بهمن مفید، بازیگر نامآشنای سینما و تاتر ایران، روز شنبه در سن ۷۸ سالگی درگذشت. او ۲۵ مرداد ۱۳۲۱ به دنیا آمد و ۷۸ سال بعد در ۲۶ مرداد تن به خاک سپرد. شاید از معدود هنرمندانی باشد که فاصله بین روز تولد و مرگ او در تقویم سالانه یک روز است.
او در خانوادهای به دنیا آمد که همه اهل تاتر و بازیگری بودند؛ از پدر تا فرزندان دختر و پسر. برادر کوچکتر بیژن مفید بود، هنرمندی که نام خود را با نمایش «شهر قصه» در تاریخ نمایش ایران تثبیت کرد. بیژن اما ۳۶ سال قبل و پیش از آن که پنجاه ساله شود، در لس آنجلس درگذشت. بهمن اما ماند؛ هرچند بر صحنه تاتر و سینما فعالیتی نداشت. در سالهای اول پس از انقلاب که در چند فیلم بازی کرد، امید داشت بتواند آن مسیر را ادامه دهد. در سینما اما مانع ادامه بازیگری او شدند. حتی برای چندی به تاتر هم رفت تا بتواند آن فضا را بستری برای بازگشت دوباره خود به سینما قرار دهد، اما به گفته خودش، مخالفان و منتقدان با تفنگ و کلت تهدیدش کردند تا درس عبرتی به او و همقطارانش بدهند که دیگر یاد صحنه و پرده نکنند. پس ترجیح داد رخت غربت به تن کند و به دیار لسآنجلس بکوچد.
در لسآنجلس مدتی با دوست بازیگرش، مرتضی عقیلی، در چند نمایش بازی کرد، اما چنان که خود در یکی از آخرین گفتوگوهایش اشاره کرده بود، دلش در هوای وطن میتپید و غربت برایش طعم خوشی نداشت. این تکیهکلام او در همان گفتوگوی کوتاه تلویزیونی است که در سال ۹۵ انجام داد که گفت، حاضر است عملگی کند اما در ایران زندگی کند. در سالهای دولت اصلاحات به ایران بازگشت تا با وعده سرخرمن رئیس دولت اصلاحات که از همه خواسته بود به وطن بازگردند، اتفاقی تازه را در زندگی حرفهایاش رقم بزند. دولت اصلاحات اما پاسپورتش را پنج سالی توقیف کرد تا او در وضعیتی «آچمز»گونه قرار بگیرد؛ نه راه پس و نه راه پیش. سرنوشتی که برای برخی دیگر از هنرمندان هم رقم خورد که با وعدهای پای به وطن نهادند، اما موانع اجازه فعالیت به آنها نداد.
سالهای حسرت و دوری از صحنه
سرنوشت بهمن مفید و این که چرا او همانند برخی دیگر از بازیگران شناخته شده چون داود رشیدی یا جمشید مشایخی و…، فرصت ادامه فعالیت نیافت، بیشتر با واژه «شانس» قابل توضیح است. چرا که آنها نیز در صحنههای به تعبیر مخالفان «آنچنانی» ایفای نقش کرده بودند، اما عقاب تحریم و ممنوعیت بر شانههای آنها ننشست و بیشترین فعالیت و بازیگری را در سالهای بعد از از انقلاب داشتند و جایزههای فراوانی هم دریافت کردند. اما با بهمن مفید، بخت یار نبود که همانند آنها جامه بازیگری بر تن کند. اگر چه بهزاد فراهانی در گفتوگو با روزنامه «تماشاگران» روز ۲۶ دی ۱۳۹۵ به نکتهای اشاره میکند که شاید راز اصلی جلوگیری از فعالیت او در این سالها باشد: «میگويند فلان روز در يك پيشپردهخوانی، چيزی گفته كه شايد سياسی بوده! اين كه در فلان زمان بهمن مفيد در يك سياهبازی فلان حرف را زده است، آخر اين قدر جرم دارد؟ او كه الان میگويد ببخشيد و بگذاريد من بازی كنم. از همان ابتدا گفتم كه بحث بر اساس خودی و ناخودی است. وگرنه يكی مثل بهمن مفيد گناهی ندارد و اگر هم كاری كرده، خواسته كه بخشيده شود.»
تلاشهای بیسرانجام
دوستانش تلاشهای بسیاری کردند و رایزنیهای فراوان، تا او را به صحنه بازگردانند. از جمله آنها بهزاد فراهانی بود که به گفته خودش، دوستی درازدامنی با بهمن مفید داشت. آقای فراهانی در همان گفتوگو با روزنامه «تماشاگران» گفت: «شايد در همين ۱۷ سال آخرش من از ۱۷ راه با پنج تا رئيس جمهوری وارد مذاكره شدم كه مجوز بازی ايشان را بگيرم. اين آخریها ديگر آقاي جنتی (وزیر ارشاد دولت نخست حسن روحانی) لطف كردند و نظر مثبت دادند و وزارت اطلاعات هم برای بازی ایشان اتفاقاً نظر مثبت داد، ولی نهادهای امنيتی ديگری، باز نگذاشتند. خب يكی مثل بهمن مگر چه گناهی كرده كه بايد اين همه سال خانهنشين باشد؟ معلوم است كه وقتی پيشنهادی به او میكنند، دودل میشود برای رفتن. او هم زندگي دارد و بايد زندگی كند.»
بعدها و با وساطت برخی از دوستان، در عمل تنها توانست در چند نمایش عروسکی به عنوان یک صداپیشه فعالیت کند که البته باز هم بانام مستعار بهمن فریور و نه با نام بهمن مفید؛ نامی که از مادرش (قدسیه فریور) وام گرفته بود تا تنها نام مستعار نباشد و بلکه ریشه و مایهای هم به آن پیوند خورده باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تنها فیلمی که در سالهای دولت اصلاحات بازی کرد، فیلم «سرود تولد» به کارگردانی علی قویتن بود که در آن نقشی جزیی بر عهده داشت، و حتی نام و تصویرش در پوستر اصلی فیلم نیامد. اما همین نقش کوتاه هم از سوی مخالفان و منتقدان تحمل نشد و عملا فعالیت او برای بازیگری متوقف شد.
بهمن خود در یکی از آخرین گفتوگوهای تلویزیونیاش گفته بود که اگر ثروت آنارسیس را هم میداشت، در این ۳۵ سال ته کشیده بود. به همین دلیل، رفتن و بازی در «شبکه جم» یکی از راههای او برای ادامه حیات بود. اما نتوانست ادامه دهد و سریع به ایران بازگشت.
به گفته فراهانی، او پشیمان بود از این که به شبکه جم رفت و بازگشت تا شاید بتواند در ایران مجددا بازی کند. شاید همانانی که جلو فعالیتش را بهرغم موافقت دولت و ارشاد و وزارت اطلاعات گرفتند، به شکلی غیرمستقیم به او پیغام دادند که بازگردد. اوهم بازگشت، اما باز موانع بر سر راهش نهادند و در برزخی دیگر گرفتارش کردند.
۶۵ فیلم در ۹ سال
در کارنامه کاری بهمن مفید و در فاصله ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۷ و قبل از پیروزی انقلاب، بیش از ۶۵ فیلم به چشم میخورد که با توجه به مدت زمانی محدودی که برای کار داشت، از این منظر او را میتوان یکی از پرکارترین بازیگران تاریخ سینمای ایران به شمار آورد. فیلم اول او،«قیصر» مسعود کیمیایی بود که در سال ۱۳۴۸ در آن ایفای نقش کرد و دیالوگی معروف را در سینمای ایران به یادگار گذاشت. پس از آن در فیلمهای دیگر کیمیایی هم ایفای نقش کرد، از جمله در «رضا موتوری» و «داشاکل» و برای ایفای نقش در فیلم «داش آکل» نیز جایزه بهترین بازیگر نقش دوم را از جشنواره فیلم سپاس دریافت کرد. بهمن در چند فیلم علی حاتمی مانند «طوقی» و «باباشمل» هم ایفای نقش کرد و شاید اگر اجازه فعالیت داشت، در بقیه فیلمهای این دو فیلمساز در سالهای بعد از انقلاب هم میتوانست به کار گرفته شود، اما همین بیفرصتی سبب شد تا از او به عنوان بازیگر فیلمهای موسوم به «فیلمفارسی» یاد شود. لذا برخی آثاری که او در آنها بازی کرد، ارزش هنری چندانی نداشتند و بیشتر او را در زمره بازیگران بازاریپسند معرفی میکنند.
بهمن مفید صدایی پخته و پرورده داشت و به دلیل تحصیلات آکادمیک در تئاتر، توانست به اپرا و باله هم راه یابد و در نمایشهای «ضیافت» بهرام بیضایی و نیز اپرا- باله «زال و رودابه» هم ایفای نقش کند. اما جدا از تمامی فراز و فرودهایی که زندگی او داشت، نام او در تاریخ بازیگری ایران در کنار نام بازیگرانی چون بهروز وثوقی، ایرج قادری، فردین، ناصر ملکمطیعی و رضا بیکایمانوردی نشسته است که فصلی مهم را در تاریخ سینمای ایران رقم زدند.