تمرکزهای جدید نیروی هوایی ایالات متحده: پهپادهای شبیه جنگنده و جنگ الکترومغناطیسی

عملیات طیف الکترومغناطیسی،EMSO، شامل اثرات قاطعی چون رصد میدان نبرد، کور کردن یا گمراه کردن حسگرهای دشمن، اخلال در هدایت سلاح‌هایش و قطع ارتباطات آن، در حالی که سامانه‌های خودی حفظ می‌شوند، است

تصویری از پهپادها-USAF/Screenshot/John Higgins/PEO IEW&S

استراتژیست در دو گزارش جداگانه به توانایی‌های اسرائیل و آمریکا در عملیات جنگی الکترومغناطیسی یا جنگ الکترونیک پرداخته و به سلاح‌ها و جنگنده‌هایی اشاره می‌کند که قادرند حسگرهای دشمن را «کور» یا گمراه کنند و در سلاح‌هایش اخلال و قطع ارتباط ایجاد کنند.

استراتژیست با اشاره به اینکه «بررسی گزینه‌های جدید» بخش مهمی از فرآیند بازطراحی نیروی هوایی ایالات متحده است، می‌نویسد: یکی از این گزینه‌ها استفاده از پهپادهای شبیه جنگنده CCA است؛  تمرکز دیگر، عملیات طیف الکترومغناطیسی (EMSO) است؛ اصطلاحی که امروزه برای اشاره به جنگ الکترونیک (EW) و فعالیت‌های مرتبط ترجیح داده می‌شود.

پهپادهای CCA بسیار ارزان‌تر از جنگنده‌های سرنشین‌دار خواهند بود و قرار است در کنار آن‌ها فعالیت کرده و توان آن‌ها را افزایش دهند—مثلا با پیشروی برای شناسایی اهداف. عملیات طیف الکترومغناطیسی،EMSO، شامل اثرات قاطعی چون رصد میدان نبرد، کور کردن یا گمراه کردن حسگرهای دشمن، اخلال در هدایت سلاح‌هایش و قطع ارتباطات آن، در حالی که سامانه‌های خودی حفظ می‌شوند، است. پهپادهای CCA هم که بسیار ارزان‌تر از جنگنده‌های سرنشین‌دار خواهند بود، برای افزایش توان این سیستم در کنار آن فعالیت خواهند کرد.

به گفته سرهنگ تیموتی هلفریش، رئیس سیستم‌های سایبری در فرماندهی تجهیزات نیروی هوایی، می‌گوید پروژه در برخی زمینه‌ها جلوتر از هدف‌گذاری کلی برای دستیابی به قابلیت عملیاتی اولیه تا پایان دهه است.

خلبان‌ها در محیط شبیه‌سازی مشترک و پیچیده‌ای که برای پشتیبانی از اف-۳۵ توسعه یافته، و همچنین با هواپیماهای زنده جایگزین، در حال کسب تجربه با CCAها هستند.هلفریش گفت: «خلبان‌ها متوجه شده‌اند که می‌توانند بیش از آنچه فکر می‌کردیم کنترل CCAها را بر عهده بگیرند.» 

استراتژیست در گزارش دیگری درباره ظرفیت‌های عملیات جنگ الکترومغناطیسی اسرائیل می‌نویسد: توانایی شلیک حجم زیادی از تسلیحات کوچک، دقیق و خودهدایت‌شونده، به رهبران اسرائیل این امکان را می‌دهد که دامنه وسیعی از مواضع جمهوری اسلامی را با آثار کنترل‌شده در معرض تهدید قرار دهند—از زیرساخت‌های انرژی و حمل‌ونقل گرفته تا اهداف نظامی مانند پایگاه‌ها و کارخانه‌های موشک‌سازی. 

روزنامه «دیلی اکسپرس» لندن پیش‌تر در گزارشی به قلم «کلایو هاموند» از احتمال استفاده اسرائیل از بمب‌های پالس الکترومغناطیسی (EMP) علیه جمهوری اسلامی خبر داده بود. یک منبع امنیتی اسرائیل به «دیلی اکسپرس» گفت: امکان دارد اسرائیل برای اولین بار در تاریخ از نوع جدیدی از بمب استفاده کند که به آن بمب پالس الکترومغناطیسی می‌گویند. این بمب که مستقیما مردم را هدف قرار نمی‌دهد و توانایی آن را دارد تا همه وسایل الکترونیکی را در شعاع ناشناخته‌ای خارج کند. پالس الکترومغناطیسی یک انفجار زودگذر از انرژی الکترومغناطیسی است که منشا آن طبیعی یا مصنوعی است و می‌تواند به صورت میدان الکترومغناطیسی، میدان الکتریکی، میدان مغناطیسی یا جریان الکتریکی هدایت‌شده رخ دهد. تداخل الکترومغناطیسی ناشی از یک پالس الکترومغناطیسی می‌تواند ارتباطات را مختل کرده و به تجهیزات الکترونیکی آسیب برساند. یک پالس الکترومغناطیسی مانند یک صاعقه می‌تواند به اشیایی مانند ساختمان‌ها و هواپیما آسیب فیزیکی وارد کند.

براساس این گزارش، نشانه‌ای که نشان می‌دهد اسرائیل بلوف نمی‌زند، حمله تلافی‌جویانه‌اش در ۱۹ آوریل سال گذشته به دنبال حمله پهپادی گسترده جمهوری اسلامی در ۱۳ آوریل است. یک سلاح هدایت‌شونده، یک واحد رادار متحرک را در اصفهان—۵۰۰ کیلومتر دورتر از نزدیک‌ترین مرز اسرائیل—منهدم کرد. این رادار بخشی از یکی از سه سامانه پدافند هوایی اس-۳۰۰ بود.

ترکیب دقیق سلاح مورد استفاده اعلام نشده، اما پیام روشن است: حتی وقتی نیروهای جمهوری اسلامی در بالاترین سطح آماده‌باش می‌بودند، ارتش اسرائیل مطمئن بود که می‌تواند عمیقا در حریم هوایی ایران نفوذ کرده و یکی از سامانه‌های دفاع هوایی را هدف قرار دهد.

استراتژیست می‌نویسد، اسرائیل قابلیت منحصربه‌فرد و قدرتمندی برای حملات استراتژیک متعارف در سطح منطقه ایجاد کرده که از اواسط دهه ۲۰۰۰، همزمان با روشن‌شدن اهداف هسته‌ای ایران و افزایش ارسال سلاح از سوی جمهوری اسلاممی به حزب‌الله، آغاز شد.

این روند مدرن‌سازی همزمان با رشد صنعت فناوری اطلاعات اسرائیل و تغییرات ساختاری در صنایع دفاعی به سوی ساختارهای تجاری و صادرات‌محور انجام شد.

استراتژیست می‌نویسد، فلسفه ارتش اسرائیل در همه سطوح جنگی دستیابی به شفاف‌ترین تصویر عملیاتی ممکن است، ترکیبی از ورودی‌های بسیاری از سامانه‌های پیشرفته اطلاعاتی، شناسایی و نظارت (ISR).

نیروی هوایی اسرائیل پیش‌تر، هواپیماهای شاوِت Shavit (شنود سیگنال) و ایتان Eitan (هشدار زودهنگام هوایی) را—بر پایه جت‌های تجاری گلف‌استریم G550—در اختیار داشت. هواپیمای اورون نیز، مجهز به مجموعه‌ای از حسگرهای زمینی و هوایی و پردازنده‌های نسل جدید شامل هوش مصنوعی است که می‌توانند اهداف را به‌طور خودکار شناسایی کنند.

ناوگان جنگنده‌ها نیز به‌طور پیوسته برای افزایش برد، بقا و ادغام تسلیحات جدید با برد بیشتر یا اندازه و هزینه کمتر، به‌روزرسانی شده است.

تا سال ۲۰۳۴، نیروی جنگنده اسرائیل شامل جنگنده‌های اف-۳۵۱ F-35I لاکهید مارتین، اف-۱۵ آی‌ای F-15IA بوئینگ و اف-۱۶ آی F-16I خواهد بود. گرچه اف-۱۵ F-15 در اصل یک جنگنده است، نسخه اسرائیلی آن بیشتر شبیه بمب‌افکن متوسط است. F-16I دارای مخازن سوخت یکپارچه است و با دو مخزن خارجی ۲۳۰۰ لیتری نیز پرواز می‌کند. شرکت صنایع هوایی اسرائیل (IAI) در حال توسعه مخازن سوخت خارجی برای F-35 است.

جنگنده‌های F-16I و F-15I مجهز به سامانه‌های جنگ الکترونیکی پیشرفته شرکت IAI-Elta هستند.

نیروی هوایی اسرائیل بیش از ۲۵۰ هواپیمای مناسب برای ماموریت‌های ضربتی دارد، به‌علاوه تانکرهایی برای افزایش برد برخی از آن‌ها، و F-15هایی برای پشتیبانی هوایی.

IAI و رافائل به‌طور عمومی در حال توسعه تسلیحات پرسرعت و دوربرد هستند، که نشان‌دهنده رقابت داخلی یا صادراتی در این زمینه است. موشک Rocks ساخت رافائل، برگرفته از هدف تمرینی بالستیک Black Sparrow است. سیستم هدایت آن، ترکیبی از تطبیق صحنه و هدایت راداری غیرفعال، نشان از تمرکز بر سرکوب دفاع هوایی دشمن دارد. Air Lora ساخت IAI نسخه هوایی موشک توپخانه‌ای زمین به زمین Lora است، با هدایت مقاوم در برابر جمینگ ( قطع یا اختلال در سیگنال‌های رادیویی) مبتنی بر GPS-INS.

با این‌که این سلاح‌ها مهم‌اند، اما کلید توسعه تسلیحات هوا‌به‌زمین اسرائیل در قرن ۲۱ «دقت در حجم» بوده است. سلاح‌های قدیمی یا دقت داشتند یا حجم، اما نه هر دو. سلاح‌های لیزری یا اپتیکی به کنترل نیاز دارند، و سلاح‌های GPS-INS دقت کمتری دارند و در منطقه هدف ممکن است مختل شوند. هدف اسرائیل غلبه بر این محدودیت‌ها بوده است.

نمونه بارز این توانایی، ترکیب بمب گلایدی Spice-250 ساخت رافائل و غلاف هدف‌گیری Litening 5 است. این غلاف دارای اپتیک بهبودیافته و باند فروسرخ موج کوتاه است که در رطوبت بهتر نفوذ می‌کند، پس هواپیما می‌تواند از فاصله دورتری سلاح را پرتاب کند.

برد ۶۰ کیلومتری Litening 5 برای هدایت لیزری زیاد است، اما Spice-250 از سامانه هدایت نهایی مستقل استفاده می‌کند. سلاح با مجموعه‌ای از تصاویر اطراف هدف و موقعیت هدف نسبت به آن‌ها برنامه‌ریزی می‌شود. حتی اگر هدف پشت ابر یا دود پنهان باشد، سلاح همچنان هدایت می‌شود و نقشه آن‌قدر بزرگ است که حتی در صورت اختلال   ، صحنه را پیدا می‌کند.

Spice-250 همچنین دارای حالت هدایت انسانی با لینک داده است که رهگیری اهداف متحرک یا لغو حمله را ممکن می‌کند.

این بمب دارای سرجنگی ۸۰ کیلوگرمی است. شرکت Elbit از دهه ۲۰۰۰ بر طراحی بمب‌های با تمرکز بر اثر انفجار و نفوذ بهتر به ساختمان‌ها کار کرده است. بمب MPR-250 این شرکت، با وزنی حدود ۲۳۰ کیلوگرم، به اندازه Mk 84 آمریکایی با وزن ۹۰۰ کیلوگرم موثر است. همین فناوری باعث می‌شود سرجنگی Spice-250 بسیار موثرتر از وزن ظاهری‌اش باشد.

Spice با قفسه هوشمند چهارگانه‌ای که پردازشگر مدیریت هدف و لینک داده با آنتن‌های جلو و عقب دارد، یکپارچه شده است. این یعنی F-16 می‌تواند ۱۶ بمب و F-15 تا ۲۸ بمب حمل کند.

بیشتر از تکنولوژی