رژیم جمهوری اسلامی هرگز گمان نمیکرد که در پایتختهای عربی، که ادعای تسلط بر آنها را داشت، به این زودی با شکست مواجه شود. البته بیروت مهمترین موقعیت راهبردی بود که جمهوری اسلامی آن را بهسرعت از دست داد. حزبالله، بزرگترین بازوی نظامی رژیم ایران در منطقه، در جنگی که بهرغم مخالفت اغلب شهروندان لبنان، ازجمله برخی از هواداران حزبالله، وارد آن شد، خود را در معرض شکست و نابودی قرار داد.
جنگی را که این حزب به بهانه حمایت از غزه علیه اسرائيل به راهانداخت به ویرانی گسترده جنوب لبنان، ضاحیه جنوبی و مقر اصلی حزبالله انجامید و باعث شد اغلب رهبران برجسته و فرماندهان ارشد نظامی این حزب، ازجمله حسن نصرالله، دبیرکل سابق حزبالله، و جانشینش هاشم صفیالدین کشته شوند.
این شکست نظامی بزرگ حزبالله را در همه ابعاد به حاشیه راند و رهبران این حزب را مجبور کرد تا پس از سالها گردنکشی سرانجام تسلیم اراده ملت لبنان شوند. همین بود که لبنان توانست پس از گذشت چند دهه، رئیسجمهوری برای کشور انتخاب کند که تحت سیطره و کنترل حزبالله، رژیم سوریه و رژیم جمهوری اسلامی نباشد. سپس در تحولی بیسابقه، در لبنان دولتی تشکیل شد که حزبالله در آن نه «یک سوم معطل» را در اختیار دارد و نه قادر به کنترل وزرای کابینه است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس از وقوع تحولات بزرگ و بیسابقه اخیر و تسلیم شدن حزبالله در مقابل پروژه دولتسازی، که سالها با آن مقابله میکرد، سرانجام دوران سلطهطلبی و زورگویی این حزب به پایان رسید. تاثیر این تحول بزرگ در سخنرانیهای مراسم تحلیف ژوزف عون، رئیسجمهوری جدید لبنان، و در اولین جلسه دولت جدید لبنان به رهبری نواف سلام، که در آن از شعار همیشگی «ارتش، ملت و مقاومت» خبری نبود، کاملا مشهود بود.
همچنین، اولین سفر خارجی ژوزف عون به عربستان سعودی و سپس حضور او در اجلاس اضطراری کشورهای عربی در قاهره، سرآغاز مرحله جدید و مثبتی را در منطقه رقم زد که تاثیرات آن عملا بر لبنان نمایان شده است.
دیدارهای ژوزف عون با رهبران عرب، گامی مهم و بیسابقه در مسیر احیای روابط لبنان با جهان عرب محسوب میشود؛ بهویژه اینکه لبنان در چند دهه اخیر در وضعیتی قرار داشت که پیوسته آن را از جهان عرب و جامعه جهانی دور میکرد.
سفر ژوزف عون به عربستان سعودی و استقبال گرم و صمیمانه از او در ریاض، تحولی قابلتوجه بود. افزون برآن، ژوزف عون و شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، نشستی خصوصی داشتند. مسائلی که میان مقامهای لبنان و عربستان سعودی مطرح شد شامل گفتگوهای دوستانه و صریح و تاکید بر لزوم گسترش روابط تاریخی میان دو کشور برادر بود.
حضور رئیسجمهوری لبنان در اجلاس سران عرب هم پررنگ بود و او برای نخستین بار با رهبران کشورهای عربی دیدار و گفتگو کرد و در حاشیه این نشست دیدارهای متعددی با سران کشورهای مختلف داشت.
از سوی دیگر، دیدار ژوزف عون با احمد الشرع، رئیس دولت جدید سوریه، بهویژه مورد توجه قرار گرفت، اما مهمترین بخش، سخنرانی رئیسجمهوری لبنان در اجلاس سران عرب بود که بازتابی کاملا مثبت داشت. عنوان سخنرانی ژوزف عون «مقاومت دیپلماتیک» بود، چیزی که حزبالله و جمهوری اسلامی بهوضوح با آن مخالفاند. او با بیان اینکه تهدید و استفاده از زور برای رسیدن به هرگونه هدفی قابل توجیه نیست، موضع جدید کشورش را در قبال تحولات منطقه اعلام کرد و ادعاهای دروغین حمایت از فلسطین را مردود شمرد.
رئیسجمهوری لبنان گفت: کشورهای عربی نباید به صحنه درگیریهای دیگران تبدیل شوند و راه حمایت از فلسطین ثبات و پیشرفت جهان عرب است، نه جنگافروزی و آشوبطلبی. او افزود: زمانی که بیروت اشغال شود، دمشق ویران گردد، امان تهدید شود، بغداد زاری کند یا صنعا سقوط کند، هیچکس نمیتواند ادعا کند که این اقدامات برای حمایت از فلسطین بوده است. عون تاکید کرد که لبنان دیگر نباید به بستری برای سیاستهای نفوذ خارجی تبدیل شود و هیچ گروهی نمیتواند از حمایت خارجی برای قدرتنمایی علیه هممیهنانش استفاده کند.
سفر ژوزف عون به عربستان سعودی و سخنانش در اجلاس سران عرب در قاهره، که بیانگر بازگشت لبنان به آغوش جهان عرب بود، با واکنشهای مثبتی مواجه شد. در واقع، بازتاب سفر رئیسجمهوری لبنان به ریاض و قاهره ضربه سختی به راهبرد سلطهطلبی جمهوری اسلامی در منطقه وارد کرد.
در حالی که در گذشته تصمیمهای مهم لبنان یا در دمشق گرفته میشد یا برعهده حزبالله و به نفع رژیم جمهوری اسلامی بود، اکنون سرنوشت این کشور به دست ملت آن تعیین میشود. بنابراین، رهایی لبنان از اسارت حزبالله، امیدواری به برقراری ثبات و امنیت در لبنان و بازگشت این کشور به آغوش جهان عرب نشان میدهد که بساط پروژه راهبردی رژیم جمهوری اسلامی در لبنان، که بر محور فرقهگرایی و تخریب لبنان میچرخید، در حال برچیده شدن است. اخیرا این پرسش مطرح میشود که با توجه به تمامی شکستهای سیاسی و نظامی یادشده، رژیم جمهوری اسلامی چگونه میتواند ادعای پیروزی کند؟