فعالان حوزه حیات وحش و محیط زیست در ایران درمورد افزایش نگرانکننده شکار و قاچاق پرندگان شکاری و آوازخوان جنگلهای هیرکانی و زاگرس هشدار میدهند.
گسترش فقر و بیکاری در ایران، اصلیترین دلیل اوج گرفتن این بحران اعلام شده است و حالا هرروز در سایه بیتوجهی مسئولان سازمان محیطزیست ایران، بر تعداد افرادی که، با هدف خوردن یا فروش به مشتریان داخلی و کشورهای حاشیه خلیجفارس، به شکار این پرندگان اقدام میکنند افزوده میشود.
درحالی که طی ماههای اخیر مالکان باغوحشهای سراسر ایران نیز درباره افزایش فروش و قاچاق پرندگان کمیاب اخباری را در رسانههای منتشر کرده بودند، حالا فعالان حوزه حیات وحش میگویند که صیادان پرندگان شکاری مانند شاهین، گونههای مختلف این پرنده را دستکم به مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان به دلالها میفروشند و سپس دلالها با قیمتی بیشتر و در ازای دریافت دلار، آنها را به کشورهایی مانند قطر و امارات متحده عربی منتقل میکنند.
بازار اصلی پرندگان شکاری مانند شاهین بالابان، شاهین بحری و همچنین هوبره در کشورهای عربی خلیج فارس و در میان شیوخ عرب است و با توجه به اقلیم غنی ایران و وجود این نوع حیوانات، شکارچیان در استانهایی مانند گلستان، فارس و اصفهان به شکار و زندهگیری این پرندگان اقدام میکنند. هوبره، که پرندهای با جثهای متوسط و خجالتی است، غذای اصلی شاهین است و بنابراین همراه با شاهین، طعمه آن نیز راهی کشورهای دیگر خواهد شد.
روزنامه فرهیختگان نوشته است که بهجز پرندگان شکاری، پرندگان زینتی و آوازخوان جنگلهای هیرکانی و زاگرس نظیر سهره طلایی، طرقه یا چرخریسک هم زندهگیری میشوند و با هدف قاچاق به کشورهای عربی یا نگهداری در باغهای شخصی در داخل ایران به فروش میرسند.
این روزنامه نوشته است که شکار پرندگان مهاجر بهنوعی «اعتراض جامعه محلی نسبت به تغییر زیست بوم» نیز محسوب میشود. برای مثال، بومیان منطقه هورالعظیم در واکنشی اعتراضی به بیکاری و خشک شدن نفت در این منطقه، به شکار پرندگان غیربومی مهاجر مانند لکلک، که از سیبری به آنجا مهاجرت میکنند، اقدام میکنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
فصل زمستان معمولا فصل مطلوبی برای زندهگیری، قاچاق پرندگان شکاری و حتی صید پرندگان مهاجر و فروش آنها در بازارهای محلی ایران است. فرهیختگان مینویسد: «شواهد میدانی نشان میدهد که حالا دیگر کار از دست مدیریت محیط زیست و نهادهای متولی خارج شده است و جوامع محلی، عمدتا بدون مسئولیتپذیری نسبت به حیات وحش، اقدام به زندهگیری پرندگان شکاری یا زینتی حیات وحش میکنند و بعد هم از طریق دلالان آنها را به فروش میرسانند.»
پرورش پرندگان شکاری و برگزاری مسابقه شکار با شرطبندی، یکی از تفریحات افراد متمول در کشورهای همسایه ایران است. این درحالی است که اخیرا در شبکههای اجتماعی ویدیوهای بسیاری از نگهداری پرندگان و حیوانات در معرض انقراض در باغها و ویلاهای شماری از شهروندان ایرانی نیز منتشر شده است.
اما شکل شکار این پرندگان نیز با انتقاد مدافعان حقوق حیوانات مواجه شده است، زیرا صیادان چشم پرندگان شکاری را با نخ میدوزند تا آنان متوجه تغییر محیط اطراف نشوند و به خودشان آسیبی نزنند. همچنین شاهپرهایشان را چسب میزنند و یا روی سرشان کلاههای چرمی میگذارند، زیرا اگر آسیبی به پرنده وارد شود، از قیمت آن کاسته خواهد شد.
به دلیل افزایش فقر و مشکلات معیشتی ایرانیان در دهههای اخیر و به دلیل سیاستهای جنگطلبانه و افراطی سران نظام جمهوری اسلامی، علاوه بر صید و قاچاق، مصرف گوشت پرندگان وحشی کمیاب مثل غازهای مهاجر یا طاووسک بومی هم برای شماری از شهروندان در مناطق شمالی، جنوبی و غربی ایران به عادت بدل شده است و برای آنان دیگر اعتقادات مذهبی درباره حلال یا حرامگوشت بودن این حیوانات اهمیت چندانی ندارد.
در این میان کمبود شدید بودجه و نیروهای سازمان حفاظت محیط زیست، ضعفهای قانونی و عدم جدیت نهادهای انتظامی در رصد قاچاقچیان حیوانات، که جملگی در بیاهمیتی حیات وحش، محیطزیست و میراث طبیعی برای سران نظام ایران ریشه دارد، از دیگر دلایل اصلی تشدید این بحران است.
برای مثال، رضا کیامرزی، پژوهشگر حیاتوحش در ایران، هشدار داده است که اکنون شاهین و بالابان بومی ایران در معرض خطر جدی انقراض قرار دارند، زیرا به دلیل مقاومت پروبال این پرندگان در برابر ضربات، چنگالهای نیرومند، درندهخویی و سماجت آنها در شکار، ازجمله پرندگان محبوب خریداران ایرانی و خارجی برای سوءاستفاده در شرطبندیها محسوب میشوند.