نتایج یک پژوهش آماری با عنوان «ارزشها و نگرشهای ایرانیان» که آبان ۱۴۰۲ انجام شده، نشان میدهد که سیاستمداران از نظر اعتماد عمومی به آنها در پایینترین سطح قرار دارند. بر مبنای این پیمایش، میزان اعتماد عمومی به پزشکان، معلمان و استادان دانشگاه از دیگر اقشار و اصناف بیشتر است.
مصطفی معین، وزیر سابق علوم، در همایشی با عنوان «سلامت روان و رسانه» به نتایج این پیمایش استناد کرد و گفت که بیاعتمادی در سطح عمومی جامعه ایران به ۸۱ درصد میرسد و بیاعتمادی به نهادهای حکومتی ۶۰ درصد و به رسانهها اعم از صداوسیما، روزنامهها و سایتها بین ۶۰ تا ۷۰ درصد است.
وزیر سابق علوم شرایط كنونی جامعه ایران را پرچالش و بحرانی ارزیابی كرد و «بیكاری، ناامیدی به آینده، كاهش سرمایه اجتماعی، نبود اعتماد عمومی، بیتفاوتی اجتماعی، ضعف اخلاق عمومی، امنیت روانی و اجتماعی و نقض حقوق اساسی و شهروندی» را مهمترین چالشهای اجتماعی ایران خواند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
معین در ادامه سخنانش، اذعان کرد که بحرانهای فراگیر مانند «فقر و نابرابری، ناامیدی، نقض حقوق بشر و آموزش بیکیفیت» باعث شدهاند که اختلالات روانی در جامعه ایران افزایش پیدا کند.
پیشتر سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، نیز تایید کرده بود که «ناامیدی وحشتناک سراسر جامعه را فراگرفته است» و مردم از آنجا که میبینند در «حاکمیت انعطافناپذیر» چیزی تغییر نمیکند، مهاجرت میکنند.
نتایج یک نظرسنجی در رصدخانه مهاجرت ایران نشان میدهد که «بیثباتی اقتصادی، شیوه حکمرانی و مملکتداری، ناامیدی از آینده، امید به زندگی بهتر در خارج از کشور، وضعیت آزادیهای فردی و اجتماعی و کیفیت بهتر زندگی در خارج از ایران» از مهمترین عوامل موثر بر تمایل ایرانیان به مهاجرتاند.
مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور که پس از وقوع انقلاب اسلامی آغاز شد و در طول بیش از چهار دهه گذشته همواره ادامه یافت، در دو سال اخیر ابعاد وسیعتری یافته است؛ به طوری که افراد از طیفهای مختلف به ترک سرزمین مادریشان وادار شدهاند. در این میان، مهاجرت نخبگان به دلیل پیامدهایی که برای جامعه دارد، بیشتر در کانون توجه قرار میگیرد.
مقامها و رسانههای جمهوری اسلامی از یک سو مهاجرت نخبگان را کمتعداد و بیاهمیت جلوه میدهند و از سوی دیگر به روشهای گوناگون از اخذ هزینه میلیونی بابت آزادسازی مدارک گرفته تا برخوردهای سلبی، میکوشند مانع خروج دانشگاهیان و نخبگان از ایران شوند.
بهتازگی، سلمان سید افقهی، قائممقام بنیاد ملی نخبگان، خبر داد که این بنیاد در همکاری با پلیس، با دفاتر مهاجرتی که به گفته او در «مهاجرت سازمانیافته نخبگان» نقش دارند، برخورد خواهد کرد. او همچنین از کنترل ورود و خروج نخبگان با همکاری پلیس گذرنامه خبر داد و در عین حال مدعی شد که نباید از مهاجرت نخبگان «بحران» ساخت.
این مقام دولتی در ادامه افزود که دفاتر مهاجرتی که امور مهاجرت نخبگان را انجام میدهند، «یقینا از یک سیستم تامین مالی میشوند». افقهی آمارهای رسمی مهاجرت پزشکان را نیز تکذیب کرد و مدعی شد که مهاجرت پزشکان از ایران در چند سال اخیر نهتنها بیشتر نشده، بلکه «سیر نزولی» داشته است.
پیشتر روزنامه دولتی ایران پیشنهاد کرده بود که دولت از نخبگانی که میخواهند از ایران خارج شوند، بابت استفاده از امکانات کشور «مالیات سنگین» بگیرد.
دولت جمهوری اسلامی با افزایش چندین برابری هزینه آزادسازی مدارک دانشگاهی و لغو آزمونهای آیلتس نیز میکوشد مانع مهاجرت نخبگان شود.
روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران، تابستان امسال ادعا کرد بیشتر مهاجران ایرانی در خارج کشور نخبه نیستند بلکه «لمپنهاییاند که در خلافکاری حدومرز ندارند».
واکنشها و اظهارنظرهای مقامها و رسانههای حکومتی آشکارا استاندارد دوگانه آنها در برخورد با موضوع مهاجرت نخبگان را اثبات میکند. صرفنظر از اینکه حکومتیها به تلاش برای بیاهمیت نشان دادن مهاجرت نخبگان و برخوردهای پلیسی با آنان ادامه میدهند، گزارشهای آماری از مهاجرت گسترده ایرانیان خبر میدهند.
بر مبنای آمار رسمی، حدود چهار میلیون ایرانی در خارج از ایران زندگی میکنند. دادههای غیررسمی نیز از مهاجرت حدود هشت میلیون ایرانی حکایت دارد. پیمایش رصدخانه مهاجرت ایران در میان ایرانیان خارج کشور در سال ۱۴۰۱ نشان میدهند که بهرغم وعدههای پیاپی مقامهای حکومتی، تنها ۱۴ درصد افراد برای بازگشت به ایران تصمیم قطعی دارند و ۶۲ درصد بههیچعنوان نمیخواهند بازگردند. همچنین بیش از ۹۰ درصد آنها وعدههای حاکمیت را در خصوص استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور باور ندارند.
رصدخانه مهاجرت ایران پیشتر با استناد به آمار دریافتی از اداره کل گذرنامه گزارش داده بود که بین سالهای ۱۳۸۰ تا مرداد ۱۳۹۹، نزدیک به ۳۷ درصد رتبههای ۱ تا ۱۰۰۰ آزمون سراسری، اعضای بنیاد ملی نخبگان و المپیادیها ایران را ترک کردند و فقط چهار درصد آنها به ایران بازگشتند.
بررسیهای این سازمان نشان میدهد که در حال حاضر، ۳۷ درصد برندگان المپیادهای دانشآموزی، ۲۵ درصد اعضای بنیاد نخبگان و ۱۵ درصد رتبههای زیر هزار کنکور سراسری خارج از ایران زندگی میکنند.