غافلگیری اکتبر؛ چهار رویداد که سرنوشت انتخابات‌های آمریکا را تغییر داد

شاید ویران‌کننده‌ترین غافلگیری اکتبر رویداد چهار سال پیش باشد

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در کنار همسرش ایوانکا ترامپ- ANDREW CABALLERO-REYNOLDS / AFP

تقریباً در همه انتخابات‌های ریاست‌جمهوری در آمریکا، در هفته‌های آخر یک «غافلگیری اکتبر» رخ می‌دهد؛ یک اتفاق معجزه‌آسا یا ویرانگر دقیقه‌ نودی که یک نامزد را از نامزد دیگر جلو یا عقب می‌اندازد.

غافلگیری اکتبر که اغلب اوقات، اما نه همیشه، بدون دست داشتن مستقیم رقبای انتخاباتی رخ داده، یا چهره یکی از دو نامزد را برجسته می‌کند و او را در انتخابات پیش می‌اندازد یا نقاب از فساد یا بی‌تدبیری رقیب دیگر بر می‌دارد تا او را در رقابت عقب بیندازد.

امسال ماه اکتبر هنوز شروع نشده، طی دو هفته حداقل سه رویداد مهم رخ داده است: مرگ قاضی دیوان عالی، روت بدر گینزبورگ، و کشمکش سیاسی برای جایگزینی او، اولین مناظره ریاست‌جمهوری که در آن دونالد ترامپ [در پاسخ به درخواست مجری مناظره مبنی بر محکومیت خشونت گروه‌های دست‌راستی مسلح] به گروه افراطی «پراد بویز» (پسران مغرور) [که در خشونت‌های نژادی در خیابان‌ها حضور داشته است] گفت «عقب بایستید و صبر کنید» [که معنای این را می‌داد که در حالت آماده‌باش باشید]، و نهایتاً نتیجه مثبت آزمایش کرونای رئیس‌جمهوری که او را در قرنطینه محبوس کرده است. این هر سه رویداد در حالی رخ می‌دهند که جو بایدن همچنان پیشتاز نظرسنجی‌ها است.

از آنجا که در اکثر انتخابات‌های آمریکا نامزد پیروز تنها با اختلافی اندک پیروز انتخابات می‌شود، همین که یک نامزد بتواند خود را اندکی جلو بیندازد کافی است که نتیجه انتخابات را تغییر دهد. و این به نوبه خود انگیزه‌ای ایجاد می کند که نامزدهای انتخابات هم به غافلگیری اکتبر امید بندند، و هم تلاش کنند که قربانی آن نباشند.

تأخیر در مذاکرات صلح

در سال ۱۹۶۸، هنگامی که ریچارد نیکسون پس از چند سال دوری از سیاست وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری شد، او و وزیر امور خارجه آینده‌اش، هنری کیسینجر، پیام‌هایی مخفیانه به دولت ویتنام جنوبی فرستادند که در مذاکرات صلح شرکت نکند، با این ادعا که اگر آقای نیکسون رئیس‌جمهوری شود، مذاکرات شانس بهتری برای موفقیت خواهد داشت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این که آیا واقعا آن پیام مخفیانه مؤثر بود یا نه مشخص نیست، اما به هر روی مذاکرات صلح چنان که نیکسون خواسته بود، به جایی نرسید. در پایان، نیکسون با فاصله‌ای اندک توانست از هوبرت هامفری پیشی بگیرد، و مانند ترامپ فقط با تصاحب سه ایالت مهم در در کالج الکترال، پیروز شد. 

تأخیر در آزاد‌ی گروگان‌‌ها

زمان‌بندی در آزادی گروگان‌های سفارت امریکا در تهران در ژانویه ۱۹۸۱ چنان عجیب و همخوان با جدول زمانی انتخابات بود که کنگره آمریکا یک گروه تحقیق و تفحص برای آن به راه انداخت.

جیمی کارتر بیشتر سال ۱۹۸۰ را بدون کسب موفقیت، صرف تلاش برای نجات ۵۲ گروگان آمریکایی کرده بود. اوج ناکامی او در ماه در آوریل رخ داد؛ زمانی «عملیات چنگال عقاب» (عملیات طبس) برای بازیابی گروگان‌ها با کشته شدن چندین نظامی آمریکایی در سقوط هلیکوپتر در صحرا ناتمام ماند.

هنگامی که سرانجام پس از انتخابات بحران حل‌وفصل شد و آخرین گروگان‌ها دقیقاً در همان روز تحلیف رونالد ریگان به مقامات آمریکایی تحویل داده شدند، نظریه‌های توطئه بسیاری رواج یافت که مطابق آن، کارزار انتخاباتی ریگان به گونه‌ای با ایرانی‌ها مذاکره کرده بود تا گروگان‌ها را پیش از انتخابات آزاد نکند. البته تحقیقات کنگره هرگز این ادعا را ثابت نکرد.

بحران مالی و اقتصادی

وقتی در پاییز ۲۰۰۸، کاملاً خارج از کنترل باراک اوباما و جان مک‌کین و خارج از کنترل هر کس دیگری، بحران مالی به ایالات متحده رسید، آشفتگی آن مبارزات انتخاباتی تاریخی بیش از پیش افزوده شد.

فروپاشی اقتصادی و مالی در جهان که طی چندین هفته رخ داد، غافل‌گیری اکتبر به معنای مرسوم آن نبود. اما ورشکستگی بانک معظم لمن برادرز در ۱۵ سپتامبر، هر دو نامزد را مجبور به واکنش به یک بحران اقتصادی کرد که هرگز مانند آن را در طول زندگی‌شان تجربه نکرده بودند.

پیش از آن، آقای مک‌کین درگیر مشکلات انتخاب سارا پیلین به عنوان نامزد معاونت ریاست‌جمهوری شده بود که ناآگاهی‌هایش درباره بدیهیات سیاست، اقتصاد و تاریخ، یک افتضاح عمومی به بار آورده بود.

تصور عمومی درباره قضاوت ضعیف مک‌کین در انتخاب پلین، اعتمادی را که ممکن بود وی در مقابله با بحران مالی و اقتصادی داشته باشد، زیر سوال برد و اصرار مکرر وی مبنی بر آن که «بنیان‌های اقتصاد ما قوی است» در شرایط وحشتناک آن ماه‌ها، قضاوت سیاسی او را بیش از پیش مورد تردید قرار داد.

بازگشایی پرونده ایمیل‌ها

شاید ویران‌کننده‌ترین غافلگیری اکتبر، اگر حوادث امسال را کنار بگذاریم، رویداد چهار سال پیش باشد.

هیلاری کلینتون یک کتاب مفصل درباره شکستش به ترامپ در سال ۲۰۱۶ نوشته است با عنوان «چه اتفاق افتاد». در فصلی از کتاب با عنوان «چرا»، می‌نویسد «چه شد که بسیاری از رأی‌دهندگان از من دور شدند؟ اولین و مهم‌ترین عامل، مداخله بی‌سابقه مدیر وقت اف‌بی‌آی جیمز کُمی بود.»

وقتی آقای کُمی یک هفته و نیم قبل از انتخابات اعلام كرد كه تحقیقات در مورد ایمیل‌های خانم کلینتون از سر گرفته شده است، توجه رسانه‌ها برای چند روز به این موضوع معطوف شد، و ظن بسیاری از رأی‌دهندگان را تقویت کرد که احتمالاً داستانی پشت سر این ایمیل‌ها هست.  

در پایان‌، تحقیقات چیز جدیدی پیدا نکرد و دو روز پیش از روز انتخابات، پرونده مختومه شد. اما تا آن زمان، چنان که نظرسنجی‌های رودررو از رأی‌دهندگان نیز تأیید می‌کرد، خسارت وارد شده بود. مطابق برخی از نظرسنجی‌ها، اعلامیه آقای کُمی آراء را ۴ درصد جابه‌جا کرد.

خانم کلینتون نهایتاً با کمتر از ۱۰۰ هزار رأی کمتر از ترامپ در سه ایالت کلیدی، بازنده انتخابات شد، در حالی که در کل آرای ماخوذه در آمریکا ۳ میلیون رأی جلو بود.

© The Independent