دونالد ترامپ، رئيسجمهوری ایالات متحده، نشان داده که علاوه بر راهکارهایی برای بهبود وضعیت آمریکا، برای نجات اروپا هم برنامهای دارد و حالا نتایج انتخابات روز یکشنبه در آلمان نشان میدهد که این طرح کارساز است.
در انتخابات آلمان، حزب دموکرات مسیحی راست میانه بیشترین آرای شهروندان این کشور را به دست آورد، در حالی که چپگرایان به ضعیفترین وضعیت از زمان جنگ جهانی دوم، سقوط کردند.
فردریش مرتس، رهبر حزب دموکرات مسیحی، اعلام کرده به محض اینکه صدراعظم شود، اولویت اولش «تقویت هرچه سریعتر اروپا» خواهد بود تا بتوان «گام به گام به استقلال واقعی از ایالات متحده دست یافت».
البته بزرگترین حزب اپوزیسیون در آلمان یعنی حزب راستگرای «آلترناتیو برای آلمان» (آافد) که در انتخابات روز یکشنبه به موفقیتی بیسابقه دست یافت و توانست حدود یکپنجم آرای پرجمعیتترین کشور اتحادیه اروپا را کسب کند، ممکن است با دیدگاههای حمایتگرانه فردریش مرتس از اوکراین موافق نباشد.
این حزب اغلب به طرفداری از روسیه متهم میشود، اما این حزب نیز میخواهد که آلمان استقلال نظامی بیشتری داشته باشد. از این رو احتمالا به مرتس فشار خواهد آورد تا به وعدههایش عمل کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در شرایط کنونی، اگر آلمان استقلال نظامی بیشتری پیدا کند، برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، به نفع ناتو خواهد بود و آلمان قویتر دقیقا همان چیزی است که ناتو به آن نیاز دارد.
واقعیت آن است که در طول جنگ سرد، زمانی که آلمان غربی، بریتانیا و سایرین تواناییهای نظامی قابلتوجهی داشتند، مسئولیت دفاع از اروپا بین آمریکا و متحدان اروپایی آن عادلانهتر تقسیم شده بود؛ اما در دهههای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای پیشرفته اروپایی تواناییهای نظامی خود را کاهش دادند.
برای مثال در زمان فروریختن دیوار برلین، بیش از ۵۰۰ هزار تن از شهروندان آلمان غربی در ارتش خدمت میکردند. امروزه تعداد شهروندان آلمان که در ارتش خدمت میکنند، حدود ۱۸۰ هزار نفر است، در حالی که بزرگترین جنگ اروپا از سال ۱۹۴۵ در اوکراین در جریان است.
این تعداد پایین نیروهای نظامی نهتنها نشانه آمادگی نظامی پایین است، بلکه بیانگر آن است که اروپا به افزایش توان دفاعی خود تمایلی هم ندارد.
نظرسنجی گالوپ اینترنشنال در سال ۲۰۲۴ نشان داد که کمتر از یکسوم بزرگسالان در کشورهای عضو اتحادیه اروپا موافق ایناند که برای دفاع از میهنشان سلاح به دست بگیرند.
طبق گزارش گالوپ، در سرتاسر جهان، کشورهایی که شهروندانشان کمتر تمایل دارند برای سرزمینشان بجنگند، عبارتاند از ایتالیا (۷۸ درصد)، اتریش (۶۲ درصد)، آلمان (۵۷ درصد)، نیجریه (۵۴ درصد) و اسپانیا (۵۳ درصد). یعنی در ردههای بالای این فهرست، یک کشور آفریقایی در حال توسعه و چهار کشور ثروتمند اروپایی که سه تا از آنها عضو ناتو هستند، قرار دارند.
به نظر ترامپ، متحدان آمریکا در ناتو با اینکه از نظر مالی و نیروی انسانی قادرند بخش بیشتری از هزینههای دفاعی را تقبل کنند، ترجیح میدهند آمریکا این کار را انجام دهد و در واقع از آمریکا «سوءاستفاده» میکنند. از طرفی آنها ترسهایی هم دارند.
ترس آنها از این است که اگر مجبور شوند برای امور نظامی و دفاعی بیشتر هزینه کنند، سیستمهای رفاهی ناپایدارشان فرو بریزد و رایدهندگان خشمگین آنها را برای همیشه از قدرت کنار بزنند.
طنز ماجرا اینجا است که اروپاییها با تصمیم به اینکه آمریکا هزینههای عمده دفاع از اروپا را تقبل کند، شرایطی ایجاد کردند که در نهایت باعث شکلگیری موجی متفاوت در ایالات متحده شد که یکی از نتایج آن، به قدرت رسیدن ترامپ بود. حالا هم شواهد نشان میدهد که اگر جرات کنند آزمون سختی را که ترامپ گذاشته است، از سر بگذرانند، سرانجام اروپا و ناتو هر دو قویتر از گذشته خواهند شد.
دلیل این موضوع تنها این نیست که بر اساس راهکار ترامپ، ناتو نیروهای بیشتری خواهد داشت و اعضای اروپایی آن دوباره متعهد میشوند که از مرزهای خود و همسایگانشان با جدیت دفاع کنند، بلکه همچنین به این دلیل است که تاثیر بازسازی نیروهای مسلح اروپا با آنچه رهبران اروپایی از آن میترسند، در تضاد خواهد بود.
بهرغم ترس رهبران اروپا، آمادگی نظامی بیشتر میتواند حس میهنپرستی را احیا و به بازیابی همبستگی اجتماعی در کشورهای اروپایی کمک کند، زیرا برای حفظ انسجام اجتماعی صرفا رفاه اقتصادی کافی نیست، بلکه آمادگی برای فداکاری و اشتراک در مسئولیتها است که باعث شکلگیری همبستگی میان ملت میشود. تجربه آمریکا هم نشان داده است که خدمت نظامی میتواند شهروندان طبقات اجتماعی و مناطق مختلف یک کشور را به هم نزدیک کند.
از این رو، به نظر میرسد که آلمان به یک نهاد ملی گسترده نیاز دارد تا شرق و غرب این کشور را که هنوز از نظر اقتصادی و فرهنگی، دوپاره است، متحد کند. حکومت جدید این کشور لازم است در قبال مرزهای ملی خود در زمینه نظامی مسئولیت بیشتری بپذیرد و به احتمال زیاد اخذ تصمیمهای جدی و جدید در زمینه مهاجرت نیز ضروری است.
برگرفته از نشریه نیویورک پست