آنهایی که سینما و تلویزیون را اختراع کردند و پخش و توزیع جهانی فیلم و برنامههای تلویزیونی را در دست دارند، طی تجربیاتشان ردهای دارند به نام فیلمها و برنامههای کریسمسی و بابانوئلی. این فیلمها و سریالها، شاد و مفرح هستند با پندهای اخلاقی و خانوادگی، و ساخته شدهاند برای آن که در روزهای تعطیلی مدارس و زمانی که خانوادهها کنار هم هستند و با هم به سینما میروند یا پای تلویزیون مینشینند، ساعات خوشی داشته باشند و در این میان چیزی هم بیاموزند و یادی هم بکنند از افراد تنها و بیخانواده و مستمند. این قبیل فیلمها، گاه تخیلی هستند و با «زمان» بازی میکنند و میگویند اگر در گذشته خانواده داشتن را انتخاب کرده بودید، الان چه میشد، یا فرشتهای میآید و پیرمرد خسیس بداخلاقی را خُلق خوش میدهد و او تلاش میکند کَردههای ناپسندش را جبران کند، و از این دست. از این فیلمها، هم کودکان و نوجوانان خوششان میآید هم پدر مادرها و پدربزرگ مادربزرگها. نوروز در کشور ما هم از بسیاری جهات مانند ایام کریسمس و سال نو میلادیست، با این تفاوت که آن در سیاه زمستان است، و این در هوای فرحبخش فروردینی.
هر وقت صحبت از اکران نوروزی میشود، یاد فیلم «کفشهای میرزا نوروز» که در ۱۳۶۴ توسط کمدین معروف پیش از انقلاب، آقای محمد متوسلانی، ساخته شد میافتم؛ فیلمی که تا سالها هر سال نوروز از تلویزیون پخش میشد. اما به نظر میرسد که این فیلم و چند فیلم دیگر، استثناهایی درست باشند در مقابل قاعدهای معیوب.
علیرغم شعارهایی که جمهوری اسلامی ایران در خانوادگی بودن سینمای ایران میدهد، در عمل، فیلم سینمایی خانوادگی در سینمای جمهوری اسلامی ایران بسیار نایاب است و بهرغم آن که جمعیت ایران جمعیت بسیار جوانیست، اما سینمای کودک و نوجوان در عمل وجود ندارد و تعداد فیلمهای مربوط به سینمای کودک و نوجوان، به سختی از انگشتان دو دست تجاوز میکند و دستبالا، هر سال یک فیلم کودک و نوجوان بیشتر تولید نمیشود. فیلمهای کمدی و طنز هم، که روز به روز بر تعدادشان افزوده میشود، پر است از شوخیهای جنسی سخیف و «تیکه»های سیاسی بین جناحی، و هیج یک از اینها، سینمایی نیست که با مشخصههای سینمای خانوادگی منطبق باشد و اعضای خانواده بتوانند با هم آنها را تماشا کنند و لذت ببرند.
از آنجا که در نوروز گاه بیش از ۱۵ روز و دستکم دو هفته مدارس تعطیلند و یک هفتهای هم ادارههای دولتی و خصوصی تعطیل هستند، طبیعتا بازار سینماها رونق دارد و به طور سنتی، بالاترین فروش سینماها در همین دوران اکران نوروزی است. برای همین، این که چه فیلمی در نوروز اکران شود، همیشه از اهمیت برخوردار بوده است و این معیار که چه فیلمی برای این روزها مناسب است، اساسا مطرح نیست و بیشتر مبتنی بر جنگ مافیای پخش و سالنهای سینماهاست.
در وزارت ارشاد، شورای اکران با حضور رئیس شورای صنفی، مدیر اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، مدیرعامل خانه سینما، و نماینده رئیس سازمان سینمایی برای اختصاص سینماها در زمانهای مختلف سال تشکیل میشود، اما به دلیل اهمیت اکران نوروزی، همه چشمها و گوشها به تشکیل شورا در اسفند هر سال است تا معلوم شود کدام فیلمها سرانجام اکران نوروزی میگیرند. آقای محسن امیریوسفی که امسال به دلیل سمت حقوقیاش ریاست شورای اکران را هم در دست دارد، بنا به گزارش خبرگزاری ایسنا، در ۵ اسفندماه امسال فیلمهای نوروزی را اعلام کرد. بنا به گزارش خبرگزاری ایسنا، «رئیس شورای صنفی نمایش در پاسخ به این که چه تعداد فیلم متقاضی اکران نوروزی بودند و براساس چه معیاری این فیلمها انتخاب شدند»، مطرح کرد: «تعداد زیادی فیلم بودند، در حدود ۳۰ فیلم، اما معیار تصمیمگیری ما، براساس عدالت بین پخش و نوع فیلمها (چیدمان نوع فیلمها از لحاظ ژانری) بود.» واژههای کلیدی امیریوسفی، که خود ناعادلانه تمام فیلمهایش توقیف شده است، دو واژه بود: «عادلانه» و «ژانری». عادلانه، به «تقسیم بین باندهای تولید و پخش» ترجمه میشود و ژانری هم یعنی از ژانرهای مختلف، جدا از این که به کار نوروز و خانواده میآید یا نمیآید، فیلمها را انتخاب میکنند. اگر وجود داشته باشد، یک فیلم کودک و نوجوان و چند فیلم کمدی و اجتماعی و تراژیک!
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اگر به اکران سالهای گذشته نگاه کنیم، بهتر مشخص میشود که چه اتفاقی در اکران نوروزی میافتد. در سال گذشته فیلمهای «زندانیها» (مسعود دهنمکی)، «رحمان ۱۴۰۰» (منوچهر هادی)، «چهار انگشت» (حامد محمدی)، «آهوی پیشونی سفید» (جواد هاشمی) و «ژن خوک» (سعید سهیلی) را میتوان فیلم کمدی نامید، اما جز «آهوی پیشونی سفید» که سهمیه سینمای کودک و نوجوان است، بقیه مملو از شوخیهای جنسیتی هستند و مناسب اکران نوروزی و سینمای خانوادگی نیستند. دو فیلم «تختی» (بهرام توکلی) و «متری شیش و نیم» (سعید روستایی) هم هر چند فیلمهای خوبی هستند، اما بههیچوجه مناسب نوروز نیستند. در میان این فیلمها، دو فیلم «رحمان ۱۴۰۰» و «متری شیش و نیم» رقابت داشتند، در حالی که «متری شیش و نیم» پر از صحنههای خشونتبار است و اساسا برای خانوادهها مناسب نیست، و «رحمان ۱۴۰۰» هم مملو از شوخیهای جنسی بسیار سخیف است و البته اساسا فیلم خندهداری هم نیست، اما موفق شد فروش بالایی بکند زیرا در جو سانسور و حذف رایج، بخشی از مردم دنبال این هستند که فیلمی ببینند و چند شوخی جنسی بشنوند. در حالت عادی، سخیف و مبتذل بودن هم باید مجاز باشد، اما در اکران نوروزی و تنها فرصتی که خانوادهها میتوانند با هم به سینما بروند و فیلم ببینند، نقض غرض است.
در سال قبل از آن هم، در ۱۳۹۷، اوضاع به همین بدی بود. فیلمهای اکران نوروزی ۹۷ عبارت بودند از «به وقت شام»، «خرگیوش»، «فراری»، «فیلشاه»، «لاتاری»، «لونه زنبور» و «مصادره». برای نوشتن این جستار فیلم «خرگیوش» را دیدم؛ فاجعه بود. هم از این نظر که دختر نوجوانی در آن بازی میکرد، و هم از این نظر که فیلم بیسروتهی بود و حکایت چند جوان که مواد مخدر استفاده کرده بودند و پرتوپلا بار هم میکردند و در نهایت هم معلوم شد آن دختر نوجوان، خواهر پسر صاحبخانه است. این که چرا باید این فیلم در نوروز اکران شود، تنها یک دلیل میتواند داشته باشد: مافیای پخش. یا فیلم جنگی و بسیار خشن «به وقت شام» چرا باید در نوروز اکران شود، آن هم با آن حرکتهای فجیع که در مجتمع کوروش ایجاد کردند و جو رعب و وحشت ایجاد کردند، یا فیلم «لاتاری» که اساسا موضوعش ضدخانواده است و نمیشود با همسر و فرزندان رفت سینما و تعطیلات نوروز را در کنار هم گذراند. تنها فیلم «فیلشاه» که انیمیشن است و جزو سهمیه کودک و نوجوان به شمار میرود، مناسب نوروز بود؛ هر چند، این فیلم هم ایدئولوژیک و مذهبی بود و اگرچه از نظر تکنیکی قابل قبول و عامهپسند بود و فروش خوبی هم داشت، اما با این حال با یک گل بهار نمیشود.
این روزها تمام جهان تحت تاثیر کروناست و زیر سایه وحشت از کرونا، سینما هم به محاق رفته است. در کشوری مانند کانادا، فعلا تمام سالنهای بالای ۲۵۰ نفر تعطیل شده است. جشنهای نوروزی و بازارچههای نوروزی در جامعه ایرانیان کانادا هم تعطیل شده است و احتمالا بهزودی سینماها کلا تعطیل خواهد شد. یکی از معتبرترین جشنوارههای سینمایی جهان، جشنواره کن، امسال برگزار نمیشود. پس هر چند امیریوسفی نام فیلمهای اکران نوروزی را اعلام کرد، که عبارتند از «شنای پروانه» (محمد کارت)، «لامینور» (داریوش مهرجویی)، «لاله» (اسداالله نیکنژاد)، «بازیوو» (امیرحسین قهرایی)، «پسرکشی» (محمد هادی کریمی)، «زنها فرشتهاند ۲» (حسین فرحبخش)، اما بسیار بعید است که سینماها به این زودی باز شوند.
به هر حال، از نام فیلمها و سابقه کارگردانان و آنونسهای منتشر شدهشان نمیتوان امید زیادی داشت که امسال هم اگر سینماها در نوروز باز شوند و کسانی هم خطر کنند و به سینما بروند، باز اکران نوروزی به معنای «اکران خانوادگی» داشته باشیم. اما شاید تنها بتوان امید داشت که از پس آتشی که اکنون زبانه گرفته است، سینمایی نو، بدون سانسور و بدون حجاب اجباری، متولد شود که در پیله تنگ جغرافیای محدود ایران باقی نماند و تمام جهان را فرابگیرد؛ مانند محصولاتی که زمانی نام ایران که روی آنها میآمد، نشان کیفیت و سلامتشان بود. محصولاتی مانند: خاویار و زعفران و پسته و فرش...