خسرو جعفرزاده، معمار و موسیقیشناس شهیر ایرانی پنجشنبه (۱۸ ژوئیه)، بعد از اتفاقی غیرمترقبه که به زمینخوردن، ضربه مغزی، کما و بستری شدن در بیمارستان انجامید، در سن ۷۸ سالگی در شهر وین اتریش درگذشت.
جعفرزاده اگر چه معماری خواند و شغل و پیشهاش در بیش از ۵ دهه حضور در وین معماری بود و از همین راه ارتزاق میکرد و روزگار میگذراند، اما از سالهای میانی دهه پنجاه به شکل جدی و عمیق به سمت موسیقی کلاسیک ایرانی کشیده شد و با ممارست و تمرین فراوان و نیز آموختن نزد برخی از بزرگان موسیقی، از جمله استاد هوشنگ ظریف، به درکی جدی و عمیق از اینگونه موسیقایی رسید و از همان سالها شروع کرد به نوشتن و تحقیق درباره پژوهشهای انجام شدهای که منتهی به نقد و تحلیل تئوریهای موسیقی ایرانی شد.
از معماری تا موسیقی و تاسیس انجمن هنرمندان در وین
او سال ۱۳۲۰ در همدان متولد شد و بعد از اتمام دوره دبیرستان برای ادامه تحصیل به وین اتریش رفت و در همان جا معماری خواند و ماندگار شد. جعفرزاده اگر چه با موسیقی از ۱۲ سالگی و با به دست گرفتن ساز ویلن آشنا شد، اما در وین به سمت معماری رفت و به مطالعه در تاریخ و فرهنگ و تمدن اروپا پرداخت. نخستین نوشتههای او با تمرکز بر فرهنگ و تمدن اروپایی با عنوان «تئاتر تجربی در خانه هنرمندان وین» در مارس ۱۹۷۵ منتشر شد. سفر هوشنگ ظریف در همین سالها به وین برای معرفی موسیقی ایرانی و آشنایی جعفرزاده با او، بستری را فراهم ساخت تا او از نزدیک آموختن تار را نزد یکی از چهرههای برجسته تارنوازی ایران بیاموزد و همزمان به صرافت مطالعه درباره تاریخ و فرهنگ ایران، با تمرکز بر تاریخ موسیقی بیفتد.
در این میانه نمیتوان سهم همسر او، فروغ کریمی را نادیده انگاشت، که نوازنده برجسته فلوت است و ۱۵ سال قبل از دانشکده موسیقی دانشگاه هنرهای زیبای وین مدرک پروفسوری خود را دریافت کرد.
جعفرزاده در همین سالها دست به تاسیس انجمن هنرمندان ایرانی در وین زد و فصلنامه «رهاورد وین» را منتشر ساخت و همزمان به اجرای موسیقی با چند گروه، از جمله گروه شیراز پرداخت. انجمن هنرمندان ایرانی وین بانی برگزاری برنامههای فرهنگی و هنری مختلفی برای هنرمندان ایرانی شد و همین فعالیتها سبب شد تا جعفرزاده میانسال با هنرمندانی چون محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، شهرام ناظری، پرویز مشکاتیان، داریوش طلایی، علیاکبر شکارچی، حمید متبسم، کیهان کلهر و ارشد تهماسبی … آشنا شود و به حشر و نشر بپردازد.
نگاه آسیبشناسانه به تاریخنگاری موسیقی
زاویه نگاه او به موسیقی سبب شد تا این آشناییها از یک گپ و گفت و تعارفات ساده عبور کرده و محلی شود برای بحث و بررسیهای جدیتر درباره موسیقی. این استادان که عمده آنها برآمده از گفتمان بازگشت (مرکز حفظ و اشاعه) موسیقی بودند به او این مجال را دادند که از تجارب و آموزههای آنها نکتهها برگیرد و از خلال این گفتوگوها و در کنار آن مطالعه جدیتر در تاریخ و فرهنگ ایران، ایدههای اولیه شکلگیری یک اثر جدی در زمینه تئوری موسیقی ایرانی جان گرفت.
داریوش طلایی در مقدمهای که بر چاپ اول کتاب جعفرزاده نوشته او را «اهل تفحص در مباحث فکری و نظری» دانسته که در «معاشرت دیرینه خود با موسیقیدانان با موسیقی ایرانی از طریق عملی و نظری درگیر بوده است» و خود نیز بر این موضع انگشت تاکید نهاده است که «همیشه مباحث جالبی با او در باب تئوری موسیقی ایرانی داشتهام».
نگاهی به برخی از مقالاتی که جعفرزاده نوشته است از دقت نظر او در مباحث تاریخنگارانه موسیقی ایرانی خبر میدهد.
عمده آثاری که او در چند دهه فعالیت نوشتاری انجام داد نوعی نگاه انتقادی به تاریخنگاری موسیقی ایران است. به باور آقای جعفرزاده تاریخنگاری موسیقی ایرانی چندان محل اعتنا نیست و بر آن میتوان انتقادات فراوانی وارد دانست. همین اندیشه سبب شده بود که او مقالات انتقادی چندی در نقد تاریخنگاری موسیقی بنویسد. مقاله «نقد تاریخنگاری موسیقی ایرانی» او که ۲۰ سال قبل در نشریه ماهور منتشر و سپس با اضافاتی در سایت موسیقایی هارمونیتالک قرار گرفت، نمونهای بارز از نگاه آسیبشناسانه او به تاریخنگاری موسیقی است. نگاهی که بر این باور است که تاریخنگاری موسیقی جدی و علمی نیست و عوامانه است.
آقای جعفرزاده در گفتوگوی مکتوب با کامیار صلواتی (منتقد موسیقی) در دی ۹۵ (سایت هارمونیتالک) «مشکل اساسی در راه شناخت موسیقی ایرانی از حدود پنج - شش قرن گذشته» را تنفس در فضای عامیانه دانسته که «در این فضا، شناخت هم بهناچار عامیانه است؛ یعنی هیچ گفته و نوشتهای، جُز برای گوینده، معتبر نیست. هیچ واژهای تعریفی معیّن و تثبیتشده و تدوینشده ندارد. هر استادی با واژهها و مفاهیم شخصی و نه چندان شفاف و دقیق خودش، به تعلیم مشغول است و تشتّت حکمفرماست».
به باور او واژههای به کار رفته در موسیقی ایرانی چون کلاسیک، سنتی، بداههنوازی، مایه، مقام، دستگاه، وزن، ضرب نیز معانی دقیق و تثبیت شده ندارند.
امتداد نظری به موسیقی کلنل وزیری با ساختمانی خوشطرح و دقت علمی افزونتر و مباحث جدیدتر
اما آنچه که نام خسرو جعفرزاده را در میان علاقهمندان به مباحث تئوریک موسیقی ایران مطرح ساخت و به احتمال، در آینده بیشتر از او سخن خواهند گفت، کتاب نسبتا فنی و دقیق او با عنوان «موسیقی ایرانی» شناسی است که از جهاتی از جمله آثار در خور اعتناء در نقد و تحلیل نظریات موسیقایی است که تا به امروز درباره موسیقی کلاسیک ایرانی عرضه شده است.
این کتاب خود محصول نزدیک به سه دهه مطالعه و پژوهش در زمینه تئوری موسیقی ایرانی است.
به نوشته سیدعلیرضا میرعلینقی که در زمینه تاریخ موسیقی معاصر ایران کارشناسی شناخته شده است و اثرش درباره علینقی وزیری از جمله آثار شاخص به شمار میرود «کتاب آقای جعفرزاده را با فاصلهای هشتاد ساله، میتوان امتداد کتاب موسیقی نظری آقای وزیری دانست با ساختمانی خوشطرح و دقت علمی افزونتر و مباحث جدیدتر».
آقای جعفرزاده در مقدمه کتابش آورده است که طرح اولیه کتابش را سال ۱۳۶۶ آغاز کرد که با نگارش ۸ مقاله در نشریه رهاورد وین (در فاصله سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۰) ادامه یافت. سپس همین موضوع را در قالب گفتوگو و سخنرانی و تالیف مقالاتی دیگر پی گرفت تا این که در نهایت آن را در سال ۱۳۹۴ از سوی نشر هنر موسیقی به بازار کتاب عرضه کرد.
این اما پایان کار نبود، او در سال ۱۳۹۵ بازخوردها و انتقادات وارد شده بر چاپ نخست کتاب را به کار گرفت و در ویرایش دوم ضمن برطرف ساختن برخی از ایرادات، با افزودهها و تغییراتی فراوان کتاب را در سال ۱۳۹۶منتشر ساخت. این برخورد منصفانه و علمی و پذیرش نقدها و علاوه بر آن به کارگیری آنها و تصحیح و اضافهکردن سبب شده است تا هم روحیه علمی و متواضعانه او نمود پیدا کند و هم وزن و اعتبار کتابش.
کتاب «موسیقی ایرانی شناسی» در مجموع یک بررسی است برای شناخت سیستمهای سازنده موسیقی ایرانی چرا که به باور آقای جعفرزاده «از سیستمهای سازنده این موسیقی گزارشهای دقیق و تدوین شده موجود نیست» و علاوه بر آن بلبشو و نگاه عامیانه سبب شده است تا «زبان مشترک علمی در حیطه موسیقی ایرانی» پا نگیرد.
از ۴۵ مقام تا ۱۲۰ مقام
برای نمونه در حالی که پیش بینی می شد تعداد مقامهای موجود در موسیقی دستگاهی ایران به ۲۰ مقام هم نرسد اما او با اعداد و ارقام و نیز نمایش انواع آنها و انتقاد به این نکته که «در موسیقی ایرانی مقامها و جنسیتشان زیربنای اصلی همه دستگاهها آوازها و هر نوع آهنگی که زیر عنوان موسیقی ایرانی شناسایی میشود، است» ۴۵ مقام را در این موسیقی شناسایی کرد که با تغییر کوکها تا ۱۲۰ مقام میتواند افزایش یابد.
در این کتاب او تقریبا تمامی نوشتهها وگفتههایی که درباره مباحث نظری موسیقی ایرانی است را بررسی و به نقد آنها پرداخت. کاری که نیازمند دقتی ریاضیوار است که بتوان تک تک این گفتهها را روی نت و سیستمهای موسیقی آزمود و پس از آن درباره صحت و سقم آنها با معیارهای علمی سخن گفت.
کتاب موسیقی شناسی ایرانی به قطع و یقین و در صورت نقد و معرفی جدیتر در سپهر موسیقی ایران، میتواند باب بحثهایی جدی را باز کند. خسرو جعفرزاده اگر چه مدعی ارائه نظریهای تازه در حیطه تئوری موسیقی ایرانی نیست، اما کتابش فضایی را گشوده است تا مخاطبان جدیتری موسیقی کاست و فزود تمامی نظریههای مطرح شده تا به امروز را دریابند و این میتواند آغاز راهی باشد برای رفع نواقصی که در برخی از این نظریات وجود دارد.