«اسرائیل با انتخابی راهبردی در مورد جمهوری اسلامی ایران روبهرو استــ اکنون وارد جنگ شویم یا بعدا.» ست کراپسی، رئیس موسسه یورکتاون و افسر سابق نیروی دریایی آمریکا، در مقالهای که در والاستریت ژورنال منتشر شده است به این موضوع میپردازد و مینویسد شرایط سیاسی کنونی برای جنگ مساعد نیست و شرایط راهبردی بعدا بدتر خواهد شد.
او در ادامه میافزاید جمهوری اسلامی در قبال اسرائیل راهبردی فرسایشی اتخاذ کرده و امیدوار است اسرائیل را در مجموعهای از درگیریها و فشار از زوایای مختلف درگیر کند و در عین حال، با استفاده از دیپلماسی و رسانه درگیری را طولانیتر کند. تهران از قدرت نظامی اسرائیل بهخوبی آگاه است و میداند موجودیت حزبالله لبنان را تهدید خواهد کرد.
به نوشته کراپسی، حماس آشکارترین عنصر راهبرد جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی میخواهد حماس نهتنها کنترل غزه را در دست داشته باشد، بلکه به رهبری جنبش فلسطینی برسد. در همین راستا، جمهوری اسلامی شبکهای ایجاد کرده است تا فشار عمومی بر اسرائیل را افزایش دهد و سیاستمداران غربی را به سمت حمایت از آتشبسی سوق دهد که اهداف جمهوری اسلامی را محقق خواهد کرد.
جمهوری اسلامی با فرسایشیکردن درگیری و ایجاد جدایی میان اسرائیل و آمریکا و متحدانش، درصدد است اسرائیل را در سطح بینالمللی منزوی کند. از منظر رهبران جمهوری اسلامی، مهاجرت گروهی اسرائیلیها در پی شرایط نامساعد به تخلیه اسرائیل منجر میشود و زمینه را برای تبدیل کشوری یهودی به کشوری عربی-اسلامی فراهم میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نویسنده در ادامه میافزاید از اواسط دهه ۲۰۰۰، سیاست اسرائیل در قبال ایران به تاخیر انداختن رویارویی بوده است. در دهه ۲۰۱۰، اسرائیل کارزاری از حملات هوایی مستمر در لبنان، سوریه و عراق برای قطع خطوط تامین تسلیحات جمهوری اسلامی به راه انداخت. اسرائیل همچنین دست به حملات سایبری، خرابکاری و ترور زد تا در جاهطلبیهای هستهای جمهوری اسلامی مانع ایجاد کند. هیچکدام این اقدامها تهدید را از بین نبرد، اما زمان خرید و توازن نیرویی برقرار کرد که از اقدام تهاجمی جلوگیری میکرد.
به نوشته کراپسی، این توازن در ۷ اکتبر بر هم خورد و تنها راهی که میتوان آن را دوباره برقرار کرد از بین بردن تهدیدهای جمهوری اسلامی است؛ و گزینه واضح و آشکار حزبالله است.
جمهوری اسلامی امیدوار است با تحریک آمریکا به مهار اسرائیل، این کشور را متوقف کند و بهتدریج ارادهاش را تضعیف کند. تهران انتظار دارد در ماههای آینده آتشبسی برقرار شود که امکان نفوذش در کرانه باختری و تهدید موجودیت اسرائیل را فراهم کند.
کراپسی با مقایسه وضعیت امروز اسرائیل با فرانسه در دهه ۱۹۳۰ که از اقدام علیه آلمان نازی خودداری کرد، مینویسد این کشور یهودی کوچک و آسیبپذیر است و برای حفاظت از عمق دریاییاش و جلوگیری از مداخله سایر قدرتهای بزرگ، به آمریکا نیازمند است. اما این وضعیت به محدودیتی راهبردی تبدیل شده است، «بخشی بهدلیل ارتباط ضعیف اسرائیل و بیشتر بهدلیل بیخردی راهبردی آمریکا». در نتیجه، جنگ اسرائیل با حزبالله لبنان احتمالا تا سال آینده به تعویق میافتد، تا وقتی رئیسجمهوری آمریکا از فشار سیاسی رها شود و دولتی با رویکردی دوستانهتر در کاخ سفید مستقر شود.
نویسنده در ادامه متذکر میشود اما اسرائیل یک سال دیگر فرصت ندارد. هرچه بیشتر در اقدام علیه حزبالله تعلل کند، احتمال شکاف واقعی با آمریکا بیشتر میشود. بسیج مداوم نیروها روحیه نظامی و اقتصادی در اسرائیل را تضعیف میکند.
بهعقیده کراپسی، اسرائیل باید اقدامی سریع در مرز شمالی با لبنان صورت دهد، چه آمریکا تایید کند چه نکند. این اقدام میتواند بهشکل حمله هوایی گستردهای باشد که نقاط فرماندهی جمهوری اسلامی و متحدان جمهوری اسلامی در سوریه و اسرائیل را هدف قرار میدهد. شرایط راهبردی ایدهآل نیست، اما شرایط با انتظار بهتر نخواهد شد.