وعدههای رنگارنگ نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران، تمسخر و اعتراض شمار زیادی از اقتصاددانان، ورزشکاران، جامعهشناسان، هنرمندان، روزنامهنگاران و حتی نمایندگاه مجلس شورای اسلامی را به دنبال داشته است و منتقدان با اشاره به کسری بودجه شدید دولت، تداوم انواع بحرانهای اقتصادی، سرکوبهای اجتماعی و سانسورهای فرهنگی در دولتهای مختلف جمهوری اسلامی و همچنین حضور هر شش نامزد ریاستجمهوری در جایگاههای ارشد و اجرایی در دهههای اخیر، آنها را به تلاش برای فریب مردم به منظور افزایش میزان مشارکت در رویدادی که آن را «سیرک انتخابات» و «انتخابات نمایشی و حکومتی» مینامند، متهم میکنند.
در تازهترین واکنشها، مريم رنجبر ساروی، عضو تیم ملی تيروکمان ایران، در واکنش به علیرضا زاکانی که اعطای یارانه طلا به مردم را وعده داده بود، در اینستاگرام نوشت: «شما به وعده خرید تجهیزات تیروکمان برای من عمل کنید، پرداخت طلا به مردم پیشکش.»
او در گفتوگو با روزنامه اعتماد توضیح داد: «ماه رمضان سال قبل بود که به يک جا دعوت شدم و آقای زاکانی آنجا بود. سر ميز ايشان، آقای منصوری (معاون اجرایی رئیسی) هم حضور داشت و قول دادند که پول تمام تجهيزات تيروکمان را به من بدهد. زاکانی گفت يک نامه بنويس و قيد کن که چقدر لازم است و من تمام اين کارها را انجام دادم. زاکانی گفت نصف اين مبلغ را من میدهم و نصف ديگر را مسئول راه و ترابری شهرداری خواهد داد، اما تا الان هیچ خبری نشده است. در آخرين اعزاممان گفتند نصف پول اعزام را خودتان بپردازيد که به دلیل هزینههای زیاد، بدون هیچ حقوق پاداش و اینکه مجبور شدم کمان خودم را هم بفروشم، از تیم ملی انصراف دادم.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از سوی دیگر محمدرضا رضایی کوچی، رئیس کمیسیون عمران مجلس یازدهم و نماینده مجلس دوازدهم، در گفتوگو با ایلنا بهطور واضح اعلام کرد که «هیچ کدام از برنامهها و وعدههای نامزدها در حوزه مسکن اعتبار ندارد.»
روزنامه دنیای اقتصاد نیز در مطلبی با عنوان «وعدههای عالی با جیب خالی» نوشت: «مناظرههای انتخاباتی شروع شده است و بازار وعدههای نامزدها هر روز گرمتر میشود؛ از افزایش چشمگیر یارانهها گرفته تا میلیاردها دلار اعتبار طلا! اما هیچکدام از نامزدها توضیح نمیدهند که این اعتبارات و یارانهها، از کدام محل درآمد باید پرداخت شوند. در زمانی که اکثر کارشناسان اقتصاد انرژی از لزوم افزایش قیمت بنزین صحبت میکنند، در مناظرات اقتصادی حرف از نصف کردن قیمت بنزین به میان میآید. این وعدههای خلاف واقع و دور از ذهن چه بر سر آینده اقتصاد ایران خواهد آورد؟ آیا این رویابافیها امید مردم را تقویت میکند یا بیش از پیش، سفره کوچکشده ملت را تضعیف میکند؟»
شمار زیادی از کابران ایرانی در رسانههای اجتماعی هم با اشاره به وعدههای اقتصادی شش نامزد حاضر در انتخابات برای بهبود وضعیت معیشتی مردم، این پرسش را مطرح کردند که در شرایط افزایش تحریمهای اقتصادی غرب علیه جمهوری اسلامی و تمایل نداشتن رهبر جمهوری اسلامی به هرگونه مذاکره یا آشتی با ایالات متحده برای کاهش تحریمها، نامزدهایی که اطاعت محض از دستورها و برنامههای رهبر جمهوری اسلامی را وظیفه خود میدانند، چگونه میتوانند مقابل موج گسترده فقر و تورم و بیکاری در ایران ایستادگی کنند؟
در همین زمینه علی یکهفلاح، فعال اقتصادی در ایران، با بیان اینکه «دیگر چیزی برای توزیع نمانده است»، میگوید: «اینکه بسیاری از رایدهندگان رضایت چندانی از این مناظره نداشتند و در شبکههای اجتماعی ایدههای اقتصادی نامزدها را به باد انتقاد گرفتند، ناشی از آگاهی عمومی از همین واقعیت ساده است که دیگر چیزی برای توزیع نمانده است. پرسش کلیدی اینجا است که در چنین شرایطی چطور رفاه اقتصادی را میتوان به ایران برگرداند؟ نگارنده معتقد است در اطراف و اکناف جهان، مثالهای معتبر برای پاسخ به این سوال بسیار است. صفوف میلیون نفری گرسنگان چینی و هندی را توزیع اعتبار طلا و رایگان کردن بنزین و وعدههای رنگارنگ پایان نداد؛ بلکه این تغییر مسیر اقتصاد از رویکرد توزیعی به سمت اقتصاد تولیدمحور و ارزشآفرین بود که توانست بیش از یک میلیارد نفر را ظرف سه دهه در چین و هند از زیر خط فقر بیرون بکشد، به آنها عزتنفس و قدرت مالی ببخشد و به افرادی توانمند تبدیلشان کند.»
بسیاری از تحریمکنندگان انتخابات هم در واکنش به ادعای جواد ظریف، از حامیان مسعود پزشکیان، درباره اینکه «فرق میکند چه کسی در پاستور باشد»، ویدیو گفتوگوی سابق این وزیر خارجه قبلی جمهوری اسلامی درباره «صفر بودن قدرت اختیار وزیر خارجه» به دلیل دخالتهای علی خامنهای را منتشر کردند و گفتند اگر دولتها میتوانستند سیاستهای کلان نظام در حوزههای سیاست خارجی، اقتصادی یا اجتماعی را تغییر دهند، چرا در طول هشت سال مدیریت دولت روحانی، مردم ایران همچنان تحریمهای گسترده اقتصادی یا سرکوبهای خونبار و قتل زنان و مردان معترض در خیابانها را شاهد بودند.
در همین راستا روزنامه فرهیختگان در گزارشهایی با عناوین «وعدههای فضایی ندهید» و «به کدام خزانه وصلید؟»، انواع وعدههای سیاسی، معیشتی، اجتماعی و فرهنگی شش نامزد را زیر ذرهبین برد و با اشاره به اختیارات محدود رئیسجمهوریها در ساختار نظام جمهوری اسلامی و تاکید بر خزانه خالی دولت و پیشبینیها درباره بحرانیتر شدن وضعیت اقتصاد ایران در سالهای آتی، این وعدهها را به باد تمسخر و انتقاد گرفت.