اعتراضات دانشجویی به قتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی ۱۹ ساله دانشگاه تهران، روز یکشنبه ۲۸ بهمن وارد سومین روز شد و علاوه بر دانشگاه تهران به دانشگاههای تربیت مدرس و بهشتی تهران نیز کشیده شد.
امروز مرکز اطلاعرسانی پلیس جمهوری اسلامی اعلام کرد که هنوز نتوانسته است قاتلان امیرمحمد خالقی را شناسایی و دستگیر کند. سپس سخنگوی قوه قضائیه نیز با تایید عدم موفقیت در این مورد از بازداشت «۳ یا ۴ نفر» متهم در رابطه با این پرونده خبر داد.
در شرایطی که آمارهای بانک مرکزی و پلیس جمهوری اسلامی نشان میدهند که میزان سرقتهای خیابانی، قتل و ناهنجاریهای اجتماعی از سال ۱۳۹۰ تاکنون، همراه با رشد تورم و گسترش فقر، آماری صعودی داشته است، دانشجویان درمورد بیتوجهی مقامهای نظام ایران به تامین امنیت جانی شهروندان ازجمله دانشجویان معترضاند و در سومین روز از اعترضات نیز خواستار برکناری و محاکمه مسئولان مقصر در مرگ امیرمحمد خالقی شدهاند.
در جریان اعتراضات روز یکشنبه، صدها دانشجو شعارهایی چون «کشته ندادیم که سازش کنیم، مسئول قاتل رو ستایش کنیم»، «اگه باهم یکی نشیم، یکییکی کشته میشیم» و «دانشجو داد بزن، حقت رو فریاد بزن» را سر دادند و بر دیگر خواستههای خود مبنی بر تامین امنیت خیابانهای اطراف دانشگاهها تاکید کردند.
شماری از دانشجویان هم با اشاره به حضور صدها نیروی نظامی و امنیتی برای سرکوب، بازداشت و کشتار دانشجویان معترض در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱ یادآور شدند که اگر این نیروهای سرکوبگر به جای دانشجویان با سارقان خیابانی برخورد میکردند، امیرمحمد خالقی امروز زنده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
براساس توضیح یکی از همکلاسیهای امیرمحمد خالقی به ایندیپندنت فارسی، او دانشجوی ترم چهارم کارشناسی مدیریت کسبوکار بود و بهتازگی موفق شده بود یک لپتاپ جدید بخرد، و روز چهارشنبه ۲۴ بهمن اولین روز کاری را در شغل جدید گذرانده بود و خوشحال به نظر میرسید. او حوالی ساعت ۱۰ شب در حال بازگشت از محل کار به خوابگاه، پیش از رسیدن به کوی دانشگاه، هدف حمله سارقان قرار گرفت و سپس در بیمارستان جان باخت.
امیرمحمد خالقی درمیان، زاده روستای کوچکی در خراسان جنوبی در ۷۰ کیلومتری خط مرزی بود و در حالی درس خواند و به مدرسه رفت که تعداد دانشآموزان مدرسه او در روستا به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسید.
روزنامه ایران درباره این دانشجو نوشت که امیرمحمد بهرغم تمامی سختیها توانست با کسب رتبه ۸۰۰ وارد دانشگاه تهران شود و به رویایش برسد. هرچند بعضی از نوشتههای او در شبکه ایکس نشان میدهد ورود به دانشگاه، آن هم دانشگاه تهران، شاید با رویاهایش چندان تطابق نداشته است، چراکه نوشته بود: «همه چی از دور قشنگه حتی دانشجوی دانشگاه تهران بودن» و مدتی بعد نیز نوشته بود که «من، این من را تغییر میدهم».
این قربانی کوی دانشگاه آرزو داشت که متحصص بلاکچین و برنامهنویس حرفهای شود، اما دو سارق موتورسوار برای سرقت کوله پشتیاش او را به قتل رساندند. صبح روز شنبه ۲۷ بهمن نیز اهالی روستای درمیان خراسان جنوبی در آرامستان روستا او را به خاک سپردند.
پدر او مولوی عبدالرحمن خالقی به روزنامه ایران گفت: «من کشاورز هستم و با پولی که از بیل و کلنگزنی سر زمین به دست آوردم بچه هایم را بزرگ کردم و خرج زندگیشان را دادم. امیرمحمد ترم چهارم بود و تازه قرار بود سر کار برود که این اتفاق برایش رخ داد. آخرین بار با پسرم حدود ۸ شب چهارشنبه صحبت کردم. خوشحال بود، از سرکار برمیگشت.»
برادر امیرمحمد هم میگوید: «از متهمان شکایت کردهایم و درخواست قصاص قاتلان برادرم را داریم. پدر و مادرم اصلا حالشان خوب نیست. چرا برادر بیگناه من که آزارش به کسی نمیرسید کشته شده است؟»
به دلیل سیاستهای جنگطلبانه علی خامنهای و اصرار او بر پیشبرد اهداف هستهای که از ابتدای دهه ۹۰ خورشیدی به اعمال تحریمهای گسترده اقتصادی علیه ایران منجر شده است، میزان جرایم فردی و سرقتهای خیابانی در ایران رشد چشمگیری داشته است، تا جایی که به گفته رئیس اسبق نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، سالانه ۱۰۰ درصد به میزان این جرایم، مانند ضربوشتم و قتل شهروندان با هدف سرقت، افزوده میشود.