در آغاز تشکیل دولت پزشکیان، محمد جواد ظریف به معاونت رئیسجمهوری در امور راهبردی تعیین شد، اما از آنجا که جمهوری اسلامی در آن زمان نیازی به لبخند محمدجواد ظریف نمیدید، وی خیلی زود استعفا کرد. با این حال، پس از گذشت چند روز، بار دیگر استعفایش را پس گرفت و با بازگشت به دولت در خط مقدم ایستاد.
شکی نیست که این بازگشت بدون موافقت علی خامنهای، که مسعود پزشکیان «اصلاحطلب» را به کرسی ریاستجمهوری رساند، امکانپذیر نبود.
پزشکیان با متعهد شدن به گشایش روابط با کشورهای جهان توانست سعید جلیلی تندرو را در انتخابات شکست دهد، بهویژه اینکه گسترش روابط با جهان اقدامی سودمند است که همه شهروندان ایران مشتاقانه منتظر اجرایی شدن آناند.
سابقه موفقیت ظریف در دستیابی به برجام، که در سال ۲۰۱۵ و چند ماه قبل از پایان دوره ریاستجمهوری باراک اوباما امضا شد، باعث شد خامنهای موضعش را در قبال ظریف تغییر دهد.
بیشک رهبری جمهوری اسلامی خود را برای دوره پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا آماده میکند و به شخصیتی مانند جواد ظریف نیاز دارد که هم ایالات متحده را بهخوبی میشناسد و هم در برخورد با دولتی دموکرات به ریاست کامالا هریس، که پیشتازیاش را در برابر دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه، حفظ میکند، تجربه کافی دارد.
تردیدی نیست که کامالا هریس، بهدلیل تجربه اندکش در عرصه سیاست خارجی، تحت تاثیر اوباما، که همواره هریس را تحسین و تمجید میکند، قرار خواهد داشت. افزون برآن، خانم والری جارت یکی از نزدیکترین مشاوران اوباما، که در شیراز به دنیا آمده است، تاثیر بسیاری بر اوباما و همسرش میشل دارد. آنها رابطه تاریخی و صمیمانهای دارند و آنچنان شیفته تمدن و فرهنگ ایراناند که خصومت جمهوری اسلامی با آمریکا را نادیده میگیرند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این در حالی است که جمهوری اسلامی با توجه به تمایل آشکار به اجتناب از رویارویی مستقیم با ایالات متحده و اسرائیل، گزینههای محدودی پیش رو دارد. پاسخ هوشمندانه حزبالله به ترور فواد شکر، یکی از برجستهترین فرماندهان نظامی این حزب در حومه جنوبی بیروت، میتواند مصداق این مدعا باشد. همچنان جمهوری اسلامی ایران تا به حال به ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، که در تهران کشته شد، پاسخ نداده است.
بهرغم اظهارات منابع آمریکایی درمورد آمادگی جمهوری اسلامی برای پاسخ به اسرائيل، ممکن است تهران هیچ پاسخی به تلآویو ندهد. حتی به فرض اینکه جمهوری اسلامی به اسرائيل پاسخ دهد، پاسخ آن سنجیده و مشابه حمله تلافیجویانه آوریل گذشته خواهد بود که در پاسخ به کشته شدن شماری از افسران ارشد سپاه قدس در ساختمان مجاور سفارت جمهوری اسلامی در دمشق انجام شد.
با توجه به تشدید رقابت ترامپ و هریس گزینههای جمهوری اسلامی بر احتمال رسیدن هریس به کاخ سفید محدود شده است. البته ورود هریس به کاخ سفید به نفع جمهوری اسلامی خواهد بود. با این حال، تهران برای بهرهجویی از سیاستهای دولت دموکراتها نیازمند جواد ظریف است که در تعامل با مقامات دولت اوباما، بهویژه جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، تجربه طولانی دارد. حتی با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، جمهوری اسلامی برای مدیریت روابط با آمریکا نیازمند نقش و حضور ظریف در دولت است. با این حال، رژیم ایران پیروزی کامالا هریس در انتخابات ریاستجمهوری آینده را بیشتر به نفع خود میداند.
جمهوری اسلامی لابی بسیار مهمی در آمریکا دارد که همواره در راستای تحقق اهداف آن میکوشد. هرچند این لابی در طول سالهای گذشته برای تامین منافع جمهوری اسلامی به موفقیتهای بسیاری دست یافته، اما به جلوگیری از اعمال تحریمها علیه ایران قادر نبوده است. همچنان لابیگران رژیم ایران نتوانستند در جلوگیری از خروج ترامپ از برجام و تصمیمش برای حذف قاسم سلیمانی نقش موثری ایفا کنند.
بنابراین، بازگشت جواد ظریف به دولت پزشکیان برای رژیم ایران فرصت خرید زمان را فراهم میکند، بهویژه اینکه جمهوری اسلامی، در سایه جنگ غزه، با استفاده از گروههای شبهنظامی نیابتی در لبنان، سوریه، عراق و یمن در منطقه جنگهای دیگری به راه انداخته است.
جمهوری اسلامی لقمه بزرگی بلعیده است که هضم آن بسیار طول میکشد. درست است که رژیم سوریه در پاسخ به همه درخواستهایش بهویژه در رابطه با ایفای نقش در «حمایت از جنگ غزه» مردد است، اما وضعیت بعد از جنگ غزه میزان کنترل رژیم ایران بر لبنان و عراق را آشکار کرده است.
جواد ظریف بهترین گزینه در این مقطع حساس به شمار میرود که مسعود پزشکیان در مقام رئیسجمهوری بهظاهر «اصلاحطلب» میتواند از او برای خرید زمان و احیای مذاکره با غرب استفاده کند.
اکنون صرفنظر از چگونگی ایفای نقش ظریف در احیای مذاکره با غرب، پرسش مهمی که مطرح میشود این است که آیا با بازگشت ظریف به دولت واقعا در ایران تغییری رخ خواهد داد؟ در پاسخ میتوان گفت که بازگشت افراد برجسته مانند جواد ظریف به دولت به معنی تغییر در سیاستهای رژیم ایران نیست. تغییر واقعی زمانی رخ میدهد که جمهوری اسلامی استفاده از گروههای شبهنظامی نیابتی برای تخریب کشورهای عربی را متوقف کند و برای تحقق منافعی که به ثبات و امنیت کشورهای منطقه آسیب وارد میکند از بحران یمن بهرهبرداری نکند.
جمهوری اسلامی زمانی وارد مرحله تغییر مثبت میشود که عملکرد آن در عراق، سوریه، لبنان و یمن عملا دگرگون شود، در غیر این صورت، ترفندهای سیاسی که هدف آن فراهم کردن زمینه پیشبرد برنامه هستهای و احیای مذاکره با ایالات متحده است هرگز به معنای تغییر نیست.
برگرفته از روزنامه الرای