پیروزی قاطع دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری تا مدتها موضوع تحلیل و بررسی دقیق خواهد بود. دهها بحث در مورد علت این اتفاق مطرح خواهد شد. استیو کراکائر در مقالهای در نشریه هیل به شرایطی که عجیبترین انتخابات چند سال اخیر را رقم زد میپردازد.
او مینویسد ارزیابی منصفانهای است اگر بگوییم بیشتر آمریکاییها چارچوب بحث بخش بزرگی از رسانههای جریان اصلی درباره اهمیت این انتخابات را رد کردند. آنها این گزاره نشریه آتلانتیک را که ترامپ «همان دیکتاتوری است که جورج واشینگتن از آن میترسید» و این بحث نیوریپابلیک را که ترامپ نماینده «فاشیسم آمریکایی» است نپذیرفتند.
به نوشته کراکائر، خطوط اصلی روایت این رسانهها این بود که ترامپ تهدیدی برای «دموکراسی» و هریس نامزد «وحدت» است. با این حال، دلایل قانعکنندهای وجود دارد که این دیدگاه با نظر شهروندان عادی آمریکایی تفاوت دارد. این گسست بنیادی سبب شد که رسانهها نتوانند کشور را مجاب کنند که ترامپ را رد کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بهرغم تاکید بر «دموکراسی»، دموکراتها نامزدشان را بدون طی یک فرایند دموکراتیک عوض کردند و نامزدی جدید را معرفی کردند که هیچکس به او رای نداده بود و بهجای رایدهندگان، به نظر چند هزار نماینده متکی بودند.
نویسنده در ادامه میافزاید سپس، دموکراتها مسئله «وحدت» را مطرح کردند. در حالی که ترامپ بود که با رابرت اف. کندی جونیور، دموکرات سابق، ائتلاف واقعی «وحدت» را تشکیل داد. آزادی بیان، پایان جنگهای خارجی، «آمریکا را دوباره سالم کنیم»ــ اینها ایدههای لیبرال یا حتی مترقیاند. این جنبش گسترش یافت، و برنامههای لیبرتارین «کارایی دولت» ایلان ماسک را جذب کرد. رسانههای جریان اصلی یا این موضوع را بهکلی نادیده گرفتند یا آن را به سخره گرفتند و کمترین پوشش را دادند.
روایت این بود که «وحدت» در جناح چپ است، اما در حقیقت چنین وحدتی بهطور عینیتر در جناح راست در حال شکلگیری بود.
در همین حال، ترامپ با بیتوجهی به رسانههای سنتی، از یک راهبرد رسانهای منحصربهفرد استفاده کرد و سراغ مصاحبههای طولانی در پادکستها رفت. این مصاحبهکنندگان با صداقت و کنجکاویشان، ترامپ را از زاویهای دیگر نشان دادند، زاویهای که از سالها روایتسازیهای منفی فاصله داشت و بیتردید واقعی و جعلناپذیر بود.
نویسنده با اشاره به تلاش رسانهها برای ترویج روایتی که با واقعیت در تضاد بود، مینویسد در حالی که رسانهها به داستانهای دروغین کوچک میپرداختند، از جمله این ادعا که ترامپ قصد ترور لیز چنی، نماینده جمهوریخواه سابق، را داشته است، تلاش برای ترور ترامپ در باتلر به داستان غالب رسانهها تبدیل نشد.
به عقیده کراکائر، نتایج انتخابات ۲۰۲۴ پیروزی واقعیت بر روایت، درک عمومی و رد کامل فرضیههای رسانهها بوده است. و این آگاهی فراتر از رسانهها است. توافقهای تحمیلشده نخبگان مستقر در سیاست، علوم، دانشگاه، فناوری و دیگر حوزهها کاملا افشا شده است و ائتلاف گسترده و متنوعی از آمریکاییها آن را شناختهاند.
نویسنده در پایان هشدار میدهد که در ادامه، وارد دوره دوم ترامپ خواهیم شد و در این مسیر شاهد «دستوپا زدنهای هیستریک این تشکیلات خواهیم بود که قدرت و نفوذشان را از دست میدهند و بدون مبارزه تسلیم نخواهند شد».