جستجوی راهی برای گذار از تنش فرقه‌ای در سوریه

مردم سوریه عملا از جنگ و خونریزی به ستوه آمده‌اند و زمان آن رسیده است که همه شعار «نه به جنگ» را سر دهند

نیروهای امنیتی دولت جدید سوریه در حال ورود به شهر بانیاس در غرب این کشورــ عکس از  AFP

اوایل ماه مارس جاری، بخش غربی سوریه صحنه خشونت‌های فرقه‌ای خونینی شد که جان صدها غیرنظامی و نظامی را گرفت. این رویداد مرگبار نه‌تنها یکی از خونین‌ترین درگیری‌های داخلی از زمان سقوط رژیم بشار اسد به شمار می‌آید، بلکه فراتر از یک رویارویی نظامی میان بقایای رژیم سابق و نیروهای امنیتی دولت جدید است و می‌تواند ابعاد شکاف‌های فرقه‌ای عمیق را که بافت اجتماعی سوریه را به‌شدت تهدید می‌کند، آشکار کند.

پرسشی که در این میان مطرح می‌شود، این است که آیا دولت جدید سوریه به رهبری احمد الشرع می‌تواند این کشور را از فرورفتن در ورطه یک جنگ داخلی فرقه‌ای بازدارد یا اینکه سوریه بار دیگر در آستانه لغزش به سمت فروپاشی قرار دارد؟

ریشه‌های پنهان خشونت

چند هفته پیش از وقوع رخدادهای خونین اخیر، گروه‌های مسلح وابسته به رژیم اسد که دولت جدید سوریه آن‌ها را «بقایای رژیم پیشین» می‌نامد، نیروهای امنیتی سوریه را هدف قرار دادند. با آنکه دمشق برای جلوگیری از بروز درگیری‌های فرقه‌ای تلاش بسیاری انجام داد و نیروهای وابسته به اسد را به آشتی و وحدت فراخواند، شماری از نظامیان پیشین این پیشنهاد را رد کرد و با پناه بردن به مناطق کوهستانی، گزینه جنگ را بر تسلیم شدن ترجیح دادند.

انحلال ارتش و برکناری گسترده کارکنان دولتی بدون جایگزین‌های اقتصادی یا سیاسی، به نارضایتی گسترده جامعه سوریه، به‌ویژه در مناطق علوی‌نشین این کشور که در طول سال‌های گذشته برای تامین مخارج زندگی، به دولت دمشق متکی بودند، منجر شد. به همین دلیل، سوری‌های علوی که تحت تاثیر منفی سیاست‌های جدید دولت قرار گرفته بودند، اصلاحات دولت را اقدامی انتقام‌جویانه تلقی کردند. آن‌ها با بهره‌جویی از وضعیت ایجادشده، گروه‌های مسلح وابسته به رژیم سابق را به سرکشی و شورش علیه دولت جدید دمشق تحریک کردند.

خشونت فرقه‌ای: زمانی که انتقام به فاجعه بدل می‌شود

اوایل مارس، گروه موسوم به شورای نظامی آزادسازی سوریه به رهبری غیاث دله، از افسران پیشین گارد جمهوری، حملات گسترده‌ای را به شهرهای لاذقیه، طرطوس، جبله و بانیاس آغاز کرد که به وقوع درگیری شدید منجر شد. اما فاجعه واقعی زمانی رخ داد که جناح‌های بی‌انضباط وفادار به دولت جدید مداخله کردند و باعث شد زمینه برای قتل‌عام فرقه‌ای علیه غیرنظامیان علوی از جمله زنان و کودکان فراهم شود.

در مقابل، نیروهای وفادار به اسد نیز درصدد انتقام‌جویی برآمدند و غیرنظامیان را در مناطق دیگر هدف قرار دادند. درگیری خشونت‌آمیز اخیر علاوه بر اینکه به کشته شدن صدها نفر و آواره شدن هزاران تن دیگر انجامید، تصویری مخدوش از دولت جدید سوریه ارائه کرد. این اقدام همچنین تلاشی برای اثبات این مدعا بود که دولت جدید سوریه قادر نیست امنیت شهروندان را تامین و گروه‌های مسلح وابسته به دمشق را مهار کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با این حال گفتمان فرقه‌ای که در شبکه‌های اجتماعی به دامن زده می‌شود، خطرناک‌تر از درگیری‌های مرگبار اخیر در سوریه است. برخی حامیان دولت جدید این کشتارها را به‌عنوان «انتقام مشروع» توجیه کردند، در حالی که دیگران آن را «تغییر قدرت از علویان به سنی‌ها» تعبیر می‌کنند؛ برداشتی ساده‌انگارانه و خطرناک که به گسترش آتش خشم و نفرت دامن می‌زند.

واقعیت این است که اکثریت سنی‌های سوریه هیچ سهمی در قدرت ندارند و آنچه برخی گروه‌های مسلح کنترل‌نشده علیه غیرنظامیان در غرب سوریه انجام دادند، حتی اگر اعضای آن‌ها از نظر مذهبی سنی باشند، تنها منعکس‌کننده رفتار اقلیتی کوچک است. با این حال، این واقعیت‌ها برای کسانی که از تفرقه‌افکنی فرقه‌ای سود می‌برند، اهمیتی ندارد.

واکنش‌های بین‌المللی: محکومیت بدون اقدام عملی

واشینگتن، مسکو، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد این خشونت‌ها را محکوم کردند، اما برای جلوگیری از تشدید بحران هیچ اقدامی جدی صورت نگرفت. آمریکا رفع تحریم‌ها را به حفظ حقوق اقلیت‌ها مشروط کرد، روسیه خواستار گفتگو شد و نشست اردن با حضور کشورهای همسایه سوریه، تنها به بیانیه‌ای کلی درباره «امنیت و همکاری» بسنده کرد.

در همین حال، اسرائیل‌ از این بحران بهره‌جویی کرد تا خود را حامی دروزی‌های معرفی کند. جمهوری اسلامی که نیروهای نیابتی‌اش سال‌ها بخشی از این بحران بوده‌اند، هرگونه دخالت در این درگیری خونین را انکار کرد. این تناقض‌ها نشان می‌دهد که بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی هنوز سوریه را میدان رقابت و تسویه‌حساب‌های خود می‌بینند، نه کشوری که شایسته صلح و ثبات است.

آینده سوریه: تشدید بحران یا ایجاد اصلاحات؟

البته رویدادهای خونین اخیر تنها مبارزه بر سر قدرت نیست، بلکه آزمونی برای آینده سوریه به‌عنوان یک کشور مستقل و پایدار است. بنابراین، برای عبور از بحران، دولت جدید سوریه باید موارد زیر را رعایت کند:

  • اجرای عدالت انتقالی، زیرا بدون پاسخگویی واقعی در قبال جنایات رژیم سابق و جنایات جناح‌هایی که به نام انقلاب مرتکب خشونت شده‌اند، نمی‌توان بر چالش‌های گذشته غلبه کرد.
  • حذف فرقه‌گرایی سیاسی: باید پیوند میان هویت فرقه‌ای و نمایندگی سیاسی قطع شود. دولت نمی‌تواند «سنی» یا «علوی» باشد، بلکه باید دولتی برای همه شهروندان باشد.
  • اصلاح نهادهای امنیتی: تبدیل «هیئت تحریر شام» از یک گروه مسلح به ارتشی ملی نیازمند بازسازی اساسی است که وابستگی‌های محدود و فرقه‌ای را از بین ببرد.
  • لغو تحریم‌ها: نجات اقتصاد سوریه بدون برداشته شدن تحریم‌های غرب، به‌ویژه تحریم‌های آمریکا، امکان‌پذیر نیست و این امر مستلزم تضمین‌های واقعی برای حفاظت از اقلیت‌هاست.

البته غرب سوریه سال‌ها زیر خاکستر تنش‌ها پنهان بود، اما اکنون آتش این تنش شعله‌ور شده است. خشونت فرقه‌ای پدیده‌ای جدید نیست، اما نادیده گرفتن آن با سر دادن شعارهای «وحدت ملی» یا «مبارزه با تروریسم»، بحران را عمیق‌تر می‌کند. بنابراین، دولت جدید سوریه بر سر یک دوراهی سرنوشت‌ساز قرار دارد: یا با پذیرش اشتباه‌های اخیر و اجرای عدالت، اعتماد از دست‌رفته را بازگرداند، یا راه اسد را ادامه دهد و با سرکوب بخشی از جامعه، بحران را تنها برای مدتی به تعویق بیندازد. این در حالی است که مردم سوریه عملا از جنگ و خونریزی به ستوه آمده‌اند و زمان آن فرا رسیده است که همگان شعار «نه به جنگ» را سر دهند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه