سقط جنین در ایران؛ جامعه بی‌میل به داشتن فرزند

آمار و پژوهش‌های اخیر حاکی از آن‌اند که یکی از دلایل اصلی سقط جنین در ایران بی‌میلی به داشتن فرزند بیشتر است 

تصویر جنین و مداد و پاک‌کن- عکس پایگاه خبری انتخاب

رئیس سازمان بسیج جامعه پزشکی کشور از راه‌اندازی ۶۰۰ مرکز پیشگیری از سقط جنین در ایران خبر داده است. این در حالی است که آمارها و پژوهش‌های اخیر حاکی از آن‌اند که یکی از دلایل اصلی سقط جنین در ایران بی‌میلی به داشتن فرزند بیشتر است.

مسائل اقتصادی و اجتماعی نیز تاثیر مستقیمی بر افزایش سقط جنین دارند و اقدامات اخیر دولت و سازمان‌های مربوط، در برخی موارد، به‌جای کاهش آمار سقط جنین فشار بیشتری به مادران و خانواده‌ها تحمیل کرده است.

معاون وزیر بهداشت در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، به تحلیل دلایل خانوارهای ایرانی برای سقط جنین پرداخت و اعلام کرد: «براساس مطالعات انجام‌شده توسط دانشگاه‌های کرمان و اراک، ۴۱ درصد دلایل سقط جنین به‌دلیل نخواستن فرزند بیشتر است و ۲۱ درصد دلایل به مشکلات مالی و فشارهای اقتصادی مرتبط می‌شود.»

این ارقام نشان‌دهنده اثر عمیق شرایط اقتصادی بر تمایل خانواده‌ها برای داشتن فرزند است. معاون وزیر بهداشت همچنین اعلام کرد، تمایل به سقط در زنانی که همسرشان شغل آزاد دارند بیشتر است.

به گفته او، مطالعه دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال ۱۴۰۲ نشان داده است که در ۲۷.۷ درصد از موارد، خود مادر به سقط جنین اقدام کرده است.

سیاست‌های بسیج جامعه پزشکی و چالش‌های موجود

در اولین نشست ملی نفس، که به موضوع سقط جنین اختصاص داشت، زارع‌زاده، رئیس بسیج جامعه پزشکی ایران، اعلام کرد که این سازمان تاکنون بیش از ۳۰۰ مرکز مردمی با عنوان «نفس» را برای ارائه مشاوره و جلوگیری از سقط جنین در کشور تاسیس کرده است.

به گفته زارع‌زاده، فعالیت این مراکز به تولد بیش از شش هزار نوزاد انجامیده است، زیرا حدود دوهزار نفر از افرادی که قصد سقط جنین داشتند، در حال حاضر مراحل بارداری را طی می‌کنند.

این اظهارات اما با تناقض‌هایی همراه است. زارع‌زاده پیش‌تر و در تاریخ ۱۴ آبان اعلام کرده بود که تعداد این مراکز در سطح کشور به ۶۰۰ مرکز رسیده و این مراکز از انجام بیش از شش هزار مورد سقط طی دو سال اخیر جلوگیری کرده‌اند.

اثرات منفی سیاست‌های جمعیتی سخت‌گیرانه

بررسی‌ها نشان می‌دهد که سیاست‌های جمعیتی دولت سیزدهم، همچون اعمال محدودیت در صدور مجوز سقط جنین و ممنوعیت غربالگری، واکنش منفی فعالان حقوق زنان و کارشناسان اجتماعی را برانگیخته است.

این سیاست‌ها نه‌تنها به افزایش نرخ زادوولد نینجامیده، که به گفته بسیاری از کارشناسان، جز سوق‌دادن زنان به‌سوی سقط‌های غیرقانونی و ناایمن نتیجه دیگری نداشته است. این مسئله به‌ویژه در مواردی که نبود نظارت بهداشتی و درمانی بر این مراکز جان مادران باردار را تهدید می‌کند بسیار نگران‌کننده است.

پدرام پاک‌آیین، سخنگوی وزارت بهداشت، فروردین ماه ۱۴۰۲ از برنامه‌های این وزارتخانه برای برخورد با سقط عمدی و جرم‌انگاری این عمل خبر داده بود.

به گفته او، یکی از اهداف وزارت بهداشت راه‌اندازی سامانه ملی باروری سالم است که به‌منظور صیانت از جنین‌های سالم و همچنین رصد زنان باردار طراحی شده است.

افزایش آمار سقط جنین و بحران‌های اقتصادی

رشد روزافزون آمار سقط جنین در ایران، یکی از نگرانی‌های عمده مقام‌های عالی حکومت ایران است. به گزارش مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت، ایران روزانه بیش از یک‌هزار مورد سقط جنین را ثبت می‌کند.

این آمار بیانگر آن است که سیاست‌های سخت‌گیرانه و محدودکننده نتوانسته‌اند میل به سقط را کاهش دهند. به گفته صابر جابری، رئیس این مرکز، دلایل عمده سقط جنین شامل نخواستن فرزند بیشتر، مشکلات مالی و بدموقع بودن بارداری است.

یکی از نگرانی‌های جدی در موضوع سقط جنین در ایران، انجام آن در مراکز غیررسمی و محیط‌های خانگی است. به گفته فاطمه محمد بیگی، رئیس فراکسیون زنان مجلس، نزدیک به ۸۰ درصد موارد سقط جنین در کشور در محیط‌های غیررسمی و با استفاده از داروهای شیمیایی صورت می‌گیرد.

او همچنین اشاره می‌کند که برآوردها حاکی از حدود ۴۱ هزار سقط جنین در ماه است که با آمار پیشین ارائه‌شده وزارت بهداشت فاصله قابل توجهی دارد و این امر باعث ابهام در صحت آمارهای رسمی شده است.

تشدید این محدودیت‌ها و سخت‌گیری‌ها، به‌جای کاهش آمار سقط در ایران، به انجام آن در شرایط ناایمن و غیربهداشتی دامن می‌زند و جان مادران باردار را به خطر می‌اندازد.

تاثیر وضعیت اقتصادی بر تمایل به فرزندآوری

برخی کارشناسان بر این باورند که وضعیت اقتصادی خانواده‌ها و بحران معیشتی یکی از عوامل اصلی در کاهش تمایل به فرزندآوری و افزایش آمار سقط جنین است.

از سال‌های گذشته تاکنون، با افزایش هزینه‌های زندگی، ازجمله هزینه‌های مسکن، پوشاک، مواد غذایی، پوشک و شیرخشک، فشارهای اقتصادی بسیاری به خانواده‌ها وارد شده است. این فشارها، به‌ویژه در دهه اخیر و هم‌زمان با بحران‌های اقتصادی دولت سیزدهم، تمایل خانواده‌ها به فرزندآوری را به‌شکل قابل توجهی کاهش داده است.

سیاست‌هایی که برای تشویق به فرزندآوری و کاهش هزینه‌های مالی ارائه می‌شوند، از نگاه بسیاری از خانواده‌ها ناکافی و ناکارآمدند. با توجه به افزایش هزینه‌های درمانی در دوران بارداری و رشد فزاینده قیمت کالاهای موردنیاز کودکان، این تسهیلات نتوانسته‌اند از فشارهای اقتصادی بکاهند و تمایل به فرزندآوری را افزایش دهند.

بنابراین، به‌جای رصد و کنترل مادران باردار از طریق ثبت اطلاعات هویتی و دیگر راهکارهای محدودکننده، بهبود وضعیت اقتصادی کشور می‌تواند راهکاری موثر باشد تا رغبت به فرزندآوری را افزایش دهد.

نگاهی به آمارها و نظرات کارشناسان نشان می‌دهد که مسئله سقط جنین و کاهش نرخ زادوولد در ایران به‌جای آنکه ازطریق اعمال فشارهای قانونی و نظارتی حل شود، نیازمند توجه به ریشه‌های اقتصادی و اجتماعی آن است.

در جامعه‌ای که تامین نیازهای اولیه همچون مسکن، غذا، پوشاک و آموزش برای بسیاری از خانواده‌ها دشوار و بحرانی است، انتظار افزایش نرخ زادوولد، بدون بهبود زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی دور از واقعیت است.

به نظر می‌رسد تمرکز بر سیاست‌های حمایتی و ارائه تسهیلات اقتصادی و بهداشتی، در کنار افزایش آگاهی خانواده‌ها درمورد اهمیت برنامه‌ریزی صحیح برای فرزندآوری، می‌تواند به نتایج موثرتری بینجامد.