دادم که تهران را برای حمایت از ترور به پرداخت هزینه مجبور کند. مصونیت از مجازات کافی است. بعد از اینکه جمهوری اسلامی در فوریه ۲۰۲۲ دو حمله نافرجام پهپادی به اسرائیل انجام داد، اسرائیل یک پایگاه پهپادها را در خاک ایران منهدم کرد. در مارس ۲۰۲۲ واحد تروریستی جمهوری اسلامی برای کشتن گردشگران اسرائیلی در ترکیه اقدام کرد که شکست خورد، و اندکی بعد فرمانده همان یگان در تهران ترور شد.

معلوم می‌شود مستبدان حاکم بر ایران از آنچه که انتظار داریم، آسیب‌پذیرترند. آن‌ها شادمانه دیگران را می فرستند تا برایشان بمیرند. اما وقتی در خانه ضربه می‌خورند، ناگهان ترسو می شوند.

آمریکا و اسرائیل برای سرنگونی رژیم شرور ایران باید هدفی روشن تعیین کنند. این امر هم امکان‌پذیر است و هم برای ایمنی و امنیت خاورمیانه و کل جهان متمدن ضرورت دارد.