روز چهارشنبه ۱۰ ژوئن، کمیته مطالعات حزب جمهوریخواه در کنگره آمریکا، پیشنویس طرحی را به کنگره ارائه کرد که در آن اعمال بزرگترین بسته تحریم علیه ایران، پیشنهاد شده است. در این طرح پیشنهادی که توسط ۱۳ نفر از نمایندگان جمهوریخواه در ۱۱۱ صفحه و با لحن تند تدوین شده است، بر افزایش تحریمها علیه ایران، شناخت حوثیهای یمن به عنوان سازمان تروریستی و پایان دادن به معافیت عراق برای خرید گاز و برق از ایران، تأکید شده است. همچنان، قطع کمکهای مالی آمریکا به لبنان و اعمال تحریمها علیه نبیه بری، رییس مجلس نمایندگان لبنان و جبران باسل، وزیر پیشین امور خارجه لبنان، به عنوان متحدان حزبالله، در این طرح پیشنهادی گنجانیده شده است.
گذشته از آن، طرح پیشنهادی کمیته مطالعات حزب جمهوریخواه در کنگره که اکثریت اعضای آن از جمله محافظهکاران هستند، بر ضرورت مهار کردن نفوذ ایران در منطقه از راه وارد کردن فشار حداکثری تأکید کرده، اعمال تحریمها بر شبهنظامیان تحت حمایت ایران در عراق، سوریه و سایر مناطق جهان را ضروری دانسته است.
ایران کشور حامی تروریسم در جهان
در این سند آمده است که: «هرچند ایران در مقایسه با چین و روسیه قدرت بزرگی به حساب نمیرود و نمیتواند رقیب استرتژیکی برای آمریکا باشد، اما به عنوان یک رژیم سرکش و غیرمتعارف و متکی بر دستگاه نظامی و اطلاعاتی، چالشی بزرگی محسوب میشود. ایران در سراسر جهان تروریسم را مورد حمایت قرار داده به گروههای تروریستی همچون حماس، حزب الله، القاعده، طالبان و سایر گروههای تروریستی کمک میکند.»
طرح پیشنهادی جمهوریخواهان، همچنان به مجلس سنای آمریکا توصیه کرده است تا زمانی که عراق ضمانتهایی مبنی بر تعهد به رعایت تحریمها علیه ایران ندهد، ایالات متحده از ارائه کمک به وزارت کشور عراق و پلیس فدرالی آن کشور خودداری کند.
همچنین این طرح به کنگره پیشنهاد کرده که با پخش اعلامیهای از سیاستهای رییس جمهور ترامپ در رابطه با انتقال سیاسی در سوریه و خروج کامل نیروهای ایرانی از این کشور، حمایت کند و از وزارت دفاع (پنتاگون) بخواهد که طرحی را برای اعمال «منطقه پرواز ممنوع» بر فراز ادلب در سوریه آماده کند و همچنین حوثیهای یمن را به عنوان یک سازمان تروریستی مشمول تحریمها قرار دهد و از کاهش فروش سلاح به عربستان سعودی و امارات متحده عربی، خودداری ورزد.
لبنان نیز شامل تحریمها شده است
آنچه که در این طرح تازگی دارد، اضافه شدن لبنان به تحریمها است؛ در این طرح دو موضوع در رابطه با لبنان پیشنهاد شده است: اول، توقف کمکهای امنیتی به ارتش لبنان، به خاطر تسلط حزبالله بر زمام امور در این کشور و تصویب قانونی برای جلوگیری از کمک مالیاتدهندگان آمریکایی به صندوق بینالمللی پول، برای نجات لبنان از بحران مالی؛ زیرا این کار به تقویت حزبالله میانجامد، در حالیکه مردم معترض لبنان خواهان پایان فساد در کشورشاناند. دوم، اعمال تحریمها بر متحدان حزبالله، به ویژه بر جبران باسیل، وزیر پیشین امورخارجه و داماد رییسجمهور میشل عون و بر نبیه بری، رییس مجلس نمایندگان لبنان.
اقتصاد لبنان در چند قدمی فروپاشی
در رابطه با لبنان، «گروه بینالمللی بحران» در گزارشی با عنوان «بیرون کشیدن لبنان از گودال» کهدر ۸ ژوئن جاری منتشر کرده، بحران اقتصادی لبنان را بیسابقه خوانده و گفته است برای این که لبنان بتواند از بحران کنونی عبور کند، نیاز به کمکهای فوری خارجی دارد. گزارش میافزاید که لبنان باید هرچه سریعتر با صندوق بینالمللی پول وارد گفتوگو شود؛ زیرا کمک صندوق بینالمللی پول میتواند راه را برای کمکهای دیگر نیز هموار کند.
براساس این گزارش، بخش خدمات همگانی در لبنان مانند بهداشت، آموزش و برق، در حال فروپاشی است و شاید چند هفته دیگر دوام نیاورد و در صورتیکه اعتراضهای اجتماعی در لبنان به اغتشاشهای گرسنگان تبدیل شود، اوضاع از کنترل نیروهای امنیتی خارج خواهد شد.
از طرفی هایکو وایمن، مدیر بخش لبنان، سوریه و عراق در گروه بینالمللی بحران، در رابطه با مخالفت آمریکا با کمک صندوق بینالمللی پول به لبنان، به دلیل مشارکت گروه حزبالله در دولت، هشدار داده و آن را اشتباه بزرگ خوانده است. به گفته وی اگر مخالفت آمریکا، گفتوگوهای جاری با صندوق پول را با ناکامی روبهرو کند و از سایر کمکهای بینالمللی به لبنان جلوگیری شود، نتیجه فاجعهآمیز خواهد بود. به باور هایکو وایمن، برای جلوگیری از فروپاشی نهادها و مؤسسات دولتی لبنان و وقوع فاجعه عمیق انسانی، لبنان نیازمند کمکهای فوری خارجی است.
از جانب دیگر، مایکل یونگ، مدیر بخش خاورمیانه در «مرکز مطالعات دیل کارنیگی»، در مقالهای به تحلیل طرح پیشنهادی کمیته مطالعات جمهوریخواهان در کنگره پرداخته و نوشته است که: «پیامدهای این طرح در لبنان که خود با خطر فروپاشی مواجه است، هولناک خواهد بود».
وی در پایان مقاله خود پرسیده است: «آیا کمیته مطالعات جمهوریخواهان، امکان مشتعل شدن یک جنگ داخلی در لبنان را به عنوان وسیلهای برای محدود کردن حزبالله، در محاسبه خود گنجانیدهاند؟ درست مانند جنگ داخلی ۱۹۷۵ – ۱۹۹۰ که منجر به آسیبهای جبرانناپذیر بر سازمان آزادیبخش فلسطین شد؟»
در رابطه با مقاله یادشده «ایندیپندنت عربی» با نویسنده آن مایکل یونگ گفتوگو کرد و از وی پرسید که در پس پرده کنگره در ارتباط با لبنان چه میگذرد؟
یونگ در پاسخ گفت: «سیاست آمریکا در شرایط کنونی سختگیری درباره لبنان است؛ از دید دولت آمریکا، این سختگیری به تضعیف حزبالله منتهی خواهد شد.» وی افزود: «ممکن است براساس محاسبات کنونی، اجرای طرح پیشنهادی کمیته مطالعات جمهوریخواهان کنگره، بهترین وسیله برای تضعیف حزبالله تلقی شود.» یونگ اضافه کرد: «دیدگاههای تحلیلگران و اندیشمندان نزدیک به اسرائیل در آمریکا با دیدگاههای محافظهکاران در حزب جمهوریخواه همخوانی دارد، آنها در کل طرفدار برداشت آوریگدور لیبرمان، وزیر خارجه پیشین اسرائیلاند که لبنان را مساوی با حزبالله میداند.» یونگ در رابطه با این که چرا صدای لبنان در آمریکا گوش شنوایی ندارد، گفت: «این به ضعف دیپلماسی لبنان برمیگردد که تقریبا وجود خارجی ندارد.»
مدیر بخش خاورمیانه مرکز مطالعات دیل کارنیگی اضافه کرد: «موضوع طرح پیشنهادی کمیته مطالعات جمهوریخواهان، تازه شکل نگرفته، بلکه به دوران ریاست جمهوری اوباما برمیگردد؛ وی زمانیکه تصمیم گرفت نیروهای آمریکایی را از منطقه خارج کند، برای ایجاد توازن میان نیروهای موجود در منطقه، نفوذ و نیروی ایران در منطقه را به رسمیت شناخت، این جا بود که اسرائیل احساس خطر کرد و بر آمریکا فشار آورد که از توافق هستهای خارج شود، چنانچه اوباما در گفتوگوی مشهور خود با جفری گولدبرگ، گزارشگر مجله «آتلانتیک»، از این واقعیت به روشنی پرده برداشت.»
اشتباهات بزرگ دولت لبنان
مایکل یونگ در رابطه با اینکه چرا لبنان مشمول این طرح شد، میگوید: «دولت و مقامات حکومتی لبنان، هرگونه اشتباهی که ممکن بود مرتکب شدند؛ تو گویی که آنها قصد داشتند تا نهتنها آمریکا بلکه در مجموع اروپا، کشورهای عربی و جامعه جهانی را ضد خود تحریک کنند.بهطور مثال، حزبالله از رییسجمهور میشل عون و از جبران باسیل، وزیر پیشین امورخارجه زمانی که در وزارت بود، کمک دریافت میکرد و این به معنای آتش گشودن به روی آمریکاییها بود. در شرایط فعلی هم مقامات لبنانی در تعامل با این وضعیت خطرناک پیش آمده، از جدیت کافی برخوردار نیستند. به نظر من اگر جریانهای مختلف شریک در دولت لبنان، میخواهند از صندوق بینالمللی پول، کمک دریافت کنند، باید همگی موضع خود را در روش مذاکره با صندوق، متحد کنند.»
یونگ میافزاید: «مشکل تنها تخلف در امر اصلاحات نیست، بلکه هر یک از جریانهای شریک در دولت، اصلاحات در بخش متعلق به خود را به مصلحتی مشروط و مقید میداند.» وی در ادامه میگوید: «چگونه اجازه داده شد تا حزبالله به این مرحله از نیرومندی برسد و بر نهادهای مختلف دولت تسلط پیدا کند و به دولتی در درون دولت تبدیل شود؟ چرا در اینباره تا این اندازه تجاهل و غفلت صورت گرفت؟ این مصداق همان ضربالمثل معروف سعدی است که میگوید، يا مكن با پيلبانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل.»
یونک در ادامه گفت: «حزبالله توانست تحت سرپرستی رژیم سوریه و در پیش چشمان آمریکاییها از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۵ حضور خود را به عنوان یکی از طرفهای تأثیرگذار در جامعه لبنان به اثبات رساند، آمریکا در آغاز، وجود حزبالله را به رسمیت شناخت و زمانیکه جنگ ۱۹۹۶ در لبنان آغاز شد، وارن کریستوفر، وزیر پیشین امورخارجه آمریکا در جستوجوی راهی برای متوقف کردن جنگ، از دمشق دیدار کرد؛ پس باید آمریکا و کشورهای عربی مسؤولیت خود را در تقویت و بقای حزبالله بپذیرند.»
حزبالله قدرت سیر کردن همه شیعیان را ندارد
یونگ در پاسخ به اینکه آیا دولت لبنان به این حد ضعیف شده است که از زیر بار مسؤولیت شانه خالی کند، گفت: «درست است که دولت لبنان ضعیف است و حزبالله نفوذ و سلطه خود را در نهادهای مختلف دولت گسترانیده است، اما بخش بزرگی از جامعه لبنان با پروژه حزبالله مخالفند.» وی افزود: «حزبالله هر قدر از نگاه نظامی نیرومند باشد، باز هم در سطح یک حزب باقی میماند و در مواجهه با گرسنگی جامعه ناتوان بوده و قدرت سیر کردن همه شیعیان گرسنه را نخواهد داشت، هرچند حزبالله در تناسب با ساير احزاب و گروههای لبنانی از نیرومندی بیشتری برخوردار است و از اینکه بر معابر و گذرگاهها تسلط دارد، ممکن است تا مدتی از طریق قاچاق، مشکلات مالی خود را حل کند، اما در درازمدت مانند سایر لبنانیان در برابر بحران مالی زانو خم خواهد کرد.»
سپس ایندیپندنت عربی از یونگ پرسید، پس چه سودی در اعمال تحمیلها بر دولت لبنان وجود دارد در حالیکه هزینه آن را همه مردم لبنان میپردازند؟ وی در پاسخ گفت: «درخواست تحریمها از یک گروه کوچک در کنگره مطرح شده و بر دولت آمریکا است که زیر بار این درخواست نرود و کمکهای آمریکا به ارتش لبنان را متوقف نکند؛ زیرا ارتش نماینده حزبالله نیست، هرچند که حزبالله در ارتش نفوذ دارد، اما قدرت وتو کردن تصمیمهای آن را ندارد، نهاد ارتش تصویر فراگیری از گروهها، احزاب و طائفههای جامعه لبنان ارائه میدهد؛ از این جهت، تضعیف ارتش نه تنها سودی برای تحقق اهداف مورد نظر ندارد، بلکه میتواند به تضعیف دولت لبنان منتهی شود.»
© IndependentArabia