نشریه پولیتیکو روز شنبه ۳ فوریه (۱۴ بهمن) در گزارشی به موضوع رویارویی احتمالی جمهوری اسلامی ایران و آمریکا پرداخت و این سوال را مطرح کرد که آیا دو کشوری که میگویند خواهان جنگی تمامعیار نیستند، ممکن است خود را در حال لغزش به سمت جنگی فاجعهبار ببینند و دریابند که حوادث اجتنابناپذیر به سویی رفته است که دیگر توانایی توقفشان را ندارند؟
نویسنده در پاسخ به این سوال، مینویسد که بروز چنین اتفاقی کاملا محتمل است و در حال حاضر، هم رئیسجمهوری آمریکا و هم رهبر جمهوری اسلامی آشکارا با چنین مشکلی دستوپنجه نرم میکنند.
این تحلیل پس از مرور وقایع از جمله کشته شدن سربازان آمریکایی در اردن در جریان حمله گروه شبهنظامی وابسته به جمهوری اسلامی، به حمله تلافیجویانه آمریکا به تاسیسات گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در عراق و سوریه میپردازد و به نقل از جو بایدن مینویسد: «فکر نمیکنم ما به جنگ گستردهتری در خاورمیانه نیاز داشته باشیم. من دنبال چنین موضوعی نیستم.»
این گزارش سپس به مواضع مقامهای جمهوری اسلامی اشاره میکند که به نظر میرسد از جنگ پرهیز میکنند؛ همانطور که ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران، تاکید کرد که تهران «در تصمیمگیری گروههای مقاومت دخالتی ندارد».
به عقیده نویسنده مطلب، به نظر میرسد که بهرغم ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر حمایت نکردن از شبهنظامیانی که در حال حاضر به اهداف آمریکایی، اسرائیلی و غربی از یمن تا سوریه و لبنان حمله میکنند، تهران و واشنگتن در حال حاضر درگیر جنگی در سطح پایین شدهاند و خود را در معرض درگیری گستردهتری قرار دادهاند که بههیچوجه مایل نیستند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برای آمریکا، حمله پهپادی ۲۸ ژانویه به سربازانش در اردن یک تصویر غمانگیز دیگر از خطر باقی ماندن نیروهای این کشور در سراسر جهان است که گاهی اوقات ماموریت مشخصی نیز ندارند. در حال حاضر، ایالات متحده آمریکا حدود ۲۵۰۰ سرباز در عراق دارد که ارتش عراق را آموزش میدهند، ۹۰۰ نفر دیگر در سوریه و چند صد نفر در اردن برای جلوگیری از بازگشت داعش مستقر شدهاند. هر یک از آنها یک قربانی بالقوهاند، و هرگونه آسیب به آنها ممکن است به بروز درگیری در آینده منجر شود.
در سوی دیگر، برای جمهوری اسلامی ایران، اقدام تلافیجویانه آمریکا نمونهای از خطر اداره گروههای نیابتی در جبهههای متعدد است که تهران شاید دیگر نتواند آنها را بهطور کامل هدایت کند. در شرایطی که به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر از حمله به داخل مرزهایش جلوگیری کرده است، بایدن میگوید که به حملات ادامه خواهد داد و جمهوری اسلامی ایران ممکن است متوجه شود که در صورت کشته شدن تعداد بیشتری از آمریکاییها، سرنوشت نهایی این کشور را یک گروه شبهنظامی عراقی یا سوری تعیین خواهد کرد.
به عبارت دیگر، برای هر دو کشور، رویدادها مانند ماشهای است که با کوچکترین فشاری کشیده میشود. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن، این هفته چنین موضوعی را تصدیق کرد و گفت: «ما حداقل از سال ۱۹۷۳ و احتمالا حتی قبل از آن، با وضعیتی به خطرناکی آنچه اکنون در سراسر منطقه شاهدیم مواجه نبودهایم.»
با این حال، به نظر میرسد که مشکل واشنگتن فراتر از ایران و خاورمیانه است. به گفته استفان ورتهایم، نویسنده کتاب «فردا، جهان: تولد برتری جهانی ایالات متحده آمریکا»، حضور آمریکا بدون هیچ راهبرد روشنی، در خاورمیانه، اروپا و اقیانوسیه گسترش یافته است. این در حالی است که صنایع دفاعی این کشور آمادگی چندانی ندارد و سیاست داخلیاش نیز قطبی و در مواردی فلج شده است. چنین موضوعی باعث ایجاد اختلاف در هر دو حزب سیاسی میشود؛ همانطور که هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها سوالهایی در مورد تعهد بیش از حد آمریکا به کمکهای خارج از کشور مطرح کردهاند.
ورتهایم بر این باور است که از زمان پایان جنگ سرد، ایالات متحده آمریکا در مورد ادامه نقش پلیس جهانی بیش از حد عادی عمل کرده و خطرات و هزینه حضور نیروهای آمریکایی را درک نکرده است.
او با اشاره به این «وضعیت سردرگمی راهبردی» میافزاید که نمونه آن را میتوان در پاسگاه «برج ۲۲» دید که روز یکشنبه هدف حمله قرار گرفت، اما حتی بسیاری از کارشناسان امنیت ملی از وجود آن اطلاعی نداشتند.
این تحلیلگر در مورد خطرات نگهداری نیروهای آمریکایی در منطقهای که کانون سیاست دولت نیست، هشدار میدهد و میافزاید: «دولت بایدن روی کار آمد تا خاورمیانه را در اولویت قرار دهد، بدون اینکه تلاش کند آمریکا را از روابط گسترده امنیتی و مواضع نظامیاش در منطقه جدا کند.»
در ادامه گزارش پولیتیکو تاکید شده است که این فقط تعداد نیروهای آمریکایی یا محل استقرار آنها نیست که بر تنشها افزوده است بلکه پس از جنگ عراق در سال ۲۰۰۳، حضور راهبردی آمریکا در منطقه از ابعاد زیادی مورد توجه قرار گرفت. حمله به عراق موجی از مخالفت با آمریکا را در پی داشت و گروههای نیابتی شبهنظامی تحت حمایت جمهوری اسلامی از جمله کتائب حزبالله، سالها است که به نیروهای آمریکایی در منطقه بهویژه در عراق حمله میکنند.
این تنشها از زمان حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل بسیار بیشتر شده و درگیریهای تقریبا روزانه بین گروههای شبهنظامی تحت حمایت جمهوری اسلامی و نیروهای غربی و اسرائیلی در سراسر منطقه به وجود آورده است. سوال بزرگی که اکنون وجود دارد این است که جمهوری اسلامی چقدر بر این گروههای شبهنظامی کنترل دارد.
برخی ناظران، از جمله افرادی که معتقدند جو بایدن باید تهاجمیتر با تهران رفتار کند، معتقدند جمهوری اسلامی رهبری فعال نیروهای نیابتی در منطقه را بر عهده دارد. با این حال، برخی دیگر میگویند که در مورد کنترل جمهوری اسلامی بر گروههای شبهنظامی همسو اغراق شده است.
به اعتقاد برخی تحلیلگران، همانطور که حمله پهپادی ۲۸ ژانویه نشان داد، جمهوری اسلامی در معرض این خطر قرار دارد که نیروهای نیابتیاش ممکن است بهنحوی عمل کنند که انتقامجویی مستقیم علیه منافع تهران را برانگیزند.
در پاسخ به کشته شدن سه سرباز آمریکایی در حملهای که گفته میشود از سوی کتائب حزبالله صورت گرفته بود، واشنگتن عملیات تلافیجویانه را آغاز کرده است. پیشبینی میشود بایدن در حالی که ۹ ماه دیگر تا انتخابات ریاست جمهوری فاصله دارد و رقیب احتمالیاش، دونالد ترامپ، او را به «ضعف و تسلیم» متهم کرده است، بخواهد پاسخی بدهد که به گفته بلینکن احتمالا «چند سطحی، مرحله به مرحله و پایدار خواهد بود».
در روزهای پس از حمله پهپادی ۲۸ ژانویه، به نظر میرسد که هم تهران و هم کتائب حزبالله با نگرانی از لبه پرتگاه عقبنشینی میکنند. کتائب حزبالله روز سهشنبه اعلام کرد که تمام حملات به نیروهای آمریکایی را متوقف میکند و این نشان میدهد که دولتهای عراق و جمهوری اسلامی ایران تحت فشار قرار دارند که حملات به نیروهای آمریکایی به پایان برسد.
منتقدان جمهوریخواه بایدن حملات تلافیجویانه را «بیش از حد ملایم» خوانده و گفتهاند که رئیس جمهوری باید از اقدام ترامپ و حمله پهپادی الگو بگیرد که به کشته شدن قاسم سلیمانی در سال ۲۰۲۰ در بغداد منجر شد. این در حالی است که برخی معتقدند واقعا مشخص نیست که کشته شدن قاسم سلیمانی تا چه اندازه بازدارنده بوده است زیرا نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی همچنان به فعالیتهایشان ادامه دادهاند و بار دیگر مطرح شدهاند.
در واقع، جمهوری اسلامی در حال حاضر نیروهای نیابتی بیشتری دارد که منتظرند اقدام به حمله کنند و ایالات متحده آمریکا نیروهای زیادی در تیررس حمله آنها دارد. در چنین شرایطی خطر وقوع جنگی گسترده احساس میشود.