نیکزاد نجومی از نقاشان شناختهشده معاصر ایران است که هنرهای تجسمی را در پیش و پس از انقلاب ۵۷ تجربه کرده است. پیوند بین قدرت، هنر، سیاست و سکسوالیته بنمایه آثار او را تشکیل میدهد. از نظر فرم کار او در پنج دهه اخیر به مراتب پختهتر شده است. امروز وقتی در مقابل نقاشیهای نجومی میایستید آنقدر لایههای متفاوت در برابر دیدگانتان حرکت میکند که باید یک به یک آنها را کشف کنید. آثار امروز نجومی به دلیل همین چند لایه بودن نیاز به رمزگشایی دارد. اگر چه این آثار در محتوا آغشته به خشونت و چالش قدرت است، در فرم با رنگهای چشم نواز همراه است. آخرین نمایشگاه وی درنیویورک در گالری هلنا راترز، تحت عنوان دفترچه طراحی بین سالهای ۱۹۹۶- ۱۹۹۹ در ژانویه ۲۰۲۰ برگزار شد. ۶۰ اثر این نمایشگاه که در اندازههای کوچک بر روی روزنامه نیویورکتایمز نقاشی شده بود، توسط موزه پرینستون خریداری شد. تازه ترین آثار او در ماه مارس و در لندن به نمایش گذاشته خواهد شد. اما آنچه امضای نجومی را در اکثر آثارش او با خود دارد، دلبستگی او به حوادث روزآمد جهان و ایران است. شاید به همین دلیل است که مخاطب نجومی جهانی است، چرا که دستمایه آثارش حوادث روزمره زندگی ماست. او جزو آن دسته هنرمندانی است که دغدغه مسائل اجتماعی و جهانی دارد و به این دلیل پرداختن به چالش قدرت همواره از بارزترین ویژگیهای این هنرمند است.
چگونه دفتر طراحی بین سالهای ۹۶ تا ۹۹ متولد شد؟
برای گفتگو با نیکزاد نجومی به آتلیهاش در بروکلین نیویورک رفتم. استودیویی ساده که دیوارهایش پوشیده بود از بوم نقاشیهای بزرگ و کوچک آثار جدیدی که روی آنها کار میکند. آتلیهای که محل زندگی او نیز هست.
یکی از کارهای روزانه نیکزاد نجومی خریدن نیویورکتایمز و خواندن آن از ابتدا تا به آخر است و میگوید: «من چون ارتباطم با انگلیسیزبانها کم است، برای ارتباط با این زبان و آگاهی از آنچه در جهان میگذرد، خواندن نیویورکتایمز کار روزانهام است. در یکی از روزهای سال ۹۶، وقتی به آتلیه برگشتم برای طراحی کاغذ نداشتم و تصمیم گرفتم روی یکی از صفحات روزنامه نقاشی کنم.» پس ازمدتی او به این کار علاقهمند میشود ولی از آنجا که کاغذ از بین میرود به توصیه یکی از دوستان یک ماده شیمیایی به نام «شالک» را روی روزنامه میزند وبعد با مداد و جوهر روی آن نقاشی میکند. موضوعات هم به مطالب جهانی بر میگردد. مثلا عکس گلی بر روی روزنامه، زمانی که خبر مرگ شاهدخت دایانا منتشر شد. «همه آثار این دفتر فیالبداهه است؛ برعکس کارهایی که امروز میکنم، که ابتدا طرح میزنم، برنامهریزی میکنم و بعد شروع به کار میکنم.» جالب آنکه آثار او بصورت چند لایهای به نظر میآید؛ مثلا دریکی از این آثار یک گل برروی صفحه اول نیویورکتایمز نقاشی شده و اگر خوب دقت کنید، تصویر دایانا در پس زمینه دیده میشود. در مجموع حدود ۳۰۰ اثر از نجومی در بین این سالها در قطع کوچک وجود دارد. هیچکدام از این آثار نامگذاری نشده وبا تاریخ انتشار روزنامههای نیویورکتایمزاز هم متمایز میشوند.
نقاشیهای پیش از ۵۷
نجومی در سال ۱۹۶۹ برای تحصیل به آمریکا رفت و در آنجا مدرک کارشناسی هنرهای تجسمی گرفت. او در اوایل دهه ۷۰ با کنفدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی همکاری کرد. طرح پوسترهای کنفدراسیون کار نجومی است. آقای نجومی درباره این دوره از زندگیاش میگوید: «در آن دوره فکر میکردم نقاشی کار بیخودی است و اساسا صدا ندارد. در نتیجه تصمیم گرفتم که در رشته فیلم کارشناسی ارشد بگیرم. ولی بایستی بیش از دوسال درس میخواندم، که اولا نمیخواستم بیش از دوسال در آمریکا بمانم و میخواستم زودتر به ایران برگردم. و دوم اینکه با وجود همسرم که او هم دانشجو بود و سارا هم به دنیا آمده بود، شهریه هم سر به فلک میکشید، امکان مالی ادامه تحصیل در رشته فیلم وجود نداشت.» نجومی به این ترتیب تصمیم گرفت به سیتی کالج برود، که در آن زمان رایگان بود، درست در همان سال سیتی کالج شهریهای شد که اعتراضهای دانشجویی را در پی داشت: «من هم در این اعتراضات شرکت کردم، و بزن بزن هم شد ولی به هرحال مدیریت دانشگاه با گرفتن شهریه موافقت کرد.» پس از گرفتن کارشناسی ارشد در رشته هنرهای تجسمی، در سال ۷۲ از کنفدراسیون جدا شد و به ایران بازگشت. او ادامه میدهد: «ساواک به مدت سه ماه در یک محل از من بازجویی میکرد. از صبح زود میرفتم تا ساعت ۵ منتظر بودم و نوارهای جیغ و بزن بزن و سرو صدا پخش میشد. بازجوییها به صورت کتبی بود، صحبتی درکار نبود. بعد گفتند، نه در کانون پرورش فکری، نه در تلویزیون و نه در هیچ مرکز آموزشی حق کار نداری. آخرسرپرسیدم، میتوانم نمایشگاه بگذارم؟ که آنها قبول کردند.» به این ترتیب او سالی یکبار از سال ۱۹۷۵ تا مقطع انقلاب، یک نمایشگاه برای خودش ویک نمایشگاه برای همسرش، ناهید حقیقت، که او نیز نقاش متبحری است، برگزار کرد. ناهید حقیقت برای اولین بار آثار حکاکی روی فلز را در ایران با کمک نجومی در نگارخانه لیتو برگزار کرد که همه فروخته شد. «من هر سال برای برگزاری نمایشگاه به ایران میرفتم و طرحهای ملایمتر از زاویه سیاسی را با خودم به ایران میبردم.» با برگزاری این نمایشگاهها دیگر نجومی شهرتی در فضای هنری آن زمان به دست آورد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
موزه هنرهای معاصر در تهران و آثار نجومی
در سال ۱۳۵۹رئیس موزه هنرهای معاصر در شهر تهران از او میخواهد که نمایشگاهی در این موزه بگذارد. حدود صد کار نجومی به نمایش در میآید. روز بعد روزنامه جمهوری اسلامی، نقد تندی درباره نمایشگاه منتشر کرد. سردبیر روزنامه در آن زمان میرحسین موسوی بود. او ادامه میدهد: «در آن مطلب نمایشگاه مرا با نمایشگاه سهراب سپهری که همزمان در موزه برگزار شده بود، مقایسه کرده بود و نمایشگاه مرا ضد انقلاب خوانده بود. مسئول موزه به من گفت چند نفر آمدند کارها را پایین کشیدند و ما دوباره بر روی دیوارها نصب کردیم. بالاخره روزبعد یکی از دوستانم به من گفت تو این مطلب را در روزنامه جمهوری اسلامی خواندهای؟ من هنوز روزنامه را نخوانده بودم، پس از آن به من توصیه کرد که از ایران بروم.» نجومی تا کنون نتوانسته به این صد کار در موزه هنرهای معاصردست یابد. اودر زمان ریاست جمهوری خاتمی به ایران رفت و مسئول موزه تایید کرد که ۴۰ عدد از کارهای او هنوز در موزه است ولی وجود صد کار را انکار کرد. با پیگیریها و نامه نگاریهایی که نجومی با موزه انجام داد، بالاخره تایید کردند که ۸۰ اثر او هنوز در موزه هنرهای معاصر است.
هنر، سیاست و تعهد
این روزها که سرکوب خیزش آبان ماه زخمی دیگر در پیکر جامعه گذاشته است، دوباره موضوع کهنه اما همیشگی ارتباط هنر با سیاست و تعهد اجتماعی مطرح است، تا آنجا که هنرمندان موافق و مخالف تحریم جشنواره فجر را درمقابل هم قرارداد. نجومی میگوید: «من اگر ایران بودم حتما جزو تحریم کنندگان بودم، چون صدای اعتراض باید شنیده شود ولی آنهایی را که مخالف تحریم هستند نیز سرزنش نمیکنم، چون نظر آنهاست و شاید نوع دیگری میخواهند عمل کنند.» موضوع سیاست و قدرت درآثار او چنان درونی و به هم تنیده شده که تبلور این اندیشه امضای ویژه هنر نجومی را به وجود آورده است.