هر از چند گاهی در ایران اخبار بازداشت افراد مدعی پیامبری، مهدویت و ارتباط با امام زمان به گوش میرسد. در برخی از موارد این افراد اگر توبه نکنند و بر ادعای پیامبری یا امام زمانی خود اصرار ورزند، اعدام میشوند.
برخی از این افراد برچسب بیمار روانی دریافت داشته و بستری میشوند. برخی نیز سالها یا دههها در زندان میمانند. دادستانیهای انقلاب در سراسر کشور بخشی ویژه برای این پروندهها داشته و در حذف این افراد از عرصه عمومی تخصص دارند. مقامات قضایی و امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران این افراد را به دسیسههای کشورهای خارجی و دشمنان نیز متهم میکنند اما در هیچ موردی شواهدی از این امر عرضه نشده است.
موارد ادعا در چند دهه اخیر آن چنان گسترده بوده و حکومت چنان از این موضوع هراسناک بوده که علی خامنهای بیش از یک دهه قبل بدان واکنش نشان داده است: «ادعای رؤیت، ارتباط، تشرف، دستور گرفتن از حضرت حجت و اقتدای به آن حضرت در نماز، ادعاهایی حقیقتا شرمآور و پیرایههای باطلی است که ممکن است حقیقتِ روشن انتظار را در چشم و دل انسانهای پاکنهاد، مشوش کند.» (۲۸ مرداد ۱۳۸۷) روحانیون بسیار نزدیک به خامنهای، همین «ادعاهای شرم آور» را در مورد ارتباط خامنهای با امام زمان مطرح ساختهاند.
این گونه اخبار بیش از همه در شهرهای معروف به مقدس در ایران، مثل مشهد و قم شنیده میشوند، اما به این شهرها محدود نمیشوند. افرادی که در چنین فعالیتهایی شرکت داشتهاند، پیروان قابل توجهی، هم در دنیای واقعی و هم در دنیای مجازی، پیدا میکنند.
خدماتی که این افراد به باورمندان خود در جلسات و هیئتهای مذهبی عرضه میکنند یا ادعا دارند، عبارت است از استخاره، مشاوره خانوادگی، درمان بیماران لاعلاج، خبر دادن از آینده، پیدا کردن شوهر برای دختران دمبخت، جادو کردن شوهران برای زنان، و دعانویسی. انگیزه رجوع به این افراد، معمولا کرامات خاصی است که در روایات افراد نزدیک به آنها نسبت داده میشود. البته همه این کارها توسط روحانیون شیعه در سطوح مختلف و با عناوین متفاوت انجام میشوند. بنابر این، مشکل حکومت در نوع ادعاها یا خدمات نیست؛ مشکل زیاد شدن دست در بازار است.
در اخبار بازداشت این افراد، معمولا به اغفال بانوان و دختران جوان، توزیع مواد مخدر و اتهامات مالی مثل اخاذی اشاره میشود؛ در حالی که بازداشت این افراد معمولا بدون شاکی خصوصی است. این اتهامات درست مثل اتهاماتی است که جمهوری اسلامی ایران برای چهار دهه به مخالفان سیاسی خود وارد میآورده است. مواد مخدر و الکل معمولا در خانههای افراد جاسازی میشوند تا در پرونده آنها قرار گیرد. اقرارهای مربوط به اتهامات جنسی نیز بخشی همیشگی از این پروندههاست.
بازار تقدس
کاری که مدعیان پیامبری و مهدویت و ارتباط با امام زمان میکنند، عینا همان کاری است که روحانیون شیعه و مقامات جمهوری اسلامی ایران همیشه انجام دادهاند. اما به علت عدم ارتباط با نهاد مستقر دینی و نیز امکان تبدیل شدن این ادعاها به حرکتهای عظیم مردمی (مثل داستان تنور خونین در نجفآباد که در نهایت توسط سپاه سرکوب شد) تحمل نمیشوند. جمهوری اسلامی ایران بازار نیابت از امام زمان یا حکومتداری از جانب پیامبر اسلام را میخواهد، اما آن را در انحصار خود طلب میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تنها گروهی که از جانب نهادهای امنیتی و نظامی تقویت و پشتیبانی میشوند، حق دارند در این بازار فعالیت داشته باشند و از منابع آن بهره بگیرند. هر کس که با آنها نباشد، نمیتواند سهمی از بازار را داشته باشد. هر اقدامی در این بازار مجاز است؛ اگر کارگزاران با قوای قهریه (مافیای حکومتی) همراه باشند و حکومت احساس خطری از جانب آنها احساس نکند.
ادعای عجیب و غریبی توسط امام جمعه قم مثل یا علی گفتن علی خامنهای پس از بیرون آمدن از رحم مادر، امری شایسته و مورد تقدیر است، اما اگر همین ادعا در مورد فرد دیگری انجام گیرد، به جرم و گناه تبدیل میشود.
ویژگیهای بازار دین حکومتی
بازار دینی که توسط حکومت (هر حکومتی) شکل بگیرد، پنج ویژگی دارد:
۱. مردم حق انتخاب چندانی در این بازار ندارند. هر چه تولیدکنندگان و فروشگاههای حکومتی به آنها عرضه میکنند، باید بخرند. مغازههایی که کالاها و خدمات حکومتی را عرضه نکنند، با بلدوزر تخریب میشوند (خانقاه درویشان یا معبد بهاییان) و بازاریابانش به زندان میافتند.
دستگیری کشیشان تبشیری، درویشان، شیعیان طرفدار منتظری یا شیرازی یا سنیهای منتقد، بر همین اساس صورت میگیرد. به همین ترتیب است که زمینههای انحصاری شدن بازار دین فراهم میآید؛
۲. این بازار در ارتباط با بازار جهانی دین دارای حقوق انحصاری واردات و صادرات و ارتباط است. آن دسته از فعالان بازار که با حکومت هستند، میتوانند آزادانه به خارج سفر کنند یا مهمانانی از خارج داشته باشند (و حکومت حتی هزینههای آنها را میپردازد)، اما بقیه در صورت انجام این کارها به جاسوسی و همراهی با دشمن متهم میشوند. روحانیون شیعهای که با سازمان تبلیغات اسلامی یا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کار میکنند مدام در سفرهای خارجی هستند؛
۳. این بازار غیررقابتی است. مداخله حداکثری حکومت هر بازاری را، از جمله بازار دین، غیررقابتی میکند. جمهوری اسلامی ایران بازار دین را پررونق میخواهد (بدون هیچ محدودیتی در کالاها و خدمات)، اما در این بازار تنها کسانی میتوانند مغازه باز کنند که کالای مورد نظر رژیم را عرضه کنند (ساخت مسجد اهل سنت در تهران ممنوع است.)
مداخله هر حکومتی در حد تضمین آزاد، باز و رقابتی بودن بازارها ضروری است، اما وقتی خود آن به یک طرف تبدیل شد، اثری از آن ویژگیها باقی نمیماند و پای قوای قهریه به بازار باز خواهد شد؛
۴. زمین بازی در این بازار مسطح نیست. هرچه افراد به حکومت نزدیکتر باشند، آسانتر میتوانند کار خود را به پیش برند و مقررات را دور بزنند. گروههای لباس شخصی مافیایی و میلیشیا در این بازار مدام دخالت میکنند. مداحان و روحانیون نزدیک به حکومت در برنامههای مذهبی خود هر ادعایی را، از جمله قماربازی ائمه شیعه، مطرح میکنند، اما از منظر دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران این گونه ادعاها مشکل قانونی و دینی ندارد. رهبر جمهوری اسلامی ایران خود را نایب امام زمان و جانشین پیامبر اسلام معرفی میکند، اما کسی نباید متعرض وی شود.
۵. در کنار این بازار، حتما بازار سیاه و زیرزمینی شکل میگیرد، چون هیچ حکومتی نمیتواند همه درها را بر روی دیگران ببندد. وقتی معجزه و اعمال غیرعادی ممکن دانسته شود، حتما عدهای آنها را ادعا خواهند کرد.
وقتی امام غایبی در باورهای مردم وجود داشته باشد، عدهای حتما ارتباط با وی را ادعا خواهند کرد؛ چه مرتبط با حکومت و چه نامرتبط با آن. انحصار این امور تنها با استفاده از قوای قهریه ممکن خواهد بود که آن نیز ظرفیت محدودی دارد. ادعای حکومت نسبت به بازارهای زیرزمینی دین، آن است که به دلیل ارائه خدمات و کالای اصلی که عرضه میکند، دیگران سوءاستفاده کرده و کالای تقلبی را تولید و عرضه میکنند. اما همین سخن را دیگران میتوانند در مورد کالاها و خدمات بازار انحصاری دولتی بگویند. هیچ چیز جز سلیقه و ترجیحات خریدار، سخن آخر را در این بازار نمیزند.