چند هفته قبل در یک برنامه پربیننده تلویزیونی مجری برنامه عکسی از دکتر نجیب الله رئیس جمهور فقید افغانستان را به مهمان برنامه که یکی از فرماندهان سابق طالبان بود نشان داد و پرسید در مورد او چه نظری دارد. فرمانده طالب نیز جواب داد که از نظر او دکتر نجیب الله یک وطنپرست بود. مجری پرسید اگر وطنپرست بود، پس چرا او را کشتید؟ طالب گفت که آنان نجیب الله را نکشتند بلکه طالبان هنوز وارد شهر کابل نشده بودند که او در صحن ارگ ریاست جمهوری افغانستان کشته شده بود.
دکتر نجیب الله آخرین رئیس جمهور رژیم تحت حمایت شوروی سابق در ۵ مهر ماه سال ۱۳۷۵ در شهر کابل به شکل فجیعی به قتل رسید. سحرگاه پنجم مهر ماه، وقتی مردم کابل به سر کار میرفتند. در فاصله چند متری ارگ ریاست جمهوری جسد دکتر نجیب الله و برادرش از ستونی آویزان بود. طالبان در اطراف جسد وی جمع شده بودند و خوش و خندان جسدها را نگاه میکردند. در گوشها، بینی، دهان و دستهای جسد دکتر نجیب الله و برادرش اسکناسهای پول گذاشته شده بود که معلوم نبود چی کسی و چرا این کار را کرده است؟ نگارنده خود جسد دکتر نجیب الله و برادرش را از نزدیک دیده است. بر بدن دکتر نجیب آثار ضرب و شتم شدید دیده میشد و لباسهایش غرق در خون خشک شده بود. دکتر نجیب تا بعد از ظهر همان روز بر آن ستون آویزان بود و بعد پایین آورده شد و در زادگاهش در استان پکتیا در شرق افغانستان به خاک سپرده شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در مورد دلایل قتل دکتر نجیب الله حرف و حدیثهای فراوانی گفته شد. عدهای قتل او را به سازمان اطلاعاتی پاکستان نسبت میدهند و عده هم میگویند تعدادی از صفوف طالبان به خون او تشنه بودند و قبل از رسیدن بقیه طالبان او را به قتل رساندند. در مورد قتل او چند کتاب هم نوشته شد که بیشتر مبتنی بر حدس و گمانها است. حتی رازق مامون نویسنده افغان، کتابی به نام «راز خوابیده» در مورد قتل آقای نجیب الله نوشت که آن هم مبتنی بر حدس و گمان و تا حدی ادعا است. رازق مامون دو تن در گروه طالبان را عامل قتل نجیب الله میداند: زرگی خواخوگی و شهنواز تنی. شهنواز تنی وزیر دفاع دوران حکومت دکتر نجیب الله بود و در سال ۱۳۶۸ علیه وی کودتا کرد که به پیروزی نرسید و سرکوب شد و تنی با تعدادی از فرماندهان وزارت دفاع با استفاده از هواپیمای نظامی به پاکستان فرار کرد. او هنوز هم زنده است و در قبال این ادعا هیچ گاهی سخنی نگفته است.
به هر صورت ۲۴ سال پس از مرگ دکتر نجیب الله، چهره و شخصیت او میرود که کم کم تبدیل به یک عنصر وطنپرست در افغانستان شود. گفته میشود قرار است در روز قتل او در افغانستان یادوارهای ترتیب داده شود. هرچند هنوز معلوم نیست که چه کسی در پس بزرگداشت سالروز مرگ وی قرار دارد.
با این حال هنوز هم آقای نجیب الله مخالفان خود را دارد. بیشتر مجاهدین او را چهرهای سفاک و قاتل میدانند که باعث مرگ هزاران نفر شده است. دکتر نجیب الله پیش از به دست گرفتن رهبری دولت افغانستان، رئیس نهاد «خاد» (خدمات اطلاعات دولتی) یا همان اداره مخوف اطلاعاتی افغانستان بود. گفته میشود در آن دوران او فجایع و جنایتهای زیادی کرده است و به فرمانش هزاران نفر به جوخه مرگ سپرده شدند. در همان برنامه که فرمانده طالب او را وطنپرست خواند، چندی قبلتر از آن محمد اسماعیل خان از فرماندهان قدرتمند مجاهدین، دکتر نجیب الله را قاتل و دشمن مردم افغانستان خوانده بود. این نگرش ضد و نقیض بیشتر از آن جا ریشه میگیرد که پس از حکومت نجیب، جنایتهای مجاهدین باعث شد تا چهره نجیب الله در افکار عمومی جلوه بهتری پیدا کند. دوران طالبان و مرگ فجیعانه نجیب او را تبدیل به یک مظلوم تاریخ ساخت و حالا خیلیها او را یک قهرمان و وطنپرست میدانند. این ذهنیت نیز از جایی به وجود آمد که خیلیها بر این باورند که دکتر نجیب الله در مقابل پاکستان که تقریبا از سوی تمام مردم افغانستان مسبب بدبختیهای آنان قلمداد میشود، رویهای سازشناپذیر داشت.
به همین دلیل امروز دکتر نجیب الله کم کم میرود که تبدیل به یک چهره ابرانسانی شود. هرچند تاریخ در این رابطه قضاوت خود را خواهد داشت.