از وعدههای کلیدی بوریس جانسون به حامیان برگزیت، این بود که بریتانیا با خروج از اتحادیه اروپا خواهد توانست مهاجرت براساس امتیاز مانند استرالیا راه بیاندازد و بدان ترتیب، کنترل مرزهای خود را «میتوانیم باز پس بگیریم.» برگزیت، اگر یک معنی داشته باشد، همانا نظام امتیازبنیان مهاجرتی است؛ آن هم نظامی که قرار بود به سرعت پیاده شود.
این وعده نزد مردم جذابیتی ساده داشت؛ میخواهید مرزهاتان را کنترل کنید؟ سیستم امتیازی این کار را میکند. دوست ندارید کارگران با دستمزد پایین وارد کشور شوند؟ سیستم امتیازی جلو ورودشان را میگیرد. بعضی شواهد نشان میدهد که اشاره مدام به الگوی «استرالیایی» به جای الگوهای کانادا یا نیوزلند، برای جلب نظر کسانی بود که خواهان کاهش مهاجرت از سوی مهاجران غیرسفیدپوست (مستقل از اینکه نظام استرالیا در واقعیت چگونه است) بودند.
اکنون که بریتانیا آماده ترک اتحادیه اروپا در روز جمعه میشود، نخستوزیر بار دیگر بر وعده خود (همین وعده در برنامه انتخاباتی حزب محافظهکار که منجر به کسب اکثریت کرسیها در انتخابات پارلمانی ماه دسامبر شد تکرار شده بود) تاکید کرده است. جانسون میگوید، تبدیل نظام مهاجرتی ما به نظام امتیازبنیان، نشان روشن این است که دولت او «برگزیت را به انجام میرساند.» در ماه سپتامبر، «کمیته مشورتی مهاجرت» که کار آن ارائه نظرات مستقل و شواهدبنیان در مورد موضوع مهاجرت به وزیر کشور است، توسط خانم وزیر، پریتی پاتل، مامور شد تا بررسی کند و ببیند که راهاندازی نظام مدل استرالیایی در بریتانیا، دقیقا چگونه ممکن است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گزارش ۲۷۸ صفحهای این کمیته دیروز منتشر شد، و حفره بزرگی در وعدههای جانسون و پاتل ایجاد کرده است.
نخست، برای رقم زدن سیستم مهاجرتی امتیازی، نیازی به برگزیت نیست. واقعیتی که کمتر پذیرفته میشود، این است که بریتانیا از سال ۲۰۰۸ نظامی تحت الهام استرالیاییها داشته است؛ نظامی که اولین بار دولت حزب کارگر نو به رهبری تونی بلر به راه انداخت. معلوم شد که برای استفاده از نظام امتیازبنیان، اصلا نیازی به برگزیت نبود.
دوم، کمیته معترف است که دادههای لازم را در اختیار ندارد (و در نتیجه باید همین فرض را در مورد دولت هم داشته باشیم؟) و «در مورد این که نظام اسکانبخشی چگونه عمل میکند، اطلاعات چندانی ندارد»؛ این هم یک دلیل دیگر برای گسترش اعضای کمیته و استفاده از کارشناسان حوزه قانون و سیاستگذاری اجتماعی. در نتیجه، هیچ شواهد روشنی در دست نیست که (نشان دهد که) این نظام را میتوان طوری طراحی کرد که پاسخگوی اهداف دولت باشد، و تقریبا تردیدی نیست که این کار تا دسامبر سال جاری ممکن نیست.
سوم، این کمیته استفاده از سیستم امتیازبنیان برای همگان را قویا رد میکند. چنین چیزی در هیچ جای دیگری کاربرد ندارد؛ حتی در استرالیا. کمیته، پشتیبان حفظ سیستم کنونی امتیازی برای ویزاهای «رده ۲» مخصوص افراد مشاغل یقه سفید است، همراه با کاهش کوچکی در حداقل دستمزد ضروری. تنها ناحیهای که باید در آن از نظام جدید استفاده کرد، ویزاهای «رده ۱» است که به استعدادهای خاص تعلق دارند و به نسبت، نادر هستند. در اینجا نیز شاهد تاثیر چندانی نخواهیم بود. نکته غریب اینجا است که در این گزارش، اشارهای به مهاجران کممهارت نشده است؛ در حالی که همیشه از لزوم تغییر در این مورد، صحبت میشود.
دولت با این خبر چطور برخورد کرده است؟ نه خیلی خوب. اول از همه، رئیس کمیته، پروفسور آلن منینگ، را اخراج کردند. او چند ماه دیگر در سمت خود میماند تا به سوالهای ناشی از این گزارش پاسخ دهد، اما مسئولیت سهسالهاش، چنان که خودش خواسته بود، تمدید نخواهد شد. روشن است که تنها چیزی که دفتر نخستوزیری میخواست بشنود، این بود که وعدههای ناواقعیای را که به رایدهندگان دادهاند، میتوان به سادگی و به شکل موثر پیاده کرد. حالا اما شواهد مسلم، فضای تخیلیِ وعدههای انتخاباتیشان را برهم زده است. همین است که وجود نهادی شواهدبنیان و مستقل که بتواند چارچوبی لازم برای سیاستگذاری، با همه زشتیها و زیباییهایش، ارائه کند، بیش از پیش اهمیت مییابد.
چنین کاری میبایست پیش از بدل شدن این وعده به یکی از سنگبناهای موضوع برگزیت، انجام میشد؛ یا حداقل پیش از زمان انتخابات. مشکل دولت این است که انتظارات را بیش از حد بالا برده است و حالا خیلیها فکر میکنند که نظام جدید میتواند از میزان کل مهاجرت بکاهد، و شغلهای بریتانیایی برای کارگران بریتانیایی را افزایش دهد. در واقعیت اما انتظار میرود که تاثیر این تغییرات بر دستمزدها و فرصتهای اشتغال برای کارگران، نزدیک به صفر باشد؛ در حالی که وعده داده بودند که شاهد تغییرات عمده و مثبت خواهیم بود. بالاخره یکی از دو طرف اشتباه میگوید.
جانسون قبلا هم سر این قضیه حرفهای متنقاضی زده است. وقتی او وزیر خارجه بود و ترزا میگفت که سیستم امتیازی راهاندازی نخواهد شد، جانسون گفت که امر ضروری این است که کنترل مرزها دست خودمان باشد؛ و نه لزوما انجام این کار از طریق نظامی مشخص.
از زمان همهپرسی، مهاجرت (به بریتانیا) از کشورهای اتحادیه اروپا کاهش یافته است، اما در طول کارزار انتخاباتی قبلی، مهاجرت از کشورهای بیرون اتحادیه از طریق سیستم امتیازی کنونی، به بالاترین سطح تاکنونی رسید. به دست گرفتن اختیار کامل، باعث کاهش مهاجرت نشده است؛ حتی برای مهاجران غیر اتحادیه اروپا که از همان نظامی استفاده میکنند که دولت میخواهد تا محوریت تمام تصمیمات عرصه مهاجرت، مبتنی بر آن باشد.
دولت دارد نه تنها چرخ را از نو اختراع میکند، که میخواهد نسخهای از الگوی مورد الهام خود را نیز از نو خلق کند، که تاثیر کمتری خواهد داشت. وقتی وعدهها زیر پا گذاشته شوند یا هیچ یک از مزایایی که وعدهشان داده شده بود، عملی نشوند، بدون شک اعتماد عمومی در زمینه مهاجرت بیش از پیش ضربه میخورد. هر کس هم که این واضحات را بیان کند (مثل رئیس کمیته مذکور) بلافاصله از سمتش اخراج میشود.
این دولت در بحران است. اگر کلیدیترین وعده برگزیت سرابی بیش نبود، باید در مورد وقایع بعدی نگران باشیم. برگزیت شاید برای دست یافتن به برتری انتخاباتی موضوع مفیدی بود، اما هنوز تفکر جدی در مورد اِعمال آن و عواقب بنیادیترین مواضع آن، انجام نشده است.