مولوی عبدالکبیر، معاون سیاسی نخستوزیر طالبان، روز یکشنبه ۱۳ اسفند (سوم مارس) در دیدار با شماری از ساکنان شهرستان نازیان استان ننگرهار در شرق افغانستان ادعا کرد که شاخه خراسان داعش بهکل نابود شده است و تمام مردم افغانستان بهویژه ساکنان ننگرهار از «شر» داعش نجات یافتهاند.
این چندمین بار است که معاون سیاسی نخستوزیر طالبان ادعای سرکوب کامل گروه داعش را مطرح میکند؛ ادعایی که با واقعیتها در افغانستان و میزان تهدیدهای این گروه همخوانی ندارد.
ننگرهار و کنر، دو استان با اکثریت جمعیت پشتونتبار، محل رشد داعش در افغانستان بود و در این استانها، میان داعش و نیروهای حکومت پیشین افغانستان و داعش و طالبان درگیریهای خونینی رخ داده است.
نیروهای آمریکایی با حمایت هوایی از نیروهای ارتش افغانستان برای سرکوب داعش در ننگرهار اقدام کردند و موفق شدند تلفات سنگینی به داعش وارد کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
داوود مزمل، استاندار طالبان در بلخ هم که اسفندماه گذشته در حمله مهاجم انتحاری داعش در دفتر کارش کشته شد، در ننگرهار به «قصاب داعش» مشهور بود. این فرمانده طالبان در ننگرهار در دوران حکومت پیشین افغانستان، نبردهای متعددی را علیه داعش رهبری کرده بود. در کانال آب درونته ننگرهار هم تعداد زیادی جسد کشف شد که گفته میشد متعلق به افراد مظنون به عضویت در داعش بودند.
داعش خراسان جدیترین تهدید برای رژیم طالبان محسوب میشود و این قابلیت را دارد که از فرماندهان ناراضی و نیروهای افراطی طالبانی که فکر میکنند رهبران کنونی این گروه به «آرمانهای جهادی» خیانت کرده و در تلاش برای برقراری روابط با آمریکا و غرباند، سربازگیری کند. طالبان هم که از نفوذ و سربازگیری داعش از نیروهایشان نگراناند، میکوشند صفوفشان را از نیروهای افراطی پاکسازی کنند.
با فروپاشی حکومت افغانستان، طالبان با باز کردن در زندانها، صدها جنگجوی داعش را هم از بند رها کردند که حالا قادر نیستند آنها را ردیابی و کنترل کنند. آنان در گوشه و کنار افغانستان پراکنده شدهاند و با نفرتی که از طالبان دارند، برای اجرای عملیات علیه طالبان و غیرنظامیان آمادگی دارند.
داعش در افغانستان بر خلاف عراق و سوریه، به جنگ میدانی و جبههای با طالبان تمایل ندارد. مرور حملات این گروه در افغانستان هم نشان میدهد که در برخوردها، عموما از نیروهای انتحاری، کار گذاشتن مواد منفجره، حملات چریکی مسلحانه و انفجاری استفاده کردهاند. برای مثال در آبان ۱۴۰۱، نیروهای داعش به مینیبوس حامل کارکنان پزشکی طالبان در هرات حمله کردند که در این حمله پنج نفر کشته شدند. در چندین مورد دیگر هم به خودروهای طالبان شلیک کرده یا داخل آنها نارنجک انداختهاند.
داعش خراسان در دوران حکومت طالبان مسئولیت «خونینترین و مرگبارترین» حملات به غیرنظامیان بهویژه اهل تشیع و هزارهها را پذیرفته است و طالبان هم نتوانستهاند این حملات داعش را مهار کنند.
داعش در دیماه مسئولیت اجرای حملاتی در ایران و افغانستان را بر عهده گرفت. ۱۴ دی دو مهاجم انتحاری داعش به چهارمین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران، در کرمان حمله کردند. در این انفجار بیش از ۹۰ تن کشته شدند؛ آنچه ناتوانی امنیتی جمهوری اسلامی ایران برای دفع حملات داعش را آشکار کرد. هفدهم دی هم داعش مسئولیت حمله به مینیبوس حامل مسافران در دشتبرچی در غرب کابل را بر عهده گرفت. در این حمله دستکم ۲۵ تن از هزارهتباران افغانستان هدف قرار گرفتند.
حملات اخیر داعش نشان میدهد که این گروه جدیترین تهدید تروریستی در منطقه است. جمهوری اسلامی ایران به رژیم طالبان امید زیادی بسته بود و فکر میکرد این گروه تهدید داعش در مرزهای شرقی ایران را دفع میکند، اما به نظر نمیرسد طالبان برای مصون نگه داشتن مرزهای شرقی ایران از شر داعش تدابیر خاصی اندیشیده باشند.
افغانستان تحت حاکمیت طالبان به کشوری بدل شده است که تروریستهای مستقر در آن امنیت کل منطقه را تهدید میکنند. هفته گذشته سرگئی شویکو، وزیر دفاع روسیه، گفت که افغانستان بزرگترین تهدید برای کشورهای آسیای میانه است و در طول سال گذشته، شمار جنگجویان داعش ۱۵ درصد افزایش یافته که هدف اصلی آنها، گسترش ایدئولوژیهای افراطی و فعالیتهای خرابکارانه در مناطق مرزی افغانستان با کشورهای آسیای میانه است. حدود سه هفته قبل هم، نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت روسیه، ادعا کرد که دستکم ۲۰ سازمان تروریستی و بیش از ۲۳ هزار ستیزهجو در افغانستان حضور دارند. او آمریکا را مسئول وضعیت کنونی در افغانستان دانست.
بر اساس چندین گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد، تروریستهای وابسته به القاعده، داعش، تحریک اسلامی ازبکستان، جماعت انصارالله، تحریک طالبان تاجیکستان، تحریک طالبان پاکستانی، جیش محمد و سپاه صحابه در افغانستان مستقر شدهاند. این گروهها نگراناند که طالبان در معاملاتی پنهانی، آنها را به کشورهای منطقه تحویل دهند و این نگرانی احتمال متحد شدن این گروهها با داعش را بالا میبرد.
شاخه خراسان دولت اسلامی (داعش) این ظرفیت را دارد که از شهروندان افغانستان، آسیای میانه و آسیای جنوبی سربازگیری کند و امکان به کارگیری این نیروها در حملات تروریستی در سطح منطقه وجود دارد.
قدرتمند شدن شاخه خراسان داعش در افغانستان یک ناکامی امنیتی بزرگ برای طالبان قلمداد میشود و به همین دلیل است که این گروه میکوشد خطر داعش را اندک جلوه دهد تا به جهانیان بقبولاند که توانسته است امنیت را در جغرافیای افغانستان برقرار و حملات گروههای تروریستی را دفع کند.