وقتی یک کمپین انتخابات ریاست جمهوری در تکاپوی مبارزه است، یا در موردی مانند مورد اریک سوالول (نماینده دموکرات کالیفرنیا) هیچگاه کشش کافی برای شروع وجود ندارد، معمولا کاندیدا با ایدهای بزرگ کمپیناش را آغاز میکند.
سوالول دیروز طرحش برای محدودیت در قوانین اسلحه را معرفی کرد و با وجود اینکه طرح او گروههایی مانند کمپین بردی و مادران خواهان اقدامند (Moms Demand Action ) را خوشحال خواهد کرد، در کل مجموعهای از ایدههای زیبا و آسمانی است که بسیاری از آنها در مقابل چالشهای قانونی (بر مبنای قانون اساسی) دوام نخواهند آورد.
بعضی از این پیشنهادات با قوانینی که در ایالتهای مختلف جاری است مطابقت دارد. مانند قانون مربوط به فاصله بیست و چهار ساعته، محدودیت در تعداد اسلحههای خریداری شده در ماه و قانون جدیدی که قرار است در ایالت سوالول (کالیفرنیا) اجرایی شود و کنترل سابقه افراد را برای خرید مهمات و تجهیزات اسلحه الزامی میکند.
اما ایدههای بلندپروازانه دیگر سوالول است که با مقاومت جدی در کنگره و دادگاهها مواجه خواهند شد. از جمله الزامی شدن خرید بیمه مسئولیت، ممنوعیت معطوف به ماسبق خرید مسلسلهای نیمه اتوماتیک و طرحش برای ایجاد یک اداره ثبت اسلحه ملی.
بیمه مسئولیت ربط زیادی به امنیت ندارد و بیشتر هدفش دشوار کردن خرید اسلحه برای افراد است. تیراندازان شکاری در لودن ویرجینیا یا همپتونز در ایالت نیویورک چندان تغییری حس نخواهند کرد. تاثیر اصلی این بیمه روی کارگری است که میخواهد در Jerkwater USA تمرین تیراندازی کند یا آن مادربزرگ فقیری که در جنوب شیکاگو زندگی میکند و برای دفاع از خودش نیاز به اسلحه دارد. و میتوان شرط بست که افرادی که زندگی این زن را تهدید میکنند، هیچگاه وقتشان را برای ثبت اسلحهشان در شرکتهای بیمه هدر نمیدهند.
فارغ از بار مالی این طرح، چالش مطابقت با قانون اساسی همچنان باقی میماند. باید در نظر داشت که داشتن اسلحه حق قانونی همه است. اگر قانونگذاری میخواست روزنامهها، مجلات و سایر مطبوعات را ملزم به داشتن چنین بیمهای کند، میشد حدس زد که مخالفت جدی - و درستی - با چنین طرح درمیگرفت و چنین تعبیر میشد که این طرح میخواهد آزادی بیان و مطبوعات را محدود کند. چرا حق هر شهروند آمریکایی برای داشتن اسلحه (براساس متمم دوم قانون اساسی ) باید کمتر از آزادی بیان مقدس باشد.
در مورد طرح سوالول برای ممنوعیت معطوف به ماسبق خرید مسلسلهای نیمه اتوماتیک - که او به آنها «اسلحههای مشابه سلاحهای جنگی» میگوید - در کنار اقلام دیگر مانند صدا خفه کنها، خشابهای بزرگ و مسلسلهای بامپ استاک، تقریبا با اطمینان میتوان گفت در تضاد با متمم پنجم قانون اساسی قرار خواهد گرفت. سوالول مدعی است طرح او قرار نیست چیزی را توقیف کند، چرا که او در ازای گرفتن اسلحه مردم به آنها مبلغی پرداخت میکند. این مانند این میماند که یک سارق مسلح ادعا کند بیگناه است، چرا که پس از اینکه کیف پول، تلفن و لپ تاپ قربانیاش را گرفته به او یک اسکناس بیست دلاری داده است. پرداخت خسارت از لحاظ مراحل قانونی معنای چندانی نخواهد داشت. اینکه قانونی معطوف به ماسبق تصویب شود که میلیونها شهروند بیگناه قانون مدار را آنی تبدیل به مجرم کند و وعده بدهد آنها را به زندان میاندازد، به آن خوبی که سوالول فکر میکند، کار نخواهد کرد.
طرح ثبت ملی اسلحهها نیز احتمالا مخالف قانون اساسی قلمداد میشود، اما فارغ از آن فکری است که بعید به نظر میرسد کارا باشد. دموکراتها غالبا میگویند برای اینکه بدانیم بیمه همگانی چطور ممکن است کارا باشد باید به همسایگان شمالیمان در کانادا نگاه کنیم. سوالول نیز باید با رهبران سیاسی کانادایی در مورد شکستشان در طرح ثبت اسلحه مشورت کند.
ثبت ملی اسلحه در کانادا در سال ۱۹۹۸ اجرایی شد. رهبران سیاسی قول دادند هزینه این طرح برای مالیات دهندگان بیشتر از دو میلیون دلار (۱۱۹ میلیون هزینه راهاندازی و ۱۱۷ میلیون درآمد از ثبت) نخواهد بود. قرار بود بقیه آن از خود ثبت کنندگان اسلحه گرفته شود. تا سال ۲۰۰۲ تخطی از این قانون هزینه اجرا را به ۶۲۹ میلیون رساند. علاوه بر هزینه، این سیستم پر از ایراد و اشکال بود و ناظران به این نتیجه رسیدند چیزی در این برنامه وجود ندارد که نشان دهد خطرات عمومی اسلحه را کاهش میدهد. همه اینها در کشوری اتفاق افتاد که در آن زمان ۳۴ میلیون جمعیت داشت و مردم در آن ۱۷ میلیون اسلحه داشتند. این طرح آنقدر گران و ناکارآمد بود که کانادا در سال ۲۰۱۱ آن را لغو کرد.
میتوان تصور کرد اجرای چنین طرحی در آمریکا چه کابوس بوروکراتیکی ایجاد خواهد کرد. تخمینها نشان می دهند آمریکاییها حدود ۳۹۰ میلیون اسلحه دارند. نه تنها هزینه چنین طرحی میلیاردی خواهد بود، بلکه چه کسی میتواند تضمین کند که این طرح بهتر از مورد کانادایی کار کند؟
سوالول فکر میکند این طرحها او را پیروز رقابت کاندیداتوری حزب دموکرات میکند یا دستکم هر کسی که پیروز این رقابت شود این طرحها را برای رقابت علیه ترامپ در برنامهاش جای خواهد داد. هر اتفاقی بیفتند، احتمال عملی شدن این طرحها همانقدر پایین است که احتمال ریاست جمهوری سوالول.