در سه ماه اخیر دو فاجعه انسانی در ابعاد وسیع در ایران به وقوع پیوسته است. یکی سرکوب خشن اعتراضهای مردمی آبانماه که صدها کشته بر جای گذاشت و دیگری جان باختن ۱۷۶ انسان در سرنگونی هواپیمای اوکراینی بر فراز تهران. اولی کمتر مورد توجه جهان قرار گرفت و دومی ابعاد گسترده بینالمللی پیدا کرد. اما در هر دو مورد رویکرد مقامات تهران ثابت بود: پنهانکاری، عدم شفافیت و گروکشی.
از سرکوب اعتراضهای آبانماه که از روز جمعه (۲۴ آبان) در اعتراض به افزایش سه برابری قیمت بنزین آغاز و به تظاهرات گسترده ضدحکومتی تبدیل شد، سه ماه میگذرد. در این مدت مقامات جمهوری اسلامی همواره آمار عفو بینالملل (۳۰۴ کشته)، گزارشهای تحقیقی و میدانی و رسانههای خارج از ایران (رویترز ۱۵۰۰ کشته) در مورد تعداد کشتهها را تکذیب کردهاند. برخی گزارشهای غیررسمی حاکی از آن است که خانواده کشته شدگان نیز برای خودداری از اطلاعرسانی در این زمینه با عدم تحویل گرلفتن پیکر عزیزانشان تهدید شدهاند. با این وجود مقامات جمهوری اسلامی برآورد خود از تعداد کشتهها را اعلام نمیکنند و رقابت بر سر مسئولیت ناپذیری ادامه دارد.
در هفتههای نخست پس از سرکوب معترضان، زمانبر بودن شمارش کشتهها و تفکیک کشتهها بر اساس «شهید» یا «شرور» بودن آنها، دلیل اعلام نشدن تعداد کشتهها اعلام میشد. اکنون دولت میگوید، پزشکی قانونی آمار کشتهها را دارد، پزشکی قانونی هم میگوید آمار را در اختیار دولت قرار داده، اما هر دو طرف میگویند، مسئولیتی برای اعلام آمار ندارند. امروز (سهشنبه) نیز غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه مسئول اعلام کشتههای اعتراضهای آبانماه ۹۸ را «شورای امنیت کشور» معرفی کرد و گفت: «اعلام آمار نیاز به جداسازی دارد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به این ترتیب با ادامه پنهانکاری و پرهیز از پذیرش مسئولیت، نه تنها زمان اعلام تعداد کشتهها مشخص نیست، بلکه روشن نیست چه کسی مسئول این پرونده و پاسخگو خواهد بود.
کمتر از دو ماه پس از اعتراضهای آبانماه، در هجدهم دیماه یک هواپیمای اوکراینی با ۱۷۶ مسافر و خدمه بر پرواز تهران سرنگون شد. پس از سه روز انکار و تکذیب تهران، سرانجام تحت تاثیر فشار بینالمللی و رسانهای، شلیک موشک از پدافند هوایی نزدیک فرودگاه امام خمینی و خطای انسانی، عامل روی دادن این فاجعه اعلام شد.
اکنون با گذشت ۴۰ روز، سرنوشت بازخوانی جعبه سیاه این هواپیما همچنان در ابهام قرار دارد. در این مدت تهران باوجود آگاهی از در اختیار نداشتن تکنولوژی لازم برای بازخوانی جعبه سیاه، از تحول آن به کشور ثالث خودداری میکند.
در این مدت مقامات اوکراین به عنوان کشور مالک هواپیما و کانادا به عنوان کشوری که بیشترین تعداد کشتهها شهروند آن بودهاند، بارها خواستار ارسال جعبه سیاه به فرانسه شدهاند که از معدود کشورهایی است که توانایی بازخوانی اطلاعات جعبه سیاه بویینگ ۷۳۷ را دارد. وادیم پریستایکو، وزیر خارجه اوکراین روز گذشته پس از رونمایی از بنای یادبود جانباختگان پرواز ۷۵۲ با اشاره به اینکه باید همه جزئیات مربوط به شلیک موشک به این پرواز افشا شود، گفت: «تحقیقات در این زمینه ادامه دارد و کییف خواستار ایجاد کمیته تحقیقاتی مشترک و محاکمه همه مقصران- نه فقط کسی که دکمه شلیک موشک را فشرده- این فاجعه است.» وزیر خارجه اوکراین بار دیگر تاکید کرد که توافقهای بینالمللی از ایران میخواهد جعبه سیاه را در اسرع وقت برای رمزگشایی تحویل دهد.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به این درخواست میگوید، ایران توانایی بازخوانی اطلاعات جعبه سیاه را ندارد، اما آن را به کشور ثالث هم تحویل نمیدهد. در واقع ظریف به طور تلویحی میگوید، ایران جعبهسیاه را در مقابل دریافت تکنولوژی و دانش بازخوانی آن گرو گرفته است.
محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی نیز تحویل جعبه سیاه را به زمانی پس از آزمون و خطاهای بیشتر موکول کرده است. به گزارش ایرنا، اسلامی میگوید، اگر نتوانیم جعبه سیاه را بازخوانی کنیم آن را به کشور ثالث میفرستیم. این در حالی است که نه تنها ظریف، بلکه کارشناسان نیز تاکید کردهاند که دانش و توانایی فنی بازخوانی این اطلاعات در ایران وجود ندارد.
تکرار الگوی پنهانکاری و عدم شفافیت در برابر دو فاجعه انسانی با فاصله زمانی کوتاه این پرسش را ایجاد میکند که در پس پرده سرکوب اعتراضهای آبانماه و در داخل جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی چه حقیقتی نهفته است که نباید آشکار شود؟