جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته بحرانی بزرگتر از اپیدمی ویروس کرونا را تجربه نکرده است. حتی در دوران جنگ نیز نماز جمعهها و مراسم اعتکاف، نمازهای جماعت و دیگر مراسم مذهبی تعطیل نشدند. برای اولینبار در تاریخ چهل ساله معاصر صدای مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل در روز جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ شنیده نشد. در هیچ نقطهای از تاریخ، مرزهای زمینی و هوایی همه همسایگان به روی ایران بسته نشده بود.
مردم ایران عملا نمیتوانند به بسیاری از کشورها سفر کنند. مدارس و دانشگاهها برای حدود یک ماه بسته شدهاند. تاسیسات و مسابقات ورزشی نیز تعطیل شدند. برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی مجلس (نه به خاطر تعطیلات سالانه) تعطیل شده است. جدا از خسارات عظیم اقتصادی و اجتماعی، این بحران گسترده که نتیجه ایدئولوژی اسلامگرایی، گفتمان پنهانکاری و بی کفایتی رژیم بوده بر سرنوشت سیاسی آن تاثیر خواهد گذارد.
کرونا در بستر اقتدارگرایی
بیماریهای واگیر مثل ویروس کرونا وقتی به جان جوامعی با رژیمهای سیاسی اقتدارگرا بیفتند به سرعت همهی ناکارآمدیها و ناشایستگیهای آنها را از پنهان به آشکار میرانند. تاکنون فقدان شش مولفه حیاتی در عملکرد حکومتها در رفتار جمهوری اسلامی در برابر این بحران بر همگان آشکار شده است:
۱. پیگیری مصالح عمومی: تقدم جشن انقلاب و بیعت بر مصالح عمومی باعث شد حکومت اعلام اپیدمی را به تاخیر بیندازد و به همین دلیل دهها هزار نفر آلوده شده و صدها نفر جان خود را از دست دادند.
۲. اطلاع رسانی: عدم اعلام به موقع میزان بیماران و کشتهها که وظیفه حکومت در این گونه بحرانهاست، حتی اگر حکومت مسئول بیماری و مرگ نباشد.
۳. کارآمدی: هم از حیث عدم آمادگی، هم از جهت آماده کردن زمینهها و هم از جهت روش مقابله و اقدام. حکومت نه تنها مراکز آلوده را قرنطینه نکرد بلکه مردم را به حضور در مراکز آلودگی تشویق کرد، مثل سخنان امام جمعهی قم در دعوت مردم به حضور در صحن معصومه در قم و تاکید بر شفا بخشی این مجموعه.
۴. پذیرش مسئولیت: رئیس دولت این اپیدمی را مقدمهای برای تعطیلی کشور بنا به خواست دشمنان معرفی کرد.
۵. شفافیت: شریک نکردن شهروندان با هرچه در این حوزه می گذرد و وارونه جلوه دادن حقایق مثل اعلام علت مرگ بسیاری از قربانیان کرونا با مواردی چون کهولت سن، تنگینفس حاد، عارضه قلبی و مواردی از این دست.
۶. همکاری بین المللی: پرهیز از دریافت هر گونه کمک بین المللی به دلیل ادعای بیهوده توانایی حکومت در مواجهه با این بحران و اجتناب از حضور مددکاران و کارشناسان بین المللی که حکومت همیشه بدانها مظنون بوده است. حکومت جمهوری اسلامی همانند دولت چین از به اشتراک گذاری آمار مبتلایان به ویروس و اطلاعات بیماران خودداری و موسسات تحقیقاتی و دیگر دولتها را از واکنش مناسب محروم کرده است. از سوی دیگر بی توجهی مقامات به موارد آلوده، باعث صادرات ویروس از ایران به حداقل ۱۵ کشور شد.
بحران همگانی
این شش عامل وقتی در سرکوب سیاسی یا سوء استفاده از منابع عمومی دیده شوند ممکن است همگان را تحت تاثیر قرار ندهند یا به سلامت و امنیت مردم عادی مستقیما مربوط نشوند، اما در موضوع یک بیماری واگیر تک تک شهروندان از فقدان شش عامل فوق متاثر میشوند. بحران هستهای بیشتر شهروندان خارجی را مستقیما هدف قرار میداد؛ کشتار هزاران زندانی در سال ۶۷ اعضای گروههای سیاسی و خانوادههایشان را تحت تاثیر قرار میداد؛ بحران ناشی از سقوط هواپیمای اوکراینی اقشاری را تحت تاثیر قرار میداد که مسافر هواپیما هستند و به خارج سفر میکنند، اما واگیری کرونا کسی را بیرون از دایره قرار نمیدهد. از همین جهت بحران کرونا در کشور را باید در حد جنگ با عراق یا بحرانهای محیط زیستی کشور تلقی کرد و تاثیرات آن همانند دو مورد اخیر برای دههها در فضای سیاسی و اجتماعی ایران باقی خواهد ماند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شش ویژگی فوق فقط به حیات و ممات مخالفان مربوط نمیشود بلکه شهروندان هوادار نظام نیز آنها را انتظار دارند. فقدان این شش عامل، کارآمدی نظام و اتکاپذیری آن را برای وفادارانش به شدت زیر سئوال برده است. ممکن است کسانی که از امتیازات نظام برخوردارند در این مورد ساکت بمانند اما نوع مواجههی آنها با نظام در شرایطی که مواجهه پر هزینه نباشد تغییر خواهد کرد.
چالش جدی مشروعیت سیاسی
نوع واکنش مقامات رسمی دینی که متکفل نهادهای مذهبی هستند با بحران یک بیماری واگیر باورهای مذهبی را مستقیما در برابر سلامت عمومی قرار داد. باورهایی مثل شفابخشی ضریح ائمه و امامزادهها که قرنهاست در میان شیعیان جاری است با واگیری بیماری از طریق بوسیدن حرم مقدسان شیعه به طور جدی به چالش کشیده شده است. این چالش وقتی به ستونهای حکومت مذهبی میرسد جدی تر میشود چون حکومت دینی مجبور است در سمت باورها بایستد (عدم قرنطینه قم یا بستن اماکن مقدس شیعی). حکومتی که چهار دهه مشروعیت سیاسی خود را از مذهب گرفته در عرض چند روز شاهد به دریا ریخته شدن "مذهب سیاستگذار" است. امروز تک تک شیعیان باورمند میدانند که نه تنها ضریح مقدسان شیعه بیماری ناشی از ویروس کرونا را شفا نمیدهد بلکه می تواند موجب شیوع این بیماری باشد و حکومتی را که چنین تبلیغ میکند نمیتوانند مشروع بدانند.
یک اشتباه کلیدی دیگر
تجربه سیاسی یک قرن اخیر در دنیا نشان میدهد که بدون حمله خارجی رژیمهای سیاسی هنگامی سقوط میکنند که ۱- پایگاه اجتماعی آنها به کمتر از پنج درصد سقوط میکند، ۲- نارضایی عمومی بر اساس انتظارات به شدت افزایش پیدا میکند، ۳- اقلیتی فعال و پر استقامت برای خلع رژیم شکل میگیرد، ۴- ماشین سرکوب رژیم استحاله میشود و ۵- رژیم دچار اشتباهات سیاسی و اجتماعی مکرر میشود. واگیری کرونا در سراسر ایران در کوچکتر شدن جمعیت وفادار به رژیم، افزایش قدرت اقلیت برانداز، افزایش نارضایی عمومی، و کند شدن چاقوی سرکوب نقش بازی میکند. نوع عکس العمل رژیم در برابر این بیماری از اشتباهات جدی نظام بوده است.
چرا این گونه رفتار می کنند؟
مقامات جمهوری اسلامی تصور میکنند که هر گونه رفتار کنند رژیم، ضد ضربه و ابدی است. علت هم آن است که حکومت از حیث منابع لازم برای تبلیغات و سرکوب، به مردم و مالیات آنها وابسته نیست و اگر روزی نظامیان ایرانی از سرکوب سرباز زنند، میتواند به شبه نظامیان لبنانی، عراقی، پاکستانی و افغانستانی اتکا کند. آنها تصور این را هم نمیکنند که روزی ایرانیان یک به یک بساط سرکوب حکومت را جمع کرده و در نهادهای مذهبی حکومت ساخته را ببندند. به همین جهت است که در چهل سال گذشته حتی یک گام در جهت تغییر و ترمیم رابطه با قربانیان خود برنداشتهاند.
در نقطهای که رژیم با بحران فروپاشی مواجه باشد کمتر کسی به طرفداری از آن برخواهد خاست، چون این رژیم دیگر کالایی برای عرضه نخواهد داشت یا موازنهی فوائد و دردسرهایش به نفع تفوق دردسرها تغییر کرده است.